مدح صحابه رضوان الله علیهم اجمعین در کتب شیعه:

   1.(عن أبی عبد الله قال: (لما کان رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فی الغار قال لأبی بکر: کأنی أنظر إلى سفینه جعفر فی أصحابه تقوم فی البحر، وأنظر إلى الأنصار محتبین فی أفنیتهم، فقال أبو بکر: وتراهم یا رسول الله! قال: نعم، قال: فأرنیهم، فمسح على عینیه فرآهم، فقال له رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: أنت الصدیق)( تفسیر القمی: (۱/۲۸۹)).

۱٫قمی از علمای شیعه وصاحب تفسیر قمی از بعضی از رجالش وآنها از ابی عبدالله روایت می کنند که (هنگامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در غار بودند به ابوبکر رضی الله عنه فرمودند.همانا من کشتی جعفر را در دریا می بینم با اصحابش .و همینطور انصار را می بینیم .ابوبکر پرسید من هم می بینم یا رسول الله؟ فرمودند بله, ابوبکر پرسید چگونه ببینم؟ پیامبر بادستش چشمان ابوبکر را مسح کرد پس ابوبکر دید آنچه را که پیامبر می دیدند, سپس پیامبر رو به ابوبکر کردند وفرمودند تو صدیق هستی)تفسیر القمی: (۱/۲۸۹)).

***********

۲٫عن عبد العظیم بن عبد الله الحسنی قال: حدثنی علی بن محمد بن علی الرضا عن أبیه، عن آبائه، عن الحسن بن علی علیهم السلام، قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: (إن أبا بکر منی بمنزله السمع، وإن عمر منی بمنزله البصر، وإن عثمان منی بمنزله الفؤاد)البرهان: (۴/۵۶۴، ۵۶۵).

(عبدالعظیم حسنی روایت می گوید حدیث کرد مرا علی بن محمد بن علی الرضا او از پدرش واجدادش از حسن بن علی علیه السلام که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:ابوبکر برای من بمنزله شنوای وعمر به منزله بینای وعثمان برایم به منزله قلب است).

**********
۳٫قال علیه الصلاه والسلام: (اللهم! اغفر للأنصار وأبناء الأنصار، وأبناء أبناء الأنصار، یا معشر الأنصار! أما ترضون أن ینصرف الناس بالشاه والنعم، وفی سهمکم رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم) (کشف الغمه: (۱/۲۲۴)).

رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدح انصار می فرمایند(خداوند ببخش انصار وفرزندان انصار و فرزندان فرزندان انصار را. ای معشر انصار آیا راضی نیستید که مردم به دنبال خوشی دنیا روند وسهم شما رسول الله باشد؟)

**********

۴٫سئل الإمام الرضا علی بن موسى علیه السلام عن قول النبی صلى الله علیه وآله وسلم: (أصحابی کالنجوم فبأیهم اقتدیتم اهتدیتم) -والحدیث ضعیف ولکن معناه صحیح إن شاء الله- وعن قوله صلى الله علیه وآله وسلم: (دعوا لی أصحابی!) فقال الإمام الرضا علیه السلام: «هذا صحیح» (عیون أخبار الرضا للقمی: (۲/۸۷)).

۴٫(از امام رضا علیه السلام سوال شد در مورد حدیث پیامبر که می فرماید(اصحاب من مانند ستاره گان آسمانند به هرکدام اقتدا کنید هدایت می شوید)فرمودند این حدیث ضعیف هست اما معنایش انشاء الله صحیح است .پرسیده شد از ایشان در مورد سخن پیامبر که فرمودند (اصحابم را برای من بگزارید واذیتشان نکنید بد گوی شان نکنید) فرمودند این صحیح است.

**********

۵٫ أن النبی صل الله علیه وآله وسلم قال: «طوبى لمن رآنی، طوبى لمن رأى من رآنی، وطوبى لمن رأى من رأى من رآنی» (بحار الأنوار: (۲۲/۳۰۵)، أمالی الصدوق: (ص:۲۴۰- ۲۴۱)).

۵٫(مجلسی روایت می کند که رسول الله فرمودند (خوشا به حال کسانی که مرا دیدند و خوش به حال کسانی که آنهای را که مرا دیدند را ملاقات کردند).

**********
۶٫سئل الإمام علی علیه السلام: لم اختار المسلمون أبا بکر خلیفه للنبی صلى الله علیه وآله وسلم، وإماماً لهم؟
فأجاب علیه السلام بقوله: «إنا نرى أبا بکر أحق الناس بها، إنه لصاحب الغار وثانی اثنین، وإنا لنعرف له سنه، ولقد أمره رسول الله بالصلاه وهو حی» (شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: (۱/۳۳۲)).

۶٫(از امام علی علیه السلام پرسیدند چرا مردم ابوبکر را برای خلافت انتخاب کردند؟ پاسخ داد :ما دیدیم که ابوبکر از همه مردم نسبت به این امر به حق ترست او یار پیامبر در غار بوده و دومین کسی بوده که خداوند مدحشان کرده ورسول الله صلی الله علیه وسلم او را امام کرد در حالی که زنده بود)

**********
۷٫إنی لأرجو الله أن یلحقک بصاحبیک رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وأبی بکر، فطالما سمعت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم یقول: دخلت أنا وأبو بکر وعمر، خرجت أنا وأبو بکر وعمر، صعدت أنا وأبو بکر وعمر، أکلت أنا وأبو بکر وعمر، وإنی أرجو الله أن یلحقک بصاحبیک، ثم التفت إلى الصحابه، وهم على شفیر القبر فقال: والله ما أحب أن ألقى الله بأکثر مما فی صحیفه هذا المسجى» (کتاب الشافی لعلم الهدى السید المرتضى، وتلخیص الشافی للطوسی).

۷٫(علی رضی الله عنه در تشییع جنازه عمر رضی الله عنه می فرماید (از خدا می خواهم که تو را به دویارت رسول الله وصدیق ملحق کند.همانا از رسول الله شنیدم که فرمود من وابوبکر وعمر با هم داخل شدیم و من وابوبکر وعمر با هم خارج شدیم من وابوبکر وعمر باهم غذا خوردیم واز خدا می خواهم که تو را به آن دو ملحق کند سپس روبه صحابه کرد وفرمود:والله دوست دارم که خداوند نامه اعمال مرا مانند نامه اعمال عمر قرار دهد).

**********

۸٫ودر مدح عثمان علیه السلام می فرماید( ما أعرف شیئاً تجهله، ولا أدلک على أمر لا تعرفه، إنک لتعلم ما نعلم، ما سبقناک إلى شیء فنخبرک عنه، ولا خلونا بشیء فنبلغکه. وقد رأیت کما رأینا وسمعت کما سمعنا، وصحبت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم کما صحبنا، وما ابن أبی قحافه ولا ابن الخطاب أولى بعمل الحق منک، وأنت أقرب إلى رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وشیجه رحم منهما، وقد نلت من صهره ما لم ینالا» (نهج البلاغه: (۲/۳۵۷)).

(چیزی نیست که ما بدانیم وتو ازآن خبر نداشته باشی تو میدانی آنچه را که ما میدانیم ودر چیزی از توسبقت نگرفتیم که تو ندانسته باشی دیدی آنچه را که ما دیدیم وشنیدی آنچه که ما شنیدیم و صحابی رسول الله بودی وهستی همانطور که ما هستیم وابن ابی قحافه وابن خطاب از تو اولی بودن به عمل به حق وتو نزدیکتر به رسول الله هستی تو داماد رسول الله شدی در حالی که آنها نشدند).

**********

۹٫قال أمیر المؤمنین علیه السلام فی سیف الزبیر: «طال -والله- ما جلّى به الکرب عن وجه رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم» (الاحتجاج: (۱/۳۸۰)).

(علی علیه السلام در مورد شمشیر زبیر رضی الله عنه می فرماید :چقدر این شمشیر ناراحتی را از چهر رسول الله پاک کرد).

**********

۱۰٫عن جعفر الصادق عن أبیه علیهما السلام أن علیا علیه السلام لم یکن ینسب أحداً من أهل حربه إلى الشرک ولا إلى النفاق، ولکنه کان یقول: «هم إخواننا بغوا علینا» (وسائل الشیعه: (۱۵/۸۳)).

(امام صادق می فرماید :علی ع هرگز کسانی را که با او محاربه کردند به ایشان نسبت شرک ونفاق و کفر نداد بلکه می گفت آنها برادران ما هستند وبر ما ستم کردند).

**********
۱۱٫ حسن بن علی یکی از شروط صلح با معاویه را عمل به راه و روش خلفای راشدین میداند و در نسخه اصلی کتاب آمده خلفاء الصالحین (منتهى الآمال: (۲/۲۱۲))

**********

۱۲٫و از زین العابدین روایت شده است(روی عنه أنه جاء إلیه نفر من العراق فقالوا فی أبی بکر وعمر وعثمان رضی الله عنهم، فلما فرغوا من کلامهم قال لهم: «ألا تخبرونی: أنتم المهاجرون الأولون ((الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ اللَّهِ وَرِضْوَاناً وَیَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ هُمْ الصَّادِقُونَ))[الحشر:۸]؟! قالوا: لا، قال: فأنتم ((الَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ))[الحشر:۹]؟! قالوا: لا، قال: أما أنتم قد تبرأتم أن تکونوا من أحد هذین الفریقین، وأنا أشهد أنکم لستم من الذین قال الله فیهم: ((یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإِیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا))[الحشر:۱۰] اخرجوا عنی فعل الله بکم» (کشف الغمه: (۲/۲۹۱)).

 

(روایت می کنند که عده ای از عراق نزد ایشان آمدند واز ابوبکر وعمر عثمان سخنانی گفتند وقتی که سخنشان تمام شد زین العابدین پرسید به من خبر بدهید که ایا شما مهاجرین نخستین هستید که خداوند در موردشان فرمود(الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ اللَّهِ وَرِضْوَاناً وَیَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ هُمْ الصَّادِقُونَ)) ؟
گفتند خیر نیستیم
پرسید ایا از افرادی هستید که خداوند در موردشان فرمود(الَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ))؟
گفتند خیر از آنها نیستیم
پس امام فرمود الان شماها اعتراف کردید که شامل این دو آیه نمی شوید که صحابه شاملشان میشوند.اما من می گویم شماها حتی شامل این آیه هم نمی شوید(یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإِیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا))[الحشر:۱۰] (کسانی که میگویند پروردگارا ببخش ما را وبرادران مان را که در ایمان از ما سبقت گرفتند و در قلوب ما از آنها کینه ای قرار نده)سپس فرمود از نزد من خارج شوید خدا به حسابتان برسد.

*********************
۱۳٫مردی از امام صادق پرسید (یا بن رسول الله! ما تقول فی حق أبی بکر وعمر؟ فقال علیه السلام: إمامان عادلان قاسطان، کانا على الحق، وماتا علیه، فعلیهما رحمه الله یوم القیامه» (إحقاق الحق للشوشتری: (۱/۱۶۱)).

(ای فرزند رسول الله در مورد ابی بکر وعمر چه می گویید؟فرمودند آنها امامانی عادل بودند وبر حق بود وبر عدل وحق هم وفات کردند بر آنها رحمت خداوند باشد تا قیامت).

نویسنده: الهاشمی الحسنی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …