چرا شیعیان نام فرزندان خود را «عبد العلی، عبد الحسین و …» می‌گذارند؟

سؤال کننده: فائزه توتونچی
توضیح سؤال: مگر شیعیان بنده ی خدا نیستند؟ پس چرا اسم فرزندان خود را عبدالحسین و… می گذارند؟ (لطفا با ذکر منابع موثق باشد)
پاسخ شیعه: در مورد نامگذاری مردمان به عبد الحسین و … باید گفت که وهابیت به علت تفسیر اشتباه کلمه عبادت، حکم به حرمت چنین نامگذاری کرده اند.
اما در واقع عبادت دو معنی دارد:
۱=پرستش که جز برای خداوند صلاحیت ندارد.
۲=اطاعت: که مقصود از عبد الحسین و عبد النبی و … همین معنی است .
در قرآن کریم آمده است:
(وَأَنکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ) ﴿النور: ٣٢﴾ بی همسران خود را و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید.
خداوند متعال در این آیه کلمه عبد را در مورد بندگان به کار برده است و علت آن این است که این بنده باید از مولایش اطاعت کند. یعنی همان معنای دوم؛ بنا بر این اگر کسی خود را عبد النبی یا عبد الحسین و… بنامد و مقصودش اطاعت از رسول گرامی اسلام و اهل بیت او علیهم السلام باشد، عمل وی مخالف دستورات دین نخواهد بود.
در این زمینه علمای اهل سنت نیز فتوا به حلیت داده اند. از آن جمله می توان به فتوای زیر اشاره نمود:
در صورتی نامگذاری به عبدالکعبه یا عبد الدار یا عبد العلی یا عبدالحسن یا عبد النبی، حرام است که موجب توهم شرک باشد؛ اما نظر درست آن است که این چنین نامگذاری جایز می باشد، بویژه اگر هدف از این نامگذاری انتساب صاحب نام به افراد یاد شده باشد. نهایه المحتاج للشافعی الصغیر ج ۸ ص ۱۴۸
  و مشاهیری از اهل سنت، نامشان عبدالنبی و مانند آن بوده است، مثلا
الشیخ عبد النبی المغربی المالکی الشیخ الإمام العلامه الحجه القدوه الفهامه مفتی الساده المالکیه بدمشق شذرات الذهب ج۸/
و بعضی از زنده ها نیز نام عبدالنبی دارند و از آن جمله می توان به عبد الرسول سیاف از وهابیان معاصر افغانستان و رهبر حزب حرکت انقلاب اسلامی افغانستان نام برد.


جواب اهل سنت:
اما اینکه میگویند که بعضی از سنی ها نام فرزندان خود را عبد النبی گذاشته اند، این حرف درست است و اینکه بعضی دیگر از سنی ها از این کار دفاع کرده اند، این هم درست است!
اما باید بخاطر داشته باشیم که این فقط شیعه ها نیستند که از دین اسلام منحرف شده اند، خیلی از صوفی های سنی مذهب نیز به همان اندازه شیعه ها گمراهند، مثلا بریلوی ها خود را سنی میدانند، اما عقاید شرک آمیزعجیبی دارند.
البته شاید پدر شخصی، صوفی یا جاهل باشد و پسر موحد شود، مثل عبدالرسول سیاف که نام عبدالرسول را پدرش بر سرش نهاد، وقتی که او خود عالم شد؛خودم شاهدم؛ که امضاء میکرد عبد رب الرسول سیاف.

البته مخالفان سیاف به او خرده میگرفتند که تا قاهره و الازهر رفتی واستاد دانشگاه شدی و ندانستی عبدالرسول درست نیست تا پول عرب ها را دیدی نامت را هم عوض کردی،
ولی اینها ادعای مخالفان است و امروز که مجاهدین عرب، با او مخالفند و حکم اعدامش را صادر کرده اند، باز وی خود را عبدالرب الرسول میداند،نه عبدالرسول. پس شیعه او را شاهد نیاورد که ضرر میکند.

و اکثریت قریب به اتفاق علمای اهل سنت، نام عبدالحسین را درست نمیدانند زیرا این نام، توهم شرک را ایجاد میکند و شنونده گمان میکند که مقصود گوینده شاید این باشد که عبد الحسین یعنی بنده حسین بر وزن عبد الله یا عبد الرب.
لذا مسلمان باید از شبهات دوری کند
و این حدیث مشهور را داریم که:
«عن صفیه قالت کان رسول الله صلى الله علیه وسلم معتکفا فأتیته أزوره لیلا فحدثته ثم قمت فانقلبت فقام معی لیقلبنی وکان مسکنها فی دار أسامه بن زید فمر رجلان من الأنصار فلما رأیا النبی صلى الله علیه وسلم أسرعا فقال النبی صلى الله علیه وسلم على رسلکما إنها صفیه بنت حیی قالا سبحان الله یا رسول الله قال إن الشیطان یجری من الإنسان مجرى الدم فخشیت أن یقذف فی قلوبکما شیئا أو قال شرا». ( سنن ابی داود)
حضرت صفیه نقل میکند که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مسجد معتکف بود، شبی آمدم برای دیدنشان،پس نشستم و صحبت کردم، بعد بلند شدم که برگردم،تا دم در مسجد رسول الله مرا همراهی کرد؛ مسکن صفیه در خانه اسامه بن زید بود؛ در این هنگام دونفر از انصار در حال عبور بودند رسول الله را که دیدند بر سرعت قدمهای خود افزودند، رسول الله فرمود شما دونفر بایستید! ایستادند. فرمود این صفیه دختر حی است ( یعنی همسرم است )
گفتند: سبحان الله ( یعنی ناراحت شدند که چرا رسول الله برایشان توضیح داد و چرا گمان کرد که آندو به ایشان شک کردند )
رسول الله فرمود: بدرستیکه شیطان مثل خون بدن در جریان است، و ترسیدم در دل به من گمان بد کنید.
پس دیدید که انسان باید از جاهای مورد شک و تهمت دوری کند، والا اگر تهمت خورد، پس خودش ملامت است و ما را سرزنش نکند، و مشاهده کردید که رسول الله صلی الله علیه وسلمبا آنکه نیازی نبود، باز برای دو رهگذر توضیح داد و با آنکه معتکف بود و ظاهرا هیچکس نباید شک میکرد،اما باز توضیح دادند.

{یک نکته جالب الان در این حدیث دیدم، حیفم آمد ننویسم: در اینجا ( در حدیث) رسول الله فرمود: ( مثل گردش خون)، این خود یک معجزه علمی است زیرا در عصر ایشان کسی از سیستم گردش خون بدن خبر نداشت.}
و این بهانه شیعه نیز قابل قبول نیست که میگوید منظورم از عبد الحسین یعنی اینکه من غلام حسین هستم،
تو که غلام حسین نیستی! چون حسین زنده نیست تا برده داشته باشد! اگر تو حقیقتا برده حسین هستی، پس جز اموال حسین هستی، پس به اولاد حسین، به ارث میرسی!! برو خانه یک نفر از اولاد حسین و خودت را حقیقتا برده او کن !!
شیعه میگوید: نه منظورم این است که مطیع حسینم، اینهم بی معنی است. مطیع الله باش که حی و حاضر است نه مطیع مرده ای که توان امر و نهی ندارد،
اینها همه بهانه است و شیعه که در مظان است و همه به او مشکوکند و همه به او تهمت شرک را میزنند، باید که از نامهای دو پهلو که یک پهلویش شرک آمیز است، برحذر باشد و بر فرزندان خود آن نام ها را ننهد، مگر نام قحط است؟
بعد خود شیعه در جایی دیگر، با این نام گزاری ها مخالف است! مثلا اگر کسی نام فرزند خود را یزید بنهد، فورا شیعه او را متهم میکند که دشمن حسین است! در حالیکه ابویزید هم میتواند صد دلیل درست و صحیح بیاورد که منظورم از نام یزید همنامی با نام یزید مشهور نیست بلکه این یک اسم مستحسن تاریخی است و از این حرف ها …….
اگر شیعه از او ، عذرش و بهانه اش را قبول میکند، پس کار خودش را هم درست بداند، اما همه میدانیم همینکه به شیعه گفتیم فلانی نامش یزید است، شیعه چه احساسی پیدا میکند.
خب پس وقتی شما میگویید من عبد الحسین هستم، احساسات مارا هم درک کنید!
این ادعای علمای شیعه نیز پذیرفتنی نیست که میگویند ما از زیادی و شدت محبت به حسین، نام فرزندانمان را عبدالحسین مینهیم!
اگر به حسین علاقه دارید کافیست نام فرزندتان را حسین بگذارید،

حضرت محمد صلی الله علیه و سلم به حضرت ابراهیم علاقه وافری داشتند اما نام فرزند خود را عبدالابراهیم ننهادند بلکه فقط گفتند نام فرزندم ابراهیم است.
با این حساب محمد بن عبدالوهاب که نام فرزندانش حسن و حسین و علی و فاطمه و ابراهیم و محمد بود، پیرو و دوستدار راستین محمد و علی و حسین است و شما که نام فرزندتان را عبدالحسین میگذارید، مقلد حضرت محمد نیستید که مقلد شیطان هستید.
و سخن درست این است که علمای شیعه دوست دارند مردم کارهای شرک آمیز کنند، به جرات میتوانم بگوییم بر خلاف ادعای زبانی، سازندگان این مذهب، با رواج دادن این نامها، مردم را گامی دیگر،به شرک نزدیکتر کرده اند.

شیعه ها متوجه نیستند که ملایان جبل عامل لبنان ؛که دین فعلی ایرانیان ساخته آنهاست؛ شاگردان شیطان بوده اند، و شیطان دشمن توحید است.
 

                                    

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …