چرا قرآن به زندگی شخصی رسول الله توجه زیادی نموده است؟

این انتقاد فقط از طرف ملحدین نیست، بلکه بعضی از مسلمانان نیز این  سوال برایشان مطرح است که چرا قرآن به جزییات زندگی رسول الله توجه نموده! چرا قرآنی که فقط تقریبا ۶۳۰۰  آیه دارد عوض آنکه به امور مهم بپردازد میگوید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ» (احزاب آیه ۵۳) – اى کسانى که ایمان آورده‏اید داخل خانه های  پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود)
مگر قرآن برای همه دوران ها نیست؟  مگر دستورات مهم تری نبوده که به یک دستور بی اهمیت با کاربردی محدود پرداخته؟ حالا کو نبی؟ کو خانه نبی؟ کو غذای نبی؟! چرا باید این  آیه  تا قیامت معتبر باشد؟ و چرا  وسیله هدایت بشمار آید در حالیکه الان کاربرد ندارد؟!! 
شکاک در ادامه میگوید:
یا مثلا در  این آیه، بعضی کلمات اصلا لازم نبود که بیاید :«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا» ﴿۵۹﴾  سوره احزاب(اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است)
آیا کافى نبود که مورد خطاب فقط  زنان مومن باشد آیا لازم بود که حتما دختران و زنان پیامبر جداگانه ذکر شوند ؟
این توجه غیر ضروری به خاندان پیامبر و امور کوچک در قران، شک برانگیز است!

پاسخ اهل سنت:
نه شک برانگیز نیست که وسیله تقویت ایمان است اول شما این عقیده شیعه را ببینید:
شیعه میگوید:
برخی از محققین شیعه بر این اعتقاد هستند که همسران عثمان هیچ کدامشان دختر پیامبر نبودند؛ بلکه ربیبه آن حضرت و دختران هاله؛ خواهر حضرت خدیجه؛ بوده‌اند و برای این احتمال دلایلی نیز ذکر کرده اند!
اما بعضی از دلایلی که در این باره آورده شده است:
۱ دلیل ۱ . عدم وجود رابطه صمیمانه بین پیامبر و دیگر دختران آن حضرت
دلیل ۲ . …..
دلیل ۳….
الی آخر

و این عقیده شیعه را هم بد نیست بخوانید:
زنان پیامبر از اهل بیت نیستند اونها اهمیتی ندارند!! اهل بیت پیامبر فقط و فقط فاطمه و شوهرش و دو فرزندش هستند که معصوم بوده و علم لدنی داشتند.

این دو عقیده شیعه را برای مثال آوردیم شاید بپرسید چه ربطی دارد به موضوع مقاله ؟
ربط دارد اندکی صبر کنید
ببینید از نظر ما  این عقیده ها باعث گمراهی میلونها انسان در گذشته شده و الان نیز میلوینها شیعه بر همین عقیده هستند  و میلونها نفر نیز احتمالا در آینده  بر این عقیده خواهند مرد.
حالا ببینید که همین آیه کوچک؛که ظاهرا باعث ناراحتی بعضی ها شده و  در قرآن شک کردند که چرا اینقدر اهمیت میدهد به زندگی خصوصی رسول؛ میتواند راهگشا و روشنگر باشد  ما  از این آیه  6 حقیقت را در میابیم:

حقیقت اول:
آیه بما میگوید که ؛بر خلاف ادعای شیعه، رسول الله، چند دختر داشته است نه یک دختر،  زیرا الله میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ» و در عربی کلمه بنات جمع است ( حداقل ۳ نفر ) پس ادعای محقق شیعه باطل است  که میگوید رسول الله  فقط یک دختر داشتند!

حقیقت دوم:
اینها دختران حقیقی بودند نه دختر خوانده، زیرا در ابتدای همین سوره آیه ( ۴ و ۵ ) الله منع کرده که به (فرزند خوانده) بگوییم (فرزندخودم) پس محال است که در اول سوره منع کند و در آخر سوره قانون خود را نقص کند
و بعد لفظ دختر خوانده در عربی بنات نیست و اگر منظور دختر خوانده بود باید نمیفرمود (وَبَنَاتِکَ) باید میامد (ربائبک) برای درک مساله   آیه  29 از سوره نساء را ببینید: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَهِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ.….. » (نکاح اینان بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‏هایتان و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهایتان که به شما شیر داده‏اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان که [آنها دختران] در دامان شما پرورش یافته‏اند…….)
پس ثابت میشود که بر خلاف باور شیعه، رسول الله دختران حقیقی داشته نه دختر خوانده

حقیقت سوم:
از ترتیب ذکر زنان سه گانه در آیه:
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ»
 در میابیم که اهمیت زنان بیشتر بوده از دختران
زیرا الله به ترتیب تقدم ذکر میکند بگو  اول به زنانت و دوم  به دخترانت و  سوم به  همسران مومنان
پس در میابیم که اهمیت زنان بیشتر بوده از دختران و عقیده شیعه که نقش برجسته را میدهد به فاطمه رضی الله عنها ،صد در صد  غلط است بر وزن این آیه توجه کنید:«وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا » قصص آیه۶
و نشان بدهیم  اول به فرعون و دوم  هامان و  سوم لشکرشان
دیدید به ترتیب اهمیت ذکر شده اند

حقیقت چهارم:
این جمله از آیه ثابت میکند که دختران حقیقی رسول الله به سن بلوغ رسیده بودند و در کودکی نمردند:«یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ» (به دخترانت بگو با حجاب  کامل بیرون بروند)
زیرا کودک و نوزاد که حجاب ندارد! حجاب مال دختران بالغ است،  پس حالا شیعه باید بگوید این  دختران بالغ اگر زن عثمان رضی الله عنه نبودند پس زن کی بودند؟ چرا کتب شیعه درباره دختران نبی  ساکت است؟ در حالیکه آنها همسن فاطمه بودند بلکه فاطمه کوچکتر از همه آنها بود پس این جمله کوچک باز عالم شیعه را رسوا میکند زیرا عالم شیعه  قبول ندارد عثمان شوهر دو دختر پیامبر بوده است  پس عالم شیعه رسوا میشود چون نمیتواند بگوید که اگر عثمان  شوهر آن دو دختر نبوده پس سرنوشت این دختران چه بوده؟ فقط منکر شده و سکوت کرده!!! اما الله در قرآن به این دختران شناسنامه داده (وَبَنَاتِکَ) و پس  شیعه نمیتواند آنها را گم و گور کند پس رسوا میشود و این هم فایده دیگر این آیه کوچک

حقیقت پنجم:
اگر الله میگفت ای زنان مومنان حجاب را رعایت کنید و بدحجاب نباشید شیعه حتما میگفت که فاطمه معصوم است الله منظورش فاطمه نبوده منظورش بقیه زنان بوده است
اما الله تعارف نکرده و گفته به دخترانت هم بگو حجاب را رعایت کنند پس این جمله بما میرساند که فاطمه معصوم نبوده و علم لدنی نداشته زیرا کسی به معصومی که  دارای علم لدنی هم هست،  نمیگوید حجابت را رعایت کن  او خودش هرچیز را بلد است!
پس آیه ثابت میکند که عقیده شیعه درباره معصومیت  و اعلمیت حضرت فاطمه باطل است.

حقیقت ششم:
پس دیدی ای کسی که میپرسی چرا قرآن نام دختران را نوشته و به جزییات زندگی نبی پرداخته؛ دیدی که توجه به این کلمات میتوانست ملیونها انسان خفته در خاک از شیعیان را هدایت کند و میتواند میلونها تن از آنها که الان  زنده اند را هدایت کند!
پس ای شکاک این آیه حجت بر تو هم هست زیرا  باید ایمان ترا زیاد کند و قبول کنی که الله عالم بر غیب بوده و میدانسته  روزی روزگاری مردمانی بسیار بی منطقی (اما پر کار ) خواهند آمد و  و همه چیز را منکر میشوند پس با نزول این آیات دقیق پیشاپیش  آنها را رسوا کرده تا روز قیامت کسی بهانه نداشته باشد  و تو هم بهانه نداشته باشی!

حالا برگردیم به آن آیه ای که به مومنان میگوید در خانه پیامبر داخل نشوید و به این ایراد پاسخ میدهیم که حال که نه خانه است نه صاحب خانه این آیه چه فایده دارد!
اول آیه را ببینید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ» آیه ۵۳ سوره احزاب-(اى کسانى که ایمان آورده‏اید داخل خانه های  پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود)  
این آیه بما میفهماند که رسول الله یک بیت نداشته یک خانه نداشته زیرا آیه نمیگوید بیت النبی  میگوید « بُیُوتَ النَّبِیِّ » (خانه های پیامبر)

شاید کسی بپرسد حالا (خانه ها) این چه اهمیتی دارد؟
در پاسخ میگویم که اهمیتش این است که قرآن کتاب هدایت است و باید کلمه ای برای میلونها شیعه داشته باشد، برای شیعیانی  که دو پای خود را در یگ کفش گرده و میگویند اهل بیت پیامبر فقط فاطمه و علی هستند!! 
اما  الله از (خانه های نبی) و (اهل بیت های نبی) در این آیه سخن میگوید  و پس مدعی محبت اهل بیت باید دوستدار اهل بیوت باشد یعنی دوستدار همسران و دختران رسول …… پس  این یک کلمه کوچک بنیان مذهب شیعه را بهم میریزد  و حجت را بر همه شیعیان  تمام میکند
پس دیدید که کلمات قرآن بیهوده نیست و الله چون عالم غیب بوده و میدانسته عده ای محور دین خود را بر دوستی و بر دشمنی  افراد خانه های پیامبر قرار میدهند پس الله مهربان برای هدایت آنها این کلمات ظاهرا بی اهمیت را ذکر کرده
پس باید که  به عظمت قرآن سر تسلیم خم کنیم  و ایمان مان زیادتر شود.

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …