مرگ اسماعیل صفوی و پایان دولت او….. در سال ۱۵۲۴م شاه اسماعیل پس از زندگی نامبارکی که ۳۷ سال بیشتر دوام نکرد مرد. فرزندش طهماسب و سپس پسر دیگرش شاه عباس ملک او را به ارث بردند.
دولت صفوی پس از دو قرن خونریزی در سال ۱۷۲۲م توسط یکی از قبائل افغان از صحنهی وجود برچیده شد.
شایان ذکر است صفویان مناطق شاسعی از سرزمین افغانها را نیز به اشغال خود درآوردند و چون نتوانستند آنها را بزور شیعه کنند شکنجهها و قتلهای بسیاری در سرزمینهای اشغالی افغان روا داشتند. افغانها همیشه در پی انتقام گرفتن از صفویهای خونخوار بودند. امیر "ویس" اولین سردار افغانی بود که به صفویها تاخت. او پس از یک سال یعنی در سال ۱۷۱۵م دارفانی را وداع گفت. پس از او فرزندش امیر محمود راه پدر را ادامه داده به سختی با صفویان درافتاد تا اینکه توانست پایتختشان را تسخیر کند و نهایت دولتشان را برای همیشه در سال ۱۷۲۲م اعلام دارد. آخرین پادشاه صفویان شاه حسین نام داشت.
پس از مدت زمان اندکی نادر شاه در سال ۱۷۳۶م بر عرش ایران نشست. او اولین کسی بود که مفکوره شیعه بعنوان مذهب پنجم در اسلام را اختراع کرد. و مذاکراتی را در این زمینه با عثمانیها شروع کرد. او در اواخر زندگیش روحیه صلح جویانهای با جهان اسلام داشت. و در زمان او اولین سمینار نزدیکی شیعه وسنی با اهتمام عثمانیان در سال ۱۷۴۳ صورت گرفت. که در آن به نکات خوبی اشاره شد تا از شدت ستیز مذهبی بین شیعهها و سنیان که از آثار نفرت بار دورهی صفویه بود کاسته شود. صفویها در حقیقیت برای رسیدن به اهداف ننگین خود سعی داشتند اختلافات بین شیعه و سنی را عمیقتر سازند و با استفاده از شیعههای باطنی حقد و کینهی طائفی و قومی و مذهبی و زبانی را شعلهورتر سازند. و چنین بود که خداوند چشمهایشان را از دیدن حق کور و گوشهایشان را از شنیدن صدای عدل و انصاف کر و قلبهایشان را چون سنگ سیاه سخت کرده بود و سعادت خود را در اختلاف و خونریزی و کشتار مسلمانان میدیدند. و آنها با مسیحیان بر علیه خلافت عثمانی جنگیدند که در نتیجهی آن فتوحات اسلامی به اروپا بکلی متوقف شد و عثمانیها به جنگهای داخلی مشغول گشتند. ( این بزرگترین خیانتی بود که در تاریخ مسلمانان روی داد و تا کنون مسیحیان متعصب اروپا میگویند که اگر صفویان در ایران نمیبودند امروز همهی اروپا مسلمان بود! از اینرو لازم است که اروپای مسیحی همیشه در کنار ایران قرار گیرد. و از آن بعنوان ابزاری برای فشار بر سایر مسلمانان استفاده کنند!).
نادرشاه پس از سه ماه از کنفرانس نزدیکی مذاهب توسط افراطیهای مذهبش که وحدت اسلامی را در تضاد با مصلحتهای خویش میدیدند به قتل رسید. و باردگر فتنه و فساد تا چند دهه بر ایران چیره گشت. تا اینکه در سال ۱۷۹۶ قاجاریان حکومت را بدست گرفتند. و بار دگر ایران را بسوی سیاستهای خونین و فتنه جویانه و ننگین و خبیث و افراطی گرایانهی صفوی پیش بردند. آنها بار دگر سوار بر حقد و کینه و نیرنگ بسوی مرزهای عثمانیها تاختند. روی کار آمدن قاجاریها با سیمای صفویان نشانهگر آنست که تا چه حد تفکر افراطگرایی صفوی در عقلها و ادبیات زندگی اجتماعی و ثقافی و فرهنگی ایران سرایت کرده بود. قاجاریان تا دههی دوم قرن بیستم بر ایران حکم راندند. و پس از آنها پهلویان بر عرش ایران نشستند. و پهلویها را نیز انقلاب خمینی در سال ۱۹۷۹م سرنگون کرد. انقلاب ایران همهی آن میراث فکری و باورهای پیشین صفویان و قاجاریها را با جان و دل پذیرفت و از آنها در میدان سیاست سرمایهگذاری کرده، رنگ و بوی قانونی و دستوری به آنها داد. و نظامی برگرفته از این میراث بازمانده برپا نمود که همه آن افکار و اندیشهها و باورهای کهنه را در قالبی دینی به خورد مردم دهد تا بتواند وجود خود را استحکام بخشد. و بتواند از عرش خود حمایت کرده به آن رنگ و بویی دینی دهد. شاید ماده پنجم قانون اساسی ـ غیر قابل تغییر ـ بصورتی پرده از این حقیقت میکشد. در این ماده از دستور آمده است:" در زمان غیبت امام مهدی (عج) ولایت او و امامت امت در جمهوری اسلامی ایران بر عهده ولی فقیه عادل و متقی و بصیر به امور زمان و شجاع و قادر بر اداره امور است".
و پیش از این دیدیم چگونه این بدعت در زمان صفویها زائیده شد. و دیگران نیز از آن استفاده کردند. و امروز در ایران این برنامه سیاسی با لباسی مذهبی، و رنگ و بویی غیبی و راه و رسمی باطنی دوباره به میدان آمده است.
در پایان: …
نویسنده این کنکاوش متواضع را که با واقعیتهای جامعهی نوین ما، در این کشور و سایر کشورهای جهان اسلام و کشورهای عربی شدیدا در تماس است را با ذکر نام خود ـ بدون استفاده از نامهای مستعار ـ به خواننده تقدیم میدارم. و من بخوبی میدانم که این باعث خواهد شد بسیاری از من برنجند و یا نوشتهام را در این وقت حساس که جهان اسلام به وحدت و اتفاق نیاز مبرم دارد شایسته ندانند. چرا که بسیاری از خفاشهای شب پرست که توان شنیدن صدای حق را ندارند شاید برخوردی ناشایست انجام دهند.
و من بخوبی میدانم که آتش فتنهای که امروزه در عراق زیر اشغال ( و ایران و افغانستان و پاکستان و لبنان و بحرین و سعودی و یمن وغیره…) با نام و نشان اختلافات مذهبی و طائفهای برافروخته شده است در بسیاری از جوانب آن از همان افکار و باورهای پوسیده پیشین صفویان تغذیه میکند که برخی سودجویان آنها را از زیر خاکها درآورده دوباره زنده کرده در بین مردم ساده لوح ترویج میدهند. این سودجویان که حقیقت خود را در پشت عمامهها و جبهها پنهان میکنند با وجودیکه نعرههای فتنه جویانهیشان با قرآن و حدیث پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وسلم) کاملا در تضاد است و با اجماع امت در طول تاریخ آن و وحدت اسلامی کاملا مخالف، و با عقل و منطق بیگانه، آنها را در پوستینی از حقد و کینه و مکر و نیرنگ بخورد مردم میدهند و رودهای خون جاری میکنند. ( خواستم با این پژوهش میدانی و زنده مردم را به عبرت گیری از تاریخ دعوت کنم، تا نشاید تاریخ قدیم که بازتابش در جامعههای نوین ما زنده شده باز با تمام همان حجم پیشین و خونین خود تکرار گردد).
آری!..
این یک سیاست بود. وای ویلا بر سیاستی که پدر و مادر نمیشناسد! سیاست یعنی؛ جاه و مال و سلطان و قدرت و نفوذ و صدایی که ادعا میکند سخنگوی مردم بیچاره و از همه جا بیخبر است. و بخصوص در این زمان که دروغ عنوان آن است. پنجههای نیرنگ دروغگویان بر بازار سخن چیره شده است. و بازرگانان دروغ و مکر و نیرنگ به جان هم میافتند ودروغهایشان را در گوشهای مردمی که چون گوسفندان پشت هر کس و ناکسی براه میافتند میریزند. به جز آنانی که خداوند به آنها عقل و هوش عطا فرموده. و چه بسیار اندکند آنان در کشور من… و چه بسیار اندکند آنها در هر جا از جهان…
و لا حول و لا قوه إلا بالله…
مصادر بحث:
۱٫البدایه والنهایه از حافظ ابن کثیر
۲٫لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق المعاصر اثر استاد دکتر علی الوردی
۳٫الدوله العثمانیه اثر دکتور علی الصلابی
۴٫الدوله الزنکیه نوشتهی دکتور علی الصلابی
۵٫الصراع الصفوی العثمانی ودوره فی بلوره الطائفیه اثر استاد علاء المدرس
۶٫تطور الفکر الشیعی نوشتهی دکتر استاد احمد الکاتب
۷٫الشیعه والسنه خلاف السیاسه والتاریخ نوشتهی دکتر استاد احمد الکاتب
۸٫کشف الإسرار از خمینی
۹٫صراع القوى السیاسیه فی المشرق العربی من الغزو المغولی حتى الحکم العثمانی نوشتهی دکتور عماد الجواهری
۱۰٫الحکومه الإسلامیه از خمینی
۱۱٫لله ثم للتاریخ نوشتهی سید حسین الموسوی
۱۲٫صنع القرار فی إیران اثر دکتر نیفین مسعد عبد المنعم
۱۳٫اثر الأقلیات الیهودیه فی سیاسه الدوله العثمانیه نوشتهی دکتر احمد النعیمی
۱۴٫ نحو تفسیر إسلامی للتاریخ ، نوشتهی ثامر السامرائی
۱۵٫الفکر الشیعی والنزعات الصوفیه نوشتهی دکتر مصطفى الشیبی
پــــایـــان