آیا در توان آدمی است که نام خویش را بر فلک بنگارد که چون خاک تن او را بلعید، باز هم نام او همچنان بر زبانها جاری باشد؟!
به نام نیکو اگر بمیرم رواست***مرا نام باید که تن مرگ راست!
خلود و جاویدان ماندن در زندگی شرف و مقامی است که خداوند به عنوان یک پاداش بسیار بزرگ به شهیدان عطا نموده است: ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَن یُقۡتَلُ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢۚ بَلۡ أَحۡیَآءٞ وَلَٰکِن لَّا تَشۡعُرُونَ﴾ [البقره:۱۵۴]. «و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مگوئید، بلکه آنان زندهاند، ولیکن شما (چگونگی زندگی ایشان را) نمیفهمید». این مقام شامخ همیشه آرزوی رادمردان و صاحبان همتهای بلند بوده است. ابراهیم بت شکن؛ رمز توحید و یکتاپرستی از درگه پروردگارش چنین میطلبد: ﴿وَٱجۡعَل لِّی لِسَانَ صِدۡقٖ فِی ٱلۡأٓخِرِینَ﴾ [الشعراء: ۸۴]. «و برای من در آیندگان نامی نیک و ستایشی والا مرتبه قرار ده»
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز ****مرده آنست که نامش به نکویی نبرند!..
دعای خلیل و حبیب رحمان پرده استجابت دریده، قبول درگه حق میشود، و از آن روز تا به ابد مؤمنان نمازهای خود را با تازه کردن یادی از او به پایان میرسانند: «اللهم صل على محمد وعلى آل محمد کما صلیت على إبراهیم وعلى آل إبراهیم وبارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على إبراهیم وعلى آل إبراهیم فی العالمین إنک حمید مجید». نه تنها ابراهیم خلیل الله با نام و یاد و ذکر خیرش همیشه زنده و جاویدان است. بلکه سایر پیامبرانی که از نسل ایشان بودند به این شرف بزرگ نایل گشتند: ﴿وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِیّٗا﴾ [مریم: ۵۰]. «و رحمت خویش را شامل ایشان کردیم (و در پرتو آن به خیر و خوبی دنیا و آخرت رسیدند) و آنان را نیکونام و بلندآوازه کردیم» و پروردگار عالم بر حبیب و عزیزش حضرت خاتم ج چنین منت فضل میآورد: ﴿وَرَفَعۡنَا لَکَ ذِکۡرَکَ ۴﴾ [الشرح: ۴]. «و آوازهی تو را بلند کردیم و بالا بردیم؟» از آن روز خاتم ج تا بروزی که درنوازند سور ختم، گوش جهان را در هر لحظه ندای «أشهد أن محمدا رسول الله» مینوازد.
آیا میتوان در رکاب این سروران هدایت گام نهاد، و به زندگی جاوید دست یافت؟! چرا نه؟!…
این گوی و این میدان، همت مردان میطلبد و بس. و تنها برای برخی از بندگان نیست، هر کس به اندازه همت خویش از این بوستان خوشبو میتواند عطر خوش نامی بر گیرد!.. از یکصد و چهل هزار یار پیامبر اکرم که تاریخ آنها را در حجه الوداع سرشماری کرده، تنها نام بلند همتانی از آنها همیشه در اینسو و آنسوی جهان زینت زبانهاست.
چه کسی میتواند ساعتی از وقت جهان را تصور کند که در آن دعای رضایت الهیس برای: ابوهریره، و ابن عباس، و ابن مسعود، و عائشه، و ابوبکر و عمر و عثمان و علی و خیلی دیگر از یاران درگاه رسالت و افرادی چون آنان، به درگاه حق از زبانی در جهان روان نباشد؟!
چه کسی ساعتی از زمان را سراغ دارد که دعای رحمت الهی/ برای امامانی چون بخاری و مسلم و ترمذی و احمد و شافعی و ابوحنیفه و مالک و نسائی و غیره به بارگاه باریتعالی از گوشهای از جهان فرستاده نشود؟!
چه کسی میتواند لمحهای از زمانه را ضبط کند که در آن ذکر خیر و یادی از دعوتگران و پیشگامانی چون؛ ابن تیمیهها و عزالدینها و صلاح الدینها و سیدقطبها و مودودیها و الیاسها و بناها و ندویها و دیگر پیشتازان همت و جوانمردان روزگاران خویش، به میان نیاید!
پس ای عزیز؛…این گوی و این میدان…
من و شما نیز میتوانیم سوار بر همت و جوانمردی خویش در این کاروان، نامی از خود به یادگار گذاریم، تا آیندگان دعای رحمت و رضوان بر ارواحمان نثار کنند.
حال چگونه میتوان چنین همت والایی را در خود بوجود آورد؟
راز زندگی جاویدان ارمغانی از آسمان… قرآن کریم جاودانی و ماندگاری را تنها شایسته «جوانمردان» میداند!
و جوان مردان قرآن کسانیند که از «همت بالا» و شموخ و عزت نفس والا برخوردارند. و دین اسلام در حقیقت برای آنهاست!
امام ابو الأعلی مودودی/ دعوتگر نامدار معاصر در یک جمله زیبا صاحبان دین و شریعت رحمان را چنین معرفی میکند:
«این شریعت و دین پروردگار از آن بزدلان نیست. این ارمغان الهی از آن خودپرستان و غلامان حلقه بگوش دنیا نیست، و نه برای آن بید صفتانی است که با وزش باد تغییر مسیر میدهند، و نه برای آن آفتاب پرستانی است که هر لحظه رنگ خود را عوض میکنند. بلکه این دین برای آن شیران و قهرمان صفتانی است که با همت خویش میخواهند جهت بادهای وزان را تغییر دهند، آنانی که با موجهای هولناک دریاها دست و پنجه نرم میکنند، و در خلاف مسیر رودهای خروشان شنا میکنند»!
قرآن از انسانهای پست همت بشدت بیزار بوده، تصویر حقیقت ننگین آنها را چنین بیمهابا به نمایش میگذارد: ﴿مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰهَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [الجمعه: ۵]. «کسانی که تورات بدیشان واگذار گردید، ولی بدان عمل نکردند و حق آن را ادا ننمودند، به درازگوشی میمانند که کتابهائی را برمیدارد (ولی از محتوای آنها خبر ندارد). مردمانی که آیات خدا را تکذیب میدارند، بدترین مثل را دارند. خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیدهد (و به سعادت هر دو سرا نائل نمیگرداند)».
و رذالت کسانی که چون سگ هار حقیقت را دریافتند و همت پستشان مانع پذیرفتن و لبیگ گفتن آنها به ندای حق گشت را چنین به تصویر میکشد: ﴿وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِیٓ ءَاتَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِینَ ١٧۵ وَلَوۡ شِئۡنَالَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُۚ فَمَثَلُهُۥ کَمَثَلِ ٱلۡکَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَیۡهِ یَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُکۡهُ یَلۡهَثۚ ذَّٰلِکَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَاۚ فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ﴾ [الأعراف: ۱۷۵-۱۷۶].
«و سرگذشت کسی که آیات خود را به او عطا کردیم و او عملاً از آنان جدا شد، برای آنان بخوان؛ پس شیطان او را دنبال کرد [تا به دامش انداخت] و در نتیجه از گمراهان شد. (١٧۵) و اگر میخواستیم [درجات و مقاماتش را] به وسیله آن آیات بالا میبردیم، ولی او به امور ناچیز مادی و لذتهای زودگذرِ دنیایی تمایل پیدا کرد واز هوای نفسش پیروی نمود؛ پس داستانش چون داستان سگ است [که] اگر به او هجوم بری، زبان از کام بیرون میآورد، واگر به حال خودش واگذاری [باز هم] زبان از کام بیرون میآورد. این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ پس این داستان را [برای مردم] حکایت کن، شاید [نسبت به امور خویش] بیندیشند.»
و به عقلهای کوچک و همتهای حقیری که خود را به گل و لای دنیا میچسپانند و از آخرت و نعمتهای والای آن برای هیچ و پوچ پرزرق و برق دنیا میگذرند میخندد. و آنها را به شدت سرزنش میکند:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَا لَکُمۡ إِذَا قِیلَ لَکُمُ ٱنفِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِیتُم بِٱلۡحَیَوٰهِ ٱلدُّنۡیَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَهِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰهِ ٱلدُّنۡیَا فِی ٱلۡأٓخِرَهِ إِلَّا قَلِیلٌ﴾ [التوبه:۳۸].
«ای مؤمنان! چرا هنگامی که به شما گفته میشود: (برای جهاد) در راه خدا حرکت کنید، سستی میکنید و دل به دنیا میدهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ (و فانی را بر باقی ترجیح میدهید؟ آیا سزد که چنین کنید؟) تمتّع و کالای این جهان در برابر تمتّع و کالای آن جهان، چیز کمی بیش نیست»
قرآن از مجاهدان مؤمن انتظار دارد همیشه تمام خیر و نیکی و پاداشها را مد نظر داشته باشند، و تنها خود را اسیر نعمتهای زودگذر دنیا نبینند:
﴿فَإِذَا قَضَیۡتُم مَّنَٰسِکَکُمۡ فَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَذِکۡرِکُمۡ ءَابَآءَکُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِکۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی ٱلدُّنۡیَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَهٗ وَفِی ٱلۡأٓخِرَهِ حَسَنَهٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ـ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ نَصِیبٞ مِّمَّا کَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ﴾ [البقره: ۲۰۰-۲۰۲]. «پس هنگامی که مناسک [حجّتان] را انجام دادید، پس خدا را آن گونه که پدرانتان را یاد میکنید یا بهتر و بیشتر از آن یاد کنید. پس گروهی از مردم [کوتاه فکر] میگویند: پروردگارا! به ما در دنیا [کالای زندگی] عطا کن. و آنان را در آخرت هیچ بهرهای نیست. (٢٠٠) و گروهی از آنان میگویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار. (٢٠١) اینانند که از آنچه به دست آوردهاند، نصیب و بهره فراوانی دارند، و خدا حسابرسی سریع است. (٢٠٢)»
قرآن با همان صراحتی که با همتهای پست برخورد میکند، از مؤمنان میخواهد مرد میدان باشند. مؤمن در مدرسه قرآن درس همت و بزرگ منشی و عزت نفس میآموزد. قرآن از پیروانش میخواهد چون پیامبران اولوالعزم نمادی از همت و بزرگ منشی و عزت نفس باشند:
﴿فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ﴾ [الأحقاف: ۳۵]. «پس (در برابر اذیّت و آزار کافران) شکیبائی کن، آن گونه که پیغمبران أُولُواالعزم (در سختیها) شکیبائی کردهاند،…»
چون ابراهیم اسماعیلت را فدای حق کن، و از هیچ چیز در مقابل خدایت دریغ نورز و چون موسی عصای همت بدست گیر و به جنگ فرعونیان کمر بربند، و سوار بر کشتی همت خویش نوح وار بر شانه کوهها سوار شو تا به قله «جودی» پیروز لنگر اندازی، و چون عیسی در برابر جهالت یهودیان استوار باش، و محمد وار با ابوجهلهای زمانه به ستیز خیز و دولت ایمان بر پا کن و شرع رحمان را با خون خود در زمین آب یاری کن…
سر زندگی جاویدان…
قرآن تنها انسانهای بلند همتی که نیرومندانه با شجاعت و دلیری و عزم راسخ؛ ایمان و اطاعت و فرمانبرداری خود را برای به ثمر رساندن دین خداوند و بر افراشتن پرچم توحید و یکتاپرستی به نمایش میگذارند را «مرد» مینامد!
﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَیۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن یَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِیلٗا﴾ [الأحزاب: ۲۳]. «در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بودهاند در پیمانی که با او بستهاند. برخی پیمان خود را بسر بردهاند (و شربت شهادت سرکشیدهاند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق میگردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردهاند)»
و فرمود: ﴿لَا تَقُمۡ فِیهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ یَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِۚ فِیهِ رِجَالٞ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِینَ﴾ [التوبه: ۱۰۸].
«(ای پیغمبر!) هرگز در آن (مسجد ضرار) نایست و نماز مگذار. مسجدی (مانند مسجد قبا) که از روز نخست بر پایهی تقوا بنا گردیده است (و مراد سازندگان آن تنها رضای الله بوده است) سزاوار آن است که در آن برپای ایستی و نماز بگزاری. در آنجا کسانی هستند که میخواهند (جسم و روح) خود را (با ادای عبادتِ درست) پاکیزه دارند و خداوند هم پاکیزگان را دوست میدارد»
و فرمودند: ﴿فِی بُیُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَیُذۡکَرَ فِیهَا ٱسۡمُهُۥ یُسَبِّحُ لَهُۥ فِیهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ ٣۶ رِجَالٞ لَّا تُلۡهِیهِمۡ تِجَٰرَهٞ وَلَا بَیۡعٌ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰهِ وَإِیتَآءِ ٱلزَّکَوٰهِ یَخَافُونَ یَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ ٣٧﴾ [النور: ۳۶-۳۷]. «[این نور] در خانههایی است که خدا اذن داده [شأن و منزلت و قدر و عظمت آنها] رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود، همواره در آن خانهها صبح و شام او را تسبیح میگویند. (٣۶)مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد، [و] پیوسته از روزی که دلها و دیدهها در آن زیر و رو میشود، میترسند. (٣٧)»
مدرسه رسول پاک پروردگار در حقیقت مدرسه تربیت «مردان» قرآنی است. در این مدرسه درس همت و شجاعت و بزرگی نمایان است. پیامبر خدا به پیرو خود میفرمایند: «در پی هر آنچه مفید است باش، و بر خداوند توکل کن، و عجز و ناتوانی را قبول مکن»[1].
پیامبر از ناتوانی و تنبلی بینهایت بیزار بودند و همیشه دعا میکردند: «پروردگارا، مرا از ناتوانی و تنبلی در پناه خود نگه دار».[2]
ومیفرمودند: «پروردگار یکتا کارهای بزرگ و والا را دوست دارد، و از پستیها و بیهودگیها بیزار است».[3]
و به پیروانش میآموخت: «اگر قیامت برپا شد و در دست کسی از شما نهالی بود، و توانست آن را بکارد، قبل از اینکه از جایش برخیزد نهال را در زمین کاشت کند».
او از مؤمن میخواهد همتی بزرگ و بینشی والا و دیدی وسیع داشته باشد، و هر لمحه از عمرش را بارور سازد، و به او اطمینان میبخشید که یاری و کمک الهی بر اساس همت و بزرگی مردان تقسیم میشود، ایشان فرمودند: «یاری خداوند بر بندهاش به اندازه نیاز او خواهد بود».[4]
او از مؤمن میخواهد از بلندای همتش تنها به بهشت برین خیره شود، و به دنیای پست و خوار بیتوجه باشد: «هر کس در پی آخرت باشد، خداوند قلبش را بینیاز میکند، و قدرت و توان و عقلش را در یک مصیر جمع میکند و دنیا خوار و ذلیل به سوی او میآید. و هر کس در پی دنیا باشد، خداوند فقر و ناداری را در مقابل چشمانش قرار خواهد داد، و نیرو و توان و فکرش را پریشان به هر سو پخش میکند، و تنها آنچه در تقدیر اوست از دنیا بهره خواهد برد».[5]
حضرت رسول اکرم به همت و بلند پروازی و شجاعت و دلیری سلمان فارسی آفرین گفته، او را در همت و بلندمنشی و عزت نفس از خانواده خود شمرد. سپس مردان بلند همت سرزمین فارس را مدح و ثنا فرمودند: «اگر ایمان در آسمانها میبود، مردانی از فارس آن را بدست میآوردند».
———————————————————–
[۱]- (به روایت امام مسلم)
[۲]- (متفق علیه)
[۳]- (به روایت طبرانی و آلبانی آن را صحیح دانسته)
[۴]- (به روایت البزار)
[۵]- (به روایت ترمذی و تصحیح شمردن البانی)