نخست باید بدانیم که به انتظار چه کسی باید باشیم و ببینیم حامیان ایشان چه چیزی به ما ارائه می دهند. در مذهب شیعه در باب مهدویت و امام زمان کتابی بالاتر و مهمتر از جلد ۱۳ بحارالانوار که بیش از ۸۰۰ صفحه به این موضوع اختصاص داده است وجود ندارد. حال به بررسی گوشه ای از کتاب فوق می پردازیم.
الف- مادر ایشان را اینگونه معرفی میکند:
برای مادر ایشان بیش از ۱۰ اسم نقل میکند که مأخذ آنها را ذکر می کنیم:
کتاب بحارالانوار جلد سیزدهم.
۱– صفحه ۱۲ سطر ۲۷ نام مادر ایشان ریحانه، نرجس، سوسن است.
۲- صفحه ۱۴ سطر ۶ نام مادر ایشان صقیل و جاریه است.
۳- صفحه ۱۴ سطر ۱۸ نام مادر ایشان سوسن است.
۴- صفحه ۲۰ سطر ۳ نام مادر ایشان صیقل و حلیمه و غیره است.
۵- صفحه ۲۰ سطر ۱۴ نام مادر ایشان سیمین و سوسن است.
۶- صفحه ۲۰ سطر ۲۳ نام مادر ایشان اخمط است.
۷- صفحه ۲۳ سطر ۲۳ نام مادر ایشان صقیل، نرجس و مریم است.
واین خانم کیست؟ دختر یشوعای مسیحی.
وقتی یک نقل قول باشد صحت آن معلوم نیست و وقتی ده نقل قول مختلف باشد تکلیف معلوم است.
در اینجا تاریخ تولد کودک (مهدی موعود) را بر اساس کتاب جلد ۱۳ بحار الانوار مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- صفحه ۱۲ سطر ۲۸ در تاریخ ۸/۸/۲۵۶ هجری قمری متولد شده است.
۲- صفحه ۱۴ سطر ۴ در تاریخ ۱۰/۹/۲۵۴ هجری قمری متولد شده است.
۳- صفحه ۱۴ سطر ۱۳ در تاریخ ۱۵/۸/۲۵۵ هجری قمری متولد شده است.
۴- صفحه ۲۰ سطر ۲ در تاریخ ۲۳/۹/۲۵۸ هجری قمری متولد شده است.
۵- صفحه ۲۱ سطر ۱۸ در تاریخ ۳/۸/۲۵۷ هجری قمری متولد شده است.
اینها یعنی پنج قول متفاوت که پنج تاریخ مختلف را در تولد دروغین ایشان نقل کرده اند.
اکنون توجه خوانندگان محترم خصوصا ریاضی دانان را به این معادلات علمی و عقلی! که در مکتب شیعه رائج است از همان کتاب معطوف میداریم:
۱٫ در صفحه ۱۲ سطر ۳ و ۱۰ ایشان چهل روزه راه میرود.
۲٫ در صفحه ۱۲ سطر ۱۲ رشد ایشان در یک ماهگی مانند کودک یکساله است.
۳٫ در صفحه ۱۷ سطر ۴ رشد ایشان یکروزه مثل یکساله است.
۴٫ در صفحه ۲۳ سطر ۵ رشد ایشان یکروزه مثل کودک یک هفته ای است.
۵٫ در صفحه ۲۳ سطر ۲۶ رشد ایشان یک هفته مثل یکساله است.
آیا هیچ دانشمندی، هیچ ذی شعوری در دنیا این موهومات را غیر از مذهب شیعه قبول میکند؟ آیا هیچ انسانی در دورترین نقاط تمدن بشری اینگونه دروغهای متناقض را می پذیرد و به آنها ایمان می آورد؟
براساس مندرجات همان کتاب، آثار حمل مادرش را هیچکدام از نزدیکان ندیده اند.
صفحه ۳ سطر ۷ مینویسد از حمل آثاری ندیدند.
صفحه ۱۱ سطر ۹ مینویسد آثار حمل ندیدم
صفحه ۲۱ سطر ۲۵ مینویسد آثار حمل نبود
صفحه ۲۱ سطر ۲۵ گفتگوی عمه با حسن عسکری که ذکر میکند هیچ آثاری از حمل ندیده ام.
در ضمن به تناقض گویی آن در این عبارات دقت فرمایید:
در صفحه ۴ سطر ۲۴ گفته که ایشان از شکم مادر متولد شده ولی در صفحه ۲۱ سطر ۲۶ میگوید ما اوصیاء از ران راست مادر متولد میشویم.
به این نکته توجه فرمایید که عسکری در مقابل گفتار عمه خود که گفته است اثر حمل در نرگس نمیبیند تبسمی نموده و گفته است: "ما جماعت اوصیاء در شکمها حمل نمیشویم و حمل ما در جنیها میشود و از ارحام بیرون نمیشویم بلکه از ران راست مادرها خارج میشویم."
جالب توجه است که به چه کسی میگوید؟ به خانمی که به اصطلاح، خودش دختر امام، خواهر امام و عمه امام است، خود زایمان کرده و در زایمان زنان شرکت داشته است. میگوید ما جماعت اوصیاء، یعنی تمام ائمه از ران راست مادر متولد شده ایم.
کپی اصل کتاب را در اینجا مشاهده بفرمایید. جلد ۱۳ بحارالانوار صفحه ۲۱، و هر چه باید بفهمید، بفهمید.
بهتر است بدانید عسکری سعی داشته است که مهدویت و دوازده امام را به خود منتسب کند و میخواسته فرزندی داشته باشد که دوازدهمین باشد، ولى عقیم بوى و صاحب فرزند نشده است.
آن حضرت برادری داشته است به نام سیدجعفر که دائما عسکری را از این تصمیم منع میکرده، که برادر، تو عقیم بوده و صاحب فرزند نخواهی شد. به همین جهت جناب عسکری و یاران و پیروانش، سیدجعفر را در مقابل این نصیحت خیرخواهی متهم به کذب و دروغگویی نموده و او را جعفرکذاب نامیدند.
مطلبی که نمیتوان آن را نادیده گرفت و انکار نمود هنرنمایی و قدرت عوام فریبی و دروغ پردازی پیشوایان مذهبی است که میلیونها انسان را آنچنان استعمار کرده اند که هیچکس حق ندارد در مسئله امامت و عصمت تحقیق کند و اگر کسی بخواهد برای آنها حقایق را بازگو کند او را واجب القتل میدانند، واقعا ناز شصت میخواهد.
اینک نتیجه میگیریم که عقب ماندگی و بی تفاوتی ملل شیعه دلیلی ندارد جز اینکه ذوب در مکتب انتظار بوده و برای جبران هرگونه بدبختی مادی و معنوی به جای اینکه خود تلاش و حرکت کنند منتظرند فردی از ناکجا آباد آمده و مشکلات آنان را حل کند. که این اندیشه و تفکر بر خلاف قرآن بوده، خدا در کتاب خود میفرماید:
(إِنَّ اللَّـهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ) الرعد/۱۱ )ترجمه: همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان را تغییر دهند.
آیا این یک اندیشه استعماری و استثماری نیست که به جهت سلطه بر ملت ها و تاراج منابع و منافع آنها و برای در جهالت نگه داشتن ملل شیعه ساخته شده است، و هر روز با آب و تاب بیشتری به مناسبتهای مختلف و با دعاهای ساختگی و تولدهای دروغین به آن دامن زده میشود؟ در وسایل ارتباط جمعی هر روز عده ای را به اسم تبلیغ دین بر منابر می نشانند و مشتی دروغ و مزخرفات از این دست به خورد عوام میدهند و هر روز کودکان و جوانان معصوم را وادار میکنند در مدارس دعای فرج بخوانند و باز هم تکرار میکنیم این است معنای مکتب انتظار
برای درک بهتر مکتب انتظار نگاهی به چند کشور شیعه یا اکثریت شیعه می اندازیم، نظیر ایران، افغانستان، پاکستان و عراق که هر روز در این کشورها بر اساس خرافه پرستی و بت پرستی، دهها و صدها انسان جان خود را از دست میدهند که اینها همه نتایج مکتب انتظار است. اما با نگاهی سطحی و گذرا کشورها و مللی را که منتظر هیچ نجات دهنده ای نیستند مانند ژاپن، مالزی، کره و غیره در جهان موفق بوده و مردم آنها نیز در امنیت و سلامت به سر میبرند. علمای تشیع چه پاسخی دارند؟ و بر همین مکتب انتظار است که یک روز منتظر رضا شاه میشویم، یک روز خمینی را ناجی میدانیم، چند صباحی بعد به خاتمی دل می بندیم و امروز هم منتظر آمریکاییها هستیم. اینها همه آموزش آکادمی مکتب انتظار است.