آیا در صحیح بخاری نوشته شده که رسول الله قصد خودکشی داشتند؟!

ادعای شیعه: میگویند: پیامبر اکرم هر زمان که آمدن وحى برایشان به تأخیر مى افتاد; یا قصد خودکشى مى کرد، و کراراً مى خواست خود را از فراز قلّه پرت کند، و یا در نبوت خود به شک افتاده و گمان مى کرد که وحى به خانه عمر بن الخطاب انتقال یافته و ایشان از این پس پیامبر شده است؟

بخارى مى گوید: «وفَتَر الوحی فتره، حتى حزن النبی فیما بلغنا حزناً غدا منه مراراً، کی یتردّى من رؤوس شواهق الجبال، فکلما اوفى بذروه جبل، لکی یلقی منه نفسه، تبدّى له جبرئیل فقال: یا محمد انک رسول اللّه حقاً. فیسکن لذلک جأشه، وتقَر نفسه، فیرجع فاِذا طالت علیه فتره الوحی غدا لمثل ذلک…».[ صحیح بخارى]و به پیامبر ـ صلى الله علیه و سلّم ـ نسبت داده شد که فرمود: «ما احتبس عنی الوحی قط إلا ظننته قد نزل على آل الخطاب». شرح نهج البلاغه.

پاسخ اهل سنت :
جمله ای را از کتاب بخاری نقل کرده که صحیح ترین کتاب حدیث پیش ماست و در کنارش نیز جمله ای را از کتاب شرح نهج البلاغه نوشته ، که نویسنده آن؛ ابن ابی الحدید؛ یک شیعه دروغگو بوده و ربطی با اهل سنت ندارد!
یک کتاب عزیز را، کنار یک کتاب منفور گذاشتن، یکی دیگر از ترفندهای علمای شیعه برای گمراه کردن پیروان مذهب شیعه است.
پس مخاطبان شیعه ما باید هرگز این مکر علمای شیعه را از یاد نبرند! یعنی ترفند (مخلوط کردن موضوع، با استفاده از یک کتاب معتبر و ارزشمند با یک کتاب غیر معتبر و بی ارزش را ….)

حالا بپردازیم به پاسخ :
ای آخوند شیعه:
اگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!
مگر شما نمیگویید امامان ما علم بود و نبود را دارند و برگ از درختی نمیافتد ، مگر خبرش پیش امامان ما از قبل بوده است؟
این امامان غیب دان شما، وقتی در جلویشان ظرف انگور زهر آلود را گذاشتند پس با این تفاصیل، انها علم یقین داشتند که این انگور زهر آلود است.
حالا وقتی دست به سوی این انگور دراز کردند؛ این در اصطلاح ما یعنی این که {قصد} خودکشی داشتند، و هنگامیکه انگور را با دست خود، در دهانشان گذاشته و خوردند، معنی این رفتارشان این است که عمدآ و عملا خود را کشتند و کارشان خودکشی است .
پس به کتاب ما، برای اینکه نوشته معصوم قصد خودکشی داشته، ایراد میگیرید و کتاب خودتان را نمی بیند که نوشته معصوم خودکشی کرده است.
اما حالا جریان چیست ؟
داستان این است که باز شیعه دست به تقلب زده و زیرکانه در هنگام نقل متن بخاری به این نکته مهم توجه نکرده که واقعه قصد خودکشی ، قبل از بعثت بوده است
مثال:
ما میدانیم که پیامبر صلی الله علیه وسلم در قبل از بعثت نه نماز میخوانده و نه روزه میگرفتند، حالا اگر شیعه بما طعنه بزند که سنی عقیده دارد پیامبر نماز نمیخوانده و روزه نمیگرفته، و زمان را فراموش کند ، این حقه بازی است یا نه ؟
بخاری نوشته است که بعد از آنکه فرشته وحی برای اولین بار آمد و ورقه نوفل ؛دانای قوم؛ به حضرت محمد گفت: شما چون ابراهیم، پیامبر بزرگی خواهید شد، حضرت محمد منتظر آمدن فرشته شد اما فرشته نیامد، و حضرت رسول الله به همین خاطر غمیگین و بشدت افسرده شدند.
پس هنوز رسول الله پیامبر نشده بود و هنوز خودش نمیدانست پیامبر است یا نه پس وقتی شیعه میگوید (پیامبر) قصد خودکشی داشت ، دروغ میگوید زیرا در وقت قصد او هنوز یک انسان عادی بود نه(پیامبر) یعنی هنوز حتی خودش هم درست نمیدانست پیامبر هست یا نیست.

و در مذهب اهل سنت خودکشی حرام است و این حدیث را درباره خودکشی داریم:
(من قتل نفسه بحدیده جاء یوم القیامه وحدیدته فی یده یتوجأ بها فی بطنه فی نار جهنم خالدا مخلدا أبدا ومن قتل نفسه بسم فسمه فی یده یتحساه فی نار جهنم خالدا مخلدا أبدا)
هرکس خود را با آهن ( چاقو، شمشیر….) بکشد روز قیامت وسیله قتلش در دستش میباشد و در جهنم دایما و تا همیشه این آهن را پیاپی به شکم خود فرو میبرد و هرکس با زهر خود را بکشد، در روز قیامت زهر در دستش میباشد و در جهنم دایما و تا همیشه این زهر را پیاپی میخورد.
اما اینکه شیعه میگوید:
«رسول الله در مدت قطع وحی فکر میکردند ،حضرت عمر پیامبر است»
این گفته شیعه بیشتر به شوخی و مزاح شبیه است تا مطرح بودن یک اشکال بر مذهب اهل سنت!

و اما این فقره:
این فقره اولا مرسل هست و مرسل یک نوع از اقسام حدیث ضعیف می باشد دوما برای روشن شدن متن حدیث را می آوریم ( ……..فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: (أو مخرجیَّ هم). فقال ورقه: نعم، لم یأت رجل قط بمثل ما جئت به إلا عودی، وإن یدرکنی یومک أنصرک نصراً مؤزَّراً. ثم لم ینشب ورقه أن توفی. وفتر الوحی فتره حتى حزن النبی صلى الله علیه وسلم، فیما بلغنا، حزناً غدا منه مراراً کی یتردى من رؤوس شواهق الجبال، فکلما أوفى بذروه جبل لکی یلقی منه نفسه تبدَّى له جبریل،

( خط قرمز به بعد از متن حدیث و متصل به سند نیست بلکه ادامه گفتار راوی هست) که محل شاهد کلمه (فیما بلغنا) : واز آنچه به ما رسیده هست – به این معنی که این گفتاری اضافات از راوی همان (زهری) می باشد
و این گفتار از اصل و متن حدیث نیست و دوما: امام بخاری این گفتار را به دو دلیل آینجا آورده یکی اینکه (اینگونه بلاغات) از امام زهری چند جای دیگر هم روایت شده که خواننده متوجه باشد و  اینکه اشاره به متاخر بودن عصر امام زهری و اینکه او از صغار تابعین بوده وسوما: امانت داری در نقل حدیث و اضافات آن و دیگر فوایدی که در علوم حدیث از نظر سند داره.
چهارما: امام بخاری این اضافه گفتار را فقط در کتاب تعبیر برای فوائدی که در بالا گذشت آورده اما در کتاب تفسیر و بدء الوحی همین روایت بدون این اضافه آورده.

و آخرا..نشاید که ما نعوذ با الله در حق پیامبری که خداوند او را برای رسالت خود برگذیده چنین دهن کجی خدای ناخواسته کرده و او را متهم به چنین فعلی نماییم و به خداوند پناه میبریم از این افکار شیطانی
بنابرین این ادعای پوچ، ارزشی ندارد.

                                                                                                                                               

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …