افسانه ی شهادت روایتی مخدوش در تاریخ (۱)

بسیاری از آه هایی که می شنویم تحریف شده اند. (استانیسلاو یرزی لی)

[مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ] {الفتح:۲۹}
محمد فرستاده خداست و آنانکه همراه اویند با کفار شدید و بین هم مهربانند.

آنکه تواناتر است آسان تر می بخشد. حضرت علی علیه السلام.
اگر بگوییم یکی از علل تنفر شدید عوام از حضرت عمر رضی الله عنه، همین موضوع افسانه شهادت است شاید سخن گزافی نگفته باشیم گرچه متاسفانه این افسانه یکی از روایاتی است که در متون تاریخی بسیار شک برانگیز و مخدوش است برای اینکه:

۱-تناقض در افراد: گاه در یک متن واحد (مانند کتاب جعلی سلیم) در رابطه با این موضوع چندین نقل قول مختلف وجود دارد از قرار اینکه قنفذ به همراه خالدبن ولید به سمت خانه حضرت علی حرکت کردند و قنفذ با ضربه غلاف شمشیر موجب آزار دختر رسول خدا و شهادت محسن شد / حضرت عمر با ضربه تازیانه اینکارها را انجام داد / حضرت زهرا گریه کنان از درون خانه به جلوی مهاجمین آمد و آنها برگشتند و…

۲-تناقض در محل و موقعیت مکانی: شاید یکی از جالب ترین طنزهای تاریخ همین موضوع باشد. دقت کنید: حضرت عمر همراه عده ای به طرف خانه حضرت فاطمه حمله کرد. افسانه از همان اولش با دروغ و غلو شروع می‌شود: خانه! و شنونده بیچاره خانه‌ای مانند خانه خودش با باغچه و حیاط و اتاقهای متعدد و دری با قفلی آهنی و محکم در نظرش مجسم می‌شود! ولی خانه ای در کار نبوده! محل زندگی فاطمه اتاقکی بوده (و حتی اتاق هم نه!) در ضلع غربی مسجد مدینه در کنار بقیه اتاقهای زنان پیامبر. خانه عایشه با یک دیوار فاصله در کنار خانه فاطمه بوده است. از این موضوع می گذریم و به دروغ بعدی می پردازیم: حضرت عمر همراه عده ای به سوی خانه علی حمله کرد و علی را با طناب بست و کشان کشان به سوی مسجد براه افتادند! ولی: اتاق فاطمه داخل مسجد بوده و درب آن مستقیماً داخل صحن مسجد باز می‌شده یعنی صحن حیاطش، همان صحن مسجد بوده. شما می گویید ابوبکر پس از بیعت در سقیفه همراه دار و دسته اش به مسجد مدینه وارد شد در حالیکه هنوز نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و سلم سرگرم کفن و دفن آن حضرت بودند پس:
۱- آنها در خانه عایشه بودند نه در خانه فاطمه، زیرا همه متفق القولند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در اتاق عایشه رحلت کردند.
۲- آیا عایشه اجازه باز کردن در خانه خودش را نداشته که حضرت عمر بخواهد با زور وارد شود و آنجا را آتش بزند؟
۳- اینهمه آدم چگونه در این اتاق کوچک جا شده بودند؟

۴- حضرت عمر از داخل مسجد به سوی کجا براه افتاد و علی را از کجا به کجا کشان کشان آوردند؟! اتاق فاطمه که همانجا داخل مسجد بوده است!!!و درش هم مستقیم به صحن مسجد باز می شده؟(۱) (البته به زودی ثابت می کنیم که در آن زمان آن اتاقها در هم نداشته است و به جای در، پارچه آویزان می کرده اند!)
تضاد با عقل سلیم و آیات محکم الهی: می گویند نام جنینی که سقط شد محسن بوده عرب کی و کجا برای کودکی که هنوز به دنیا نیامده و جنسیت او معلوم نبوده اسم می گذاشته است؟ اگر هم می گویید طبق علم غیب می دانسته اند مگر حضرت علی در پاسخ آن شخصی که می‌گویند مگر شما علم غیب داری نمی فرمایند که علم غیب یعنی اینکه داخل رحمها چیست نر است یا ماده شقی است یا سعید و… و اینها منحصراً نزد خداست (آیات آخر سوره لقمان)
ممکن است محقق شیعه بگوید حضرت علی یک خانه دیگر هم کنار قبرستان بقیع داشته اند که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و سلم به آنجا نقل مکان می‌کنند! (البته از لابه لای متون تاریخی همه چیزی می توان بیرون کشید) ولی:
این سخن بسیار ضعیف است و فقط در یک متن تاریخی آمده است. و تمام متون دیگر می گویند اتاق فاطمه داخل همان مسجد مدینه بوده است.
* اکثر متون شما حمله به خانه فاطمه را در همان روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و سلم می دانند. (تعداد کمی هم یکی دو روز پس از آن)
* علی و خاندانش به گفته شما به قدری فقیر بوده اند که طبق آیات سوره دهر سه روز متوالی غذای خود را به فقیر و یتیم و اسیر دادند به نحوی که حسن و حسین به حالت مرگ افتاده بودند آنوقت شما معتقدید: خانه دوم!!!
* حضرت علی شاید در زمان خلافت حضرت عمر ابن خطاب که غنایم به مدینه سرازیر شده خانه دیگری خریداری نموده باشند.
* امام صادق در حدیثی می‌گوید اگر کسی خانه ای داشته و نیازی به آن نداشته باشد و آنرا به برادر نیازمندش ندهد خدا هیچ نظری به او ندارد. آنگاه با وجود اصحاب صفه که حتی جا و مکان هم نداشتند: خانه دوم. و اگر هم خانه تحت تصرف کسی بوده آیا حضرت علی همان روز وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم ، حکم تخلیه خانه را صادر می کنند؟
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم از آویختن پرده ای رنگین جلوی اتاق فاطمه خشمگین می‌شود و در جایی دیگر تقاضای دخترش برای استخدام کنیز را رد می کند آنگاه: خانه دوم؟
* پیامبر صلی الله علیه و سلم در آخرین وصیت در گوشی به دخترش می‌گوید تو اولین کسی هستی که از خاندان من به من ملحق می شوی در صورتیکه اگر محسن، شهید شده باشد محسن، اولین نفری بوده که به پیامبر ملحق شده است. و اگر بگویید جنین، شخص حساب نمی‌شود، می پرسیم: چطور شهید حساب می‌شود؟
* اگر مادری حامله باشد و خبر مرگ قریب الوقوع خودش را بشنود حداقل نگران جنین داخل شکم خودش می‌شود ولی ما در تاریخ می‌خوانیم که حضرت فاطمه(س) با شنیدن این خبر، خوشحال شدند و لبخند زدند! نکته دیگر اینکه از سرنوشت کودک خود و اینکه آیا زنده می ماند یا نه، چه کسی به او شیر می دهد چه کسی او را بزرگ می‌کند و… از پیامبر اکرم، سئوال نمی کنند.

۹:هیچ سخنی از حضرت فاطمه در این رابطه (یعنی سقط محسن) در تاریخ ثبت نشده حتی در خطبه (جعلی فدکیه) که پس از این وقایع، شیعه معتقد است حضرت فاطمه در مسجد مدینه و در حضور ابوبکر ایراد کرده‌اند در صورتیکه بهترین مدرک برای رسوا کردن مخالفین و برانگیختن مردم و آگاه کردن آنها اشاره به همین موضوع بوده است. که بهانه تقیه نیز درکار نیست!
:در متون معتبر تاریخی آمده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم ، اسم محسن را روی او گذاشته و داخل گوش او اذان گفته اند یعنی اینکه محسن در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و سلم زنده بوده است.
در برخی متون معتبر تاریخی آمده که محسن در کودکی مبتلا به بیماری شده و درگذشته است.(۲)
حضرت فاطمه در ۳ سال محاصره اقتصادی در شعب ابی طالب حدود ۱ سال سن داشته‌اند شما مجسم کنید آیا چنان فشار شدیدی که در تاریخ آمده نمی توانسته در ضعف جسمانی ایشان موثر باشد. مشکلات هجرت به مدینه و شرایط دشوار بعدی را نیز به این موارد اضافه کنید.
آیا امکان دارد یک نفر (‌آن هم زن و آن هم در آن شرایط بهداشتی و پزشکی) با وجود این ضربه مهلک (که ظرف فقط ۴۰ روز یا سه ماه بعد منجر به رحلت او شده آن هم ضربه ای که به قول شما موجب شکسته شدن استخوان سینه و…) قادر باشد شبهای بعد (هر شب) همراه همسرش به در خانه انصار برود و با آنها درباره خلافت گفتگو کند؟! از صبح تا شب نیز به بیرون از مدینه (به بقیع) برود و گریه کند. به مسجد برود و درباره فدک آن سخنرانی را ایراد کند و…؟ جالب است که برخی مورخین داستانسرا این موارد را فراموش کرده و می نویسند بر اثر این ضربت، حضرت فاطمه به بستر رفته و تا آخر عمر از بستر بیماری خارج نشدند! اکنون دم خروس را باید دید یا قسم حضرت عباس را؟

شیعه می پرسد: اینکه محل قبر فاطمه مشخص نیست نشانه چیزی است و آن چیز یعنی اعلام دشمنی با حضرت عمر و حضرت ابوبکر!

پاسخ: برای هر محقق بی طرفی مسلم است که قبر و مقبره در قرون بعدی اهمیت و بر اساس تبلیغات غالیان و اندیشه های هندی، ایرانی و مسیحی، اهمیت پیدا می‌کند. و به طور قطع، قبر در نزد مسلمانان صدر اسلام مساله مهمی نبوده است. پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد حمزه سیدالشهداء می فرمایند اگر نبود که این امر سنت شود جسد تو را در همین بیابان رها می کردم و می رفتم! حتی روی قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم ، چیزی نساخته و چیزی وجود نداشته است. و اگر داخل اتاق عایشه نبود چه بسا مکان آن هم برای ما مجهول می ماند. البته شاید هم حضرت فاطمه از شدت حجب و حیاء نمی‌خواسته هنگام تشییع و دفن، بدن مطهرشان را کسی مشاهده کند. و برای همین در تاریکی این کار صورت گرفته است. (ما می دانیم که حضرت فاطمه حتی از آن شخص کور رو می گیرد با عنایت به اینکه تابوتهای آن روزگار روباز بوده است) شاید هم حضرت علی یا حضرت فاطمه از بیم منافقین مدنیه و باقیمانده اندک یهودیان مغرض و سایر کسانی که از پیامبر صلی الله علیه و سلم کینه‌ای به دل داشته اند و امکان داشته بدن حضرت را از قبر خارج کنند اینگونه مخفیانه به خاک سپرده شدند. موردی که این ظن را تایید می‌کند نامشخص بودن محل قبر حضرت علی در جریان شورش و آشوب و بلوای خوارج و بنی امیه است. این احتمال باز هم قوی تر می‌شود وقتی در تاریخ می‌خوانیم که شورش اهل رده و احتمال حمله آنها به مدینه در همین روزها (یعنی زمان وفات حضرت فاطمه) رخ داده است. و بسیاری از قبایل کینه همسر و پدر حضرت فاطمه را به دل داشته اند. شورش رده که در همین زمان اتفاق می افتد ظن ما را در این خصوص قوی تر می‌کند.(البته اهل سنت قبر فاطمه را همین قبری می دانند که در کنار قبور ائمه بقیع وجود دارد. شیعه این قبر را متعلق به فاطمه مادر حضرت علی می داند. والله اعلم)
در تاریخ یعقوبی (شیعه) آمده: برخی از زنان پیامبر صلی الله علیه و سلم در بیماری فاطمه نزد او آمدند و گفتند: ای دختر پیامبر ما را از حضور در غسلت بهره مند ساز. گفت: آیا می خواهید چنانکه درباره مادرم گفتید درباره من نیز بگویید؟ نیازی به حضور شما ندارم. (فکر می کنم انسان هر قدر هم احمق باشد با خواندن همین یک دلیل متوجه درخواست حضرت فاطمه از کفن و دفن مخفیانه در شب شده باشند. هر چند احادیثی نیز داریم که حضرت ابوبکر بر ایشان نماز خواند) (مورد دیگر درخواست حضرت فاطمه از اسماء همسر حضرت ابوبکر است که برای ایشان تابوتی بسازند که بدن ایشان پیدا نباشد که اگر دفن در شب و مخفیانه بوده این درخواست بی‌معناست! ابن عبد البر، معقتد است این اولین بار بوده که برای یک نفر از مسلمانان چنین تابوتی ساخته شده است.
عبدالرزاق صنعانی از قدمای شیعه از ابن طاووس روایت کرده: پیامبر صلی الله علیه و سلم از اینکه بر قبر مسلمین بنایی ساخته شود و یا گچ کاری و یا بر روی آن زراعت شود نهی نموده و فرمودند: بهترین قبور شما قبری است که شناخته نشود. (المنصف. ۳/۵۰۶) و شاید حضرت فاطمه و حضرت علی به این علت و به خاطر رعایت این دستور نبی اکرم می‌خواسته اند قبرشان مخفی باشد (زیرا شاهد برخی جریانات غلو و انحرافی در زمان حیاتشان بوده‌اند)
برای من بسیار جای تعجب است که تاریخ برای عقاید ضاله شیعه چه خوب وقایع خودش را مرتب کرده است. از سویی سپاه یمن با حضرت علی قهر می کنند و دامنه شایعات بدانجا می کشد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم مجبور می شوند در غدیر حضرت علی را مبری کرده و همه را سفارش به دوستی با علی کنند. از دیگر سو ۷۰ روز بعد علی باید به خاطر حضور در مراسم سوگ پیامبر در سقیفه حاضر نشود و همه ابوبکر را انتخاب کنند و حضرت علی به خاطر قرابت نزدیکتر با پیامبر صلی الله علیه و سلم ، اندکی مخالفت کنند و ناراحت شوند و بعد از ۱۵۰ سال که از این وقایع می‌گذرد شیعه این دو واقعه را به هم پیوند بزند و بگوید علت مخالفت حضرت علی این بوده که او در غدیر خلیفه شده بود! بعد شورش اهل رده و بیم حمله راهزنان به مدینه رخ دهد و حضرت فاطمه شبانه و مخفیانه به خاک سپرده شوند و باز هم شیعه این اتفاق را ربط دهد به دشمنی میان فاطمه با ابوبکر!
(البته اهل سنت معتقدند قبر حضرت فاطمه مشخص است و همان قبری است که کنار قبر ائمه بقیع قرار دارد و شیعه می‌گوید قبر فاطمه مادر حضرت علی است!)
لطفاً بیان بفرمایید قاتلین: ابراهیم (فرزند پیامبر) و همچنین بقیه دختران و پسران پیامبر صلی الله علیه و سلم چه کسانی بوده اند؟ زیرا تمام فرزندان آن حضرت در سنین پایین و پیش از آن حضرت، رحلت کرده اند؟ (حضرت امام صادق فرموده اند بالای قبر ابراهیم شاخه نخلی بود که با خشکیدن آن محل قبر نیز گم شد و این نشان میدهد قبر در زمانه فعلی و آن فقط برای شیعیان دارای اهمیت شده است)
چرا حضرت علی در زمان خلافت خودشان که دیگر خلفاء هم زنده نبودند قبر حضرت فاطمه را نشان ندادند (همه قرائن و شواهد بیانگر آن است که قبر برای شیعه موضوع خیلی مهم و اساسی و حیاتی می باشد و در دیدگاه پیامبر و علی و… این امور بسیار بی اهمیت بوده است(۳)
شیعه، ابن سباء را که یک جریان ممتد تاریخی در قسمت اعظم ممالک اسلامی آن روزگاران بوده و حتی فرقه ای به این نام وجود داشته (سباییه) و توسط بیشتر مورخین (حتی شیعه) ثبت شده است را دروغ و جعلی و افسانه سرایی مورخین می داند چگونه جریان حمله به خانه فاطمه که ۱۵ دقیقه بیشتر طول نکشیده را وحی منزل دانسته و حتی می دانند در آن لحظات، در مغز حضرت عمر چه افکاری در جریان بوده؟!!! و حضرت عمر دقیقا کجا ایستاده بوده و حضرت فاطمه دقیقا در چه محلی قرار داشته اند؟!!! و حتی از هر یک از افراد حاضر چه حرکاتی سر زده و چه سخنانی رد و بدل شده. و جزئیات را آنقدر دقیق می نویسند و بالای منبر می گویند که هیچ فیلمنامه نویس زبردستی توان این را ندارد که به این دقت ما وقع را تشریح کند!
ما می دانیم که ام کلثوم همسر حضرت عمر بوده و دختر حضرت فاطمه و حضرت علی! آیا امکان دارد یک دختر با قاتل مادرش و برادرش حاضر به زندگی باشد؟ آیا امکان دارد حضرت علی (ع) اجازه چنین ازدواجی را بدهند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم ، افراد امت خود را بهترین تمام دوران و قرآن کریم نیز آنها را امت نمونه: [وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا] {البقره:۱۴۳} معرفی می نماید آیا این امت در همان روز وفات پیامبر صلی الله علیه و سلم ، اینقدر بی حمیت شده اند که حاضر می شوند یک نفر سیلی به گوش دختر پیامبر بزند و جنین او سقط شود و در خانه را آتش بزند۴ و…
آیا علت وفات حضرت فاطمه آزار و اذیتهای وارده بر ایشان به خاطر فوت مادر (خدیجه) و ستم کفار در مکه نسبت به پیامبر و سه سال زندگی سخت در شعب ابیطالب و رنج سفر هجرت به مدینه و در نهایت رحلت پدر بزرگوارشان نبوده است مسلماً هر کسی چنان پدر نازنینی داشته باشد (که کس دیگری در تاریخ نداشته و نخواهد داشت) مرگ آن پدر، کمرشکن خواهد بود.
اگر خواننده فهیم بر من ببخشد من در اینجا تحلیلی می کنم که بر خلاف قاعده این کتاب، هیچ سند و مدرک تاریخی برای اثبات آن جز تحلیلات عقلانی ندارم: ما می‌دانیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در حجره عایشه از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد. و می دانیم حجره عایشه اتاق بسیار کوچکی بوده است و افراد مختلفی مانند زنان پیامبر صلی الله علیه و سلم و برخی از بنی هاشم در آن حاضر بوده اند. مردم مدینه علاقه وافری به پیامبر داشته اند مجسم کنید تنها پیامبر و آخرین پیامبر به آن نازنینی از دنیا رفته و خبر وفات او در شهر پیچیده است آیا مردم (آن هم اعراب با آن روحیه تند و تیز و احساسی) با شنیدن این خبر هولناک، همینطور ساکت نشسته یا به طور خیلی منظم پشت حجره عایشه صف کشیده اند؟ بسیار بعید است و احتمال زیادی وجود دارد عده ای به سمت حجره هجوم آورده و در این گیر و دار، دختر پیامبر یعنی حضرت فاطمه که مسلماً در آن لحظات، حال و روز خوشی هم نداشته در آن اتاق کوچک و فشار جمعیت و… دچار آزار و اذیتی جزئی شده باشند و پس از آن، بازمانده های قوم یهود که در پی ایجاد نفاق و اختلاف در جامعه اسلامی بودند این واقعه را به صورت فعلی تحریف کرده باشند. البته تمام اینها که من گفتم طبق خیالات خودم بود ولی چه بسا همین خیالات، از هر راستی راست تر باشد. والله اعلم.(۵)
حتی به فرض اینکه بنا به هر دلیلی کدورتی بین حضرت فاطمه و حضرت عمر و حضرت ابوبکر بوجود آمده باشد ما می دانیم که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ای پیامبر بگو من بشری مانند شما هستم فقط با این تفاوت که به من وحی نازل می‌شود. اکنون سئوال من اینجاست وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم با آنهمه علو مقام و مرد بودن وکبر سن و کرامات و اخلاق والا از سوی خداوند به عنوان یک بشر ۶، معرفی می‌شود که مانند سایر انسانها دارای روحیات و عواطف بشری است (البته از نوع تکامل یافته تر و برتر) چرا دختر ایشان (یعنی زنی با احساسات طبیعی زنانه) نباید دارای طبیعت بشری بوده و مثلا عصبانی نشود یا اشتباه نکند؟
در آیه ای از قرآن خطاب به اعراب آمده که پشت اتاقهای صدایتان را بلند نکنید. علت مشخص است چون دری وجود نداشته که آنها به در بزنند صدایشان را بلند کرده و به خاطر کوچک بودن اتاقها موجب آزار و اذیت دیگران را فراهم می‌آوردند.
در آیه ۵۲ سوره احزاب آمده که ای کسانی که ایمان آورده اید داخل خانه های نشوید مگر اینکه به شما اجازه داده شود. (و این آیه به خوبی نشان می دهد که اتاقهای (سوره حجرات: حجره = اتاق) نبی اکرم در نداشته و به جای در پارچه آویزان می کرده اند.
درب خانه: طبق تحقیق اینجانب اصلاً در آن زمان اتاقهای همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم دربی نداشته و اتاقکهای زنان و حضرت فاطمه که داخل مسجد بوده اند درب نداشته است و به جای درب از پرده استفاده می کرده اند. به این علت که وجود خود مسجد، حایل و حفاظ بوده است. ولی در جاهای دیگر مثل منازل یهودیان در خیبر یا اشخاص ثروتمند درب بوده است و اما دلایل:

اگر شما حتی هم اینک به محلات قدیمی شهر یا به روستاها بروید و درهای چوبی را که همین ۵۰ یا ۸۰ سال قبل ساخته شده است ببینید متوجه می شوید که چقدر شرایط مکانیکی و اصولی این درها مسخره و معیوب است. (قفل، لولاها و…) حتی برخی مناطق فقیر به جای در، پارچه آوزیان کرده اند! اکنون چگونه ممکن است ۱۴۰۰ سال قبل در محیطی که نه نجار داشته و نه درختی به جز درخت خرما، دری چنان محکم بر در اتاقک محقر و فقیرانه ای نصب شده باشد که فقط با آتش زدن می‌شده آنرا از جا کند؟ و آیا کسی می‌تواند پشت دری که در حال سوختن و دود کرده است بایستد؟ و آیا مردی داخل آن اتاق نبوده (دقت کنید که خانه ای در کار نبوده و فاطمه و سایر زنان دارای حجره هایی کوچک یا همان اتاقک بوده اند) که حضرت فاطمه را از چنین شرایطی دور کند؟ (البته حتی در کتب اهل سنت چند حدیث معدود است که به وجود درب برای اتاق پیامبر اشاره دارند ولی دلایل نبودن درب بسیار بیشتر می‌باشند- البته حتی این احادیث نیز مربوط به اتاق عایشه است و نه اتاق حضرت فاطمه)
دکتر ابوالقاسم پاینده (شیعه) در مقدمه نهج الفصاحه نوشته اتاق زنان پیامبر صلی الله علیه و سلم از شدت فقر درب نداشته و جلوی آن پارچه آویزان می کرده اند (همچنین رجوع کنید به داستانهایی که می‌گوید پیامبر از سفر برگشت و دید فاطمه پارچه ای رنگی جلوی اتاقش گرفته و… یا آیاتی که می‌فرماید از وراء حجاب یا پرده با زنان پیامبر سخن بگویید(احزاب/۵۳) دقت کنید که تمامی این آیات در مورد اتاق پیامبر و همسران پیامبر می‌باشند که مورد نظر ما است نه جاهای دیگر که ممکن است درب بوده باشد.
مرتضی مطهری در کتاب مساله حجاب می نویسد: از نظر اسلام، هیچکس حق ندارد بدون اطلاع و اجازه قبلی به خانه دیگری داخل شود. در بین اعراب، در محیطی که قرآن نازل شده است معمول نبوده که کسی برای ورود در منزل دیگران اذن بخواهد. در خانه ها باز بوده همانطوری که الان در دهات دیده می شود…. اولین کسی که دستور داد برای خانه های مکه مصراعین یعنی دو لنگه در قرار دهند معاویه بود و هم او دستور داد که درها را ببندند. (خلافت معاویه هم که متعلق به ۳۰ سال پس از این وقایع است!)
در آیه ۲۷ سوره نور آمده: ای کسانی که ایمان آورده اید به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلاً آنان را آگاه سازید. و مسلماً اگر خانه ها در داشت خداوند می فرمود ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه هایتان را ببندید. (البته به احتمال فراوان، خانه های برخی از افراد یهودی متمول و برخی از مسلمانان پولدار، در چوبی داشته است) مطهری در کتاب مساله حجاب ص ۱۷۰ در تفسیر آیه ۵۳ سوره احزاب چنین می نویسد: عربهای مسلمان بی‌پروا وارد اتاقهای پیامبر می شدند. زنهای پیامبر هم در خانه بودند. آیه نازل شد که اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید و ثانیا وقتی می‌خواهید چیزی از زنان پیامبر بگیرید از پشت پرده بخواهید بدون اینکه داخل اتاق شوید.
در تاریخ طبری آمده: و چنان شد که دریا کشتی ای را که از آن یکی از بازرگانان رومی بود به جده انداخت که درهم شکست و چوب آنرا بگرفتند و برای سقف کعبه آماده کردند و یک مرد قبطی در مکه بود که نجاری می دانست و مقدمه کار فراهم آمد ص ۸۳۸ (یعنی در آن روزگار: کسانی مانند یهودیان و اشراف قریش و کلاً کسانی که وضعیت مالی خوبی داشته اند و داخل خانه نیز لوازم قیمتی، خانه آنها در چوبی داشته ولی اکثر خانه ها بدون در بوده است. حتی برای ساختن سقف کعبه چوب وجود نداشته است و نجار هم قبطی بوده و اعراب نجار هم نداشته اند)
آیات قرآن: برخی از اعراب می آمدند و پیامبر را از پشت در خانه بلند صدا می‌کردند و با سر و صدا موجب آزار دیگران می شده ا ند. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید بدون اجازه وارد اتاق نشوید و یا ماجرای آن رییس قبیله‌ای که بدون اجازه در حضور نبی اکرم، وارد اتاق عایشه می‌شود و… همه اینها بیانگر آن است که اتاقها درب نداشته است.
خود پیامبر صلی الله علیه و سلم که هنگام ورود می گفته اند: السلام علیک یا اهل بیت النبوه و… زیرا دری وجود نداشته که بخواهند با کوبیدن بر آن در، اعلام ورود کنند! و به جای آن، این سخن را می گفته اند.
تنها آیه ای که به درب و کلید اشاره دارد آیه۶۱ از سوره نور می باشد

۱- همانطور که قبلا نیز گفتیم بحث ما فقط پیرامون اتاق حضرت فاطمه و اتاقهای همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم است نه جایی دیگر و این آیه به طور عام برای کل مسلمین آمده تا بدانند در صورت داشتن کلید حق ورود دارند مثل منازل یهودیان در جنگهای با یهودیان و جنگ خیبر و… و یا حتی پس از فتح ایران و روم و مصر که در آن کشورها به طور حتم درب بوده است و آیاتی که ما برای عدم وجود درب آوردیم مربوط به خانه پیامبر و همسران او است.
۲- از ابتدای آیه تا انتها ۹ مرتبه از کلمه بیت و بیوت استفاده شده ولی در موردی که کلمه کلید آمده(مفاتحه) به جای بیوت کلمه ملکتم آمده و ملکتم را می توان به چیزی که مالک آن هستی معنی کرد مثل صندوق یا صندوقچه.
۳- شما برای جایی درب به همراه کلید می گذارید(آن هم در ۱۴۰۰ پیش) که شی ء یا چیزی قیمتی در آن باشد نه اتاقک حضرت فاطمه و همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم که به طور حتم از جواهرات و چیزهای قیمتی خالی بوده و زندگی زاهدانه ای داشته اند. حضرت علی در خطبه۱۶۰ نهج البلاغه در مورد راه و رسم زندگی پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده: بر روی زمین می نشست و و غذا می خورد و چون برده ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را بر پشت سر خویش سوار می کرد پرده ای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود به یکی از همسرانش فرمود این پرده را از جلوی چشمانم دور کن که هرگاه نگاهم بدان می افتد به یاد دنیا و زینتهای آن می افتم.

                                                  *******************************************************

۱- تفصیل مطلب را در کتاب شهید دکتر علی شریعتی : تاریخ و شناخت ادیان ج ۱ ص ۳۳۱ مطالعه کنید .
۲- تاریخ یعقوبی ( ضمنا مجددا متذکر می شوم که یعقوبی شیعه است و نه سنی ) و تاریخ طبری ( این دو کتاب از قدیمی ترین و معتبرترین کتب منبع تاریخی است )
۳- شیطان پس از رانده شدن از درگاه خداوند به خدا می گوید : برای اغوای بنی آدم انچه روی زمین است را برای آنها زینت می دهم و تزیین و آبادانی قبور نیز از همین دست است . 
4-  البته(طبق روایات کذب) عمر گفته در را آتش می زنم ولی او در زمان پیامبر نیز گردن خیلی ها را خواسته بزند ولی واقعا آیا زد ؟
۵- این تنها موردی است که من در این تحقیق چند صد صفحه ای مانند مداحان و روحانیون صفوی خیال پردازی کرده ام .
۶- علیرغم اندیشه های قشری و ظاهربین همین عنوان بشر و انسانیت بالاترین تمجید و ستایش از یک نفر است . اگر کسی فرشته و یا به هر طریق مافوق بشر باشد و بعد در ظاهر یک انسان تکامل پیدا کند هنر کرده یا اینکه کسی با همین اندیشه و گوشت و پوست و استخوان بیاید و از دیگران گوی سبقت برباید؟ که عدالت خداوند نیز همین را ایجاب می کند . واقعا متاسفم که برای هموطنانم چه نکات ساده ای را باید توضیح داد !

 

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …