شباهت حیرت انگیز مشرکین دیروزی و شیعیان صفوی امروزی!

قرآن می‌فرماید: وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ [یونس/۱۸] «و غیر از الله چیزهای را می‌پرستند که نه به آن‌ها زیانی می‌‌رساند و نه سودشان می‌بخشد، و می‌گویند: «این‌ها(=بت‌ها) شفیعان ما نزد الله هستند»بگو: «آیا الله را به چیزی که در آسمان‌ها و در زمین نمی‌داند، خبر می‌دهید؟!» منزه است او، و از آنچه با او شریک می‌سازند برتر است»

در این آیه، چند نقطه مشترک، بین شیعیان صفوی و مشرکین زمان پیغمبر می‌بینیم: (یَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا) هر دو گروه می‌گویند (این‌ها شفعیان ما نزد الله هستند)
منظور از (این‌ها) چه کسانی هستند؟
(این‌ها) را خود آیه معرفی می‌کند: (مِن دُونِ اللَّـهِ…. غیر از الله)
درست است که (من دون الله) مشرکین مکه با (من دون الله) شیعه‌ها فرق دارد  ولی در هر حال، هر دو (من دون الله) هستند و هر دو گروه، به شفاعت من دون الله عقیده دارند و این شباهت است.
در عوض، بین سنی‌ها و این مشرکین شباهتی وجود ندارد زیرا ما اصلا از بیخ منکر این هستیم که باید از بنده شفاعت خواست.
این‌جا که می‌رسیم شیعه می‌گوید: من به شفاعت (من دون الله) عقیده دارم که قدرت شفاعت را از الله، حقیقتا اخذ کرده ولی مشرک مکه بت و سنگ را می پرستید.
نه؛ این ادعا درست نیست!
مشرکین مکه هم مدعی بودند که (من دون الله آن‌ها ) نیز حقیقتاً از طرف الله اذن شفاعت دارد و آن‌ها نیز هم‌چون شما دلیل روشنی بر ادعای خود نداشتند!
شیعه میگوید: ولی  من دون الله من اهل بیت پاک پیامبر هستند و یا شهیدان هستند یا  امام زاده ها هستند
و مشرکین مکه هم نمی‌گفتند که فاسقین و فاسدین و شراب خوارها شفیع ما هستند آن‌ها نیز می‌گفتند: اولیاء و صالحین و امام زاده ها شفیع ما هستند.

شیعه میگوید: نه درست نیست! من دون الله مشرکین مکه بت ها و سنگ ها بودند  و این‌ها معبود مشرکین بودند در حالی‌که اهل بیت معبود ما نیستند شفیع ما هستند!
اما جواب:مشرکین مکه هر سنگی را نمی‌پرستیدند، بلکه سنگ‌های مخصوصی را قدر می‌نهادند و از این گذشته، هم‌چنین باید بدانیم  که آن سنگ‌ها  را به عنوان این‌که سنگ مخصوصی هستند  نمی‌پرستیدند، آن‌ها را تمثال اولیاء الله می‌دانستند.
مثال:سربازان در عکس زیر، عکس را به خاطر این‌ که کاغذ یا مقوی یا تخته است که احترام نمی‌گذارند و از این بیشتر به هر عکسی هم  احترام نمی‌گذارند  بلکه به عکس فرد مخصوصی و  به خاطر خودِ  آن فرد احترام می‌گذارند  و چون آن فرد پیش این‌ها محترم است، پس عکسش پیش این‌ها محترم است.

و نادان است اگر کسی بگوید این سربازان عکس پرستند یا مقوا پرستند.
این‌ها دارند نماد خمینی را احترام می‌کنند و قدر می‌نهند.
شیعه می‌گوید: ولی باز بین ما و مشرکان این فرق عظیم است که ما من دون الله را شفیع قرار می‌دهیم در حالی‌که مشرکین مکه آن‌ها را می‌پرستیدند. این یک فرق عظیم است.
جواب:
نه! مشرکین مکه که سنگ را نمی‌پرستیدند. آن‌ها به سنگ قدر می‌دادند، برای این‌که نماد فرد مورد احترامی مثل آقای لات یا آقای عزی یا آقای هبل بود  و می‌گفتند این‌ها شفعیان ما هستند و نمی‌گفتند این‌ها خالق ما هستند. و در خود آیه هم می‌گویند که ما الله را قبول داریم و لفظ الله را می‌شناختند و می‌دانستند هبل باذن الله شفیع است و نمی‌گفتند این بت‌ها خالق هستند یا رازقند بلکه می‌گفتند به اذن الله.
شیعه می‌گوید: نه این دروغ است خود مشرک صدبار اعتراف کرده که من بت را می‌پرستم مثال در این آیه: إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَـٰذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ. قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِینَ [انبیاء/۵۲-۵۳] «چون به پدرش و قومش گفت: «این مجسمه‌ها چیست که شما به (پرستش) آن‌ها دل نهاده‌اید؟! گفتند:«ما پدران خود را پرستش کنندگان آن‌ها یافته‌ایم».»
آن گاه که به پدرش و قوم خود گفت: این مجسّمه‌هایی که شما دائماً به عبادتشان مشغولید چیستند (پاسخ دادند و) گفتند: ما پدران (و نیاکان) خویش را دیده‌ایم که این‌ها را پرستش می‌کرده‌اند.
ولی تا بحال کسی از شیعه شنیده که بگوید من امام رضا را میپرستم
جواب این است:
شما اگر نام ربا را بهره بانکی بگذارید در اصل قضیه فرقی نیست.
شما اگر نام شراب را آب انگور بگذارید شراب حلال نمی‌شود.
اما بله کسی که شراب می‌نوشد و می‌گوید شراب نوشیدم یا نزول می‌خورد و می‌گوید ربا گرفتم صادق تر است از کسی که نام ربا را بهره بانکی می‌گذارد و کارش را خلاف قرآن نمی‌داند بلکه ثواب می پندارد. بله مشرکین از شما صادقتر و داناتر  بودند.
در خود آیه هم ببینید ابراهیم لفظ اعتکاف را بکار می برد و آن‌ها متهم به پرستش نکرد ولی مشرکین می‌دانند اعتکاف و خدمت به بت پرستش بت است خودشان لفظ عبودیت را بکار می‌برند!
 آنها می‌دانستند فروتنی و کرنش و بوسیدن و برکت خواستن و نذر کردن و رقص مذهبی و رکوع  و مثل سگ سینه‌خیز  به سوی بت  یا قبر رفتن  و وقت برگشتن از زیارت بت یا قبر عقب عقب رفتن و پشت به قبر  و بت نکردن وووو…..همه این‌ها نامش عبادت  و پرستش است.
ولی شیعه می‌گوید همه این‌ها نامش احترام است و گمان می‌کند که عبادت یعنی سجده کردن! در حالی‌که بت پرست‌های افریقا برای بت‌هایشان سجده نمی‌کنند، رقص می‌کنند اما رقص هم عبادت است.شیعه می‌گوید ربا نیست بهر بانکی است، رقص نیست حرکات موزون است! شراب نیست آب انگور است عبادت نیست احترام است!
پس ای ملت!

حالا مشترکات شیعه و مشرکین مکه را دیدیم.
هر دو به شفیع عقیده دارند.
هر دو شفیع را قدر می‌نهند و در مقابل شفیع  فروتنی می‌کنند  و برای خوشحال کردن شفیع حرکات عجیبی می‌کنند (رقص و قمه زنی و سینه زنی و قربانی کردن نزد بت یا قبر ).
هر دو شفیع را سمیع و بصیر باذن الله میدانند.
هردو الله را می‌شناسند و الله را خالق می‌نامند و الله را فوق و برتر از شفعیان می‌دانند.
هر دو دلیل روشنی بر واسطه بودن شفعیان در دنیا ندارند.
و هر دو دلیل روشنی که فلان امام زاده شفیع است ندارند.
شفیع آنها را خدا نمی‌شناسد!!( برسمیت نمیشناسد).
هر دو سنگ و چوب و ضریح را به خاطر این‌که سنگ یا ضریح هستند قدر نمی‌نهند بلکه به خاطر این‌که نماد یا مجاور یک روح  یا یک جسد پاک است قدر می‌نهند.
پس ای ملت!
 الحذر الحذر از شرک! و الحذر الحذر از علمای شیعه صفوی!

 

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …