چرا اهل سنت برای مناسبتهای تاریخی، مراسم یادبود برگزار نمیکنند؟

سوال یک دوست شیعه: چرا برای هیچیک از شخصیتهای دینی حتی پیامبر مراسم یادبودی ندارید؟؟؟ مثلا چرا حتی برای بعثت محمد(ص) هیچ برنامه خاصی بعنوان یک عید و روز مخصوص ندارید؟؟؟

پاسخ اهل سنت:
دوست گرامی:
مهم ترین دلایل ما اینهاست
۱ -خود جناب رسول الله صلی الله علیه وسلم در ۲۳ سالی که بعد از بعثت زنده بودند، یعنی با آنکه ۲۳ بار،سالروز آمدن بعثت را شاهد بودند و با آنکه ۱۱ بار از این ۲۳ بار در مدینه و زیر سایه حکومت اسلامی بود, ما ندیدیم و هیچ تاریخی این را ثبت نکرده که ایشان مراسم یادبودی برای وقایع مهم گذشته و یا عید مبعث برپا کرده باشند اگر کاری شایسته میبود، حتما ایشان امر به آن میکردند.
آری اگر این کار خوبی میبود یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم از ما پیشی میگرفتند و در هیچ کتابی ذکر نیست که یارانش برای سالروز تولد یا وفات ایشان مراسمی برپا کرده باشند

۲ – اما مانع مهم تر این است که معمولا در اینگونه مراسم کیش شخصیت پرستی احیا میشود که یکی از مظهر های مهم شرک پیش ماست و معمولا هر قوم آلوده، اینگونه عمل میکنند. نصارا را ببینید روز تولد پیامبر خود را عید میدانند !!
و اما مسلمانان،موفق بیرون آمدن از دو عبادت عظیم یعنی فراغت از حج و روزه دین را عید میدانند و جشن میگیرند
شما در در ۲۱ رمضان که شبی از شبهای قدر است اگر تلویزیون را ببینید ورد زبان همه یا علی یا علی است…
و ذکر الله به حاشیه رانده میشود در حالیکه دین اسلام دین پرستش الله. دین یکتاپرستی است و کنار الله، شخصیت ها را به اینصورت پی در پی یادکردن اصلا مطلوب نیست که مشمئز کننده است و انحراف از یکتاپرستیست.

دلیل سوم – کاری کاملا غیر عقلانی است. جشن تولد در اسلام هست اما برای نوزاد تازه به دنیا آمده، که عبارت است از دعوت کردن مردم به غذای تهیه شده از گوشت گوسفند
میگویند ما برای نشان دادن علاقه خود برای عزیزانمان جشن تولد میگیریم
ولی رسول الله صلی الله علیه وسلم برای عزیزش فاطمه جشن تولد نگرفت، اگر اینکار نشانه ابراز محبت میبود رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام میداد.
البته شما حق دارید به هر صورتی که دوست دارید ابراز محبت کنید اما نباید آنرا جز مناسک دینی بدانید، شما میلاد فاطمه را برای این جشن میگیرید که آنرا عبادت میشمارید پس برای عبادت باید سند داشته باشید در هر عبادتی رسول الله صلی الله علیه وسلم، امام و پیشوای ماست ایشان انجام داده بودند یا نه؟ شما قاضی! شما بگویید.
یعنی یا باید رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام داده باشند یا دستور داده باشند.
یا اگر انجام یا دستور ندادند، بنابراین یا ثواب ندارد یا ما از ایشان امور دین را بهتر میدانیم.!!
پس باید در حال زندگی کنیم نه در گذشته نه در آینده شیعه یا در گذشته است ( عاشورا ) یا در آینده است ( ۱۵ شعبان )
انسان آنقدر عمر ندارد که وقتش را برای گذشته تلف کند یا منتظر آینده باشد.
شما را به خداوند قسم آخر این چه معنی دارد که من برای مردی که مرده جشن تولد بگیرم؟!!!! این چه معنی داردکه من بعد از جدایی از زن خود، سالروز ازدواجم را جشن بگیرم ؟!!

۴ مراسم عزاداری کاملا غیر فطری است همه ما فطرتاً دوست داریم که چیزهاى غم انگیز را از یاد ببریم. مثلاً صدایى بس ناخوشگوار به گوش ما برسد ما آنرا هى به ذهن خود نمى آوریم تا دائم خود را عذاب کنیم بلکه فراموش مى کنیم، حالا از نزدیکان ما کسى بمیرد امر فطرى این است که فراموش کنیم و الا اگر قرار باشد که مثل ساعت اول همیشه ناراحت باشیم، زندگى ما تیره و تار مى گردد، حالا ببینیم شیعه و سنى در این باره چه دستوراتى دارند،
شیعه دستوراتش بر این است که با پرپایى مراسم سوم، هفتم، شب ماه، شب سال، سینه زنى، روضه خوانى، دم به دم حادثه غم انگیز را به یاد ما میاورد.
سنى مى گوید عزادارى بیش از سه روز جایز نیست گریه و به سر روى کوبیدن حرام است. صبر وتحمل باید داشت تا بهشت نصیب آید، مراسم سوم و هفتم و ماه و سال سینه زنى روضه خوانى در مذهب اهل سنت نیست بلکه از نظر آنها حرام است. حتى جایز نیست عزادار بعد از سه روز در خانه بنشیند باید برود سرکارش تا مصیبت را فراموش کند، اهل سنت مى گویند بعد از سه روز تسلیت نگویید عیبى ندارد، بلکه بهتر است که نگویید تا صاحب مرده به یاد غم خود نیافتد. حالا شما بگویید کدامین مذهب دستوراتش مطابق فطرت است؟ مذهبی که یاد بود دارد یا مذهبی که چنین مراسمی ندارد

ما اهل سنت نیز مراسم یادبود داریم در ماجرای زیر شما با نحو مراسم یادبود ما آشنا میشوید:
رفته بودم به جبهه جنگ «سومار» در استان کرمانشاه، تا همراه بقیه از وطنم که مورد تجاوز دشمن قرار گرفته بود، دفاع کنم. در ایستگاه های پشت جبهه روحانیون شیعه سخنران های خوبی بودند. دست ها را در هوا تکان میدادند و ماجراها از گفته های شاهدانی برای ما بازگو میکردند که آن شاهدان با چشم خود امام زمان را با لباس سبز و اسب سفید در جبهه دیده بودند که مژده پیروزی میداد و شاهد سینه زنی ها بودم یا علی و یا حسین گفتن ها….. اما آنها از جنگ آوری و شجاعت علی هیچ چیز نمیگفتند
دو سال بعد در دفتر یک حزب افغانی در یکی از شهر ها پاکستان نشسته بودم (که پشت جبهه حساب میشد )و یک روحانی سنی داشت برای گروه ۴۰ نفره که در استانه عزیمت بسوی جبهه های جنگ علیه روسهای اشغالگر بودند، سخنرانی میکرد
برای برانگیختن روح شجاعت در آنها، صحنه های از جنگ های صحابه را با زبان، بتصویر کشید و این شعر را که به گفته او از سروده های حضرت علی رضی الله عنه بود را خواند:
از مرگ حذر کردن ،دو روز روا نیست
روزی که قضا هست و روزی که قضا نیست
روز که قضا باشد ؛حذر ندهد سود
روزی که قضا نیست، حذر نیز روا نیست
اصل این شعر طبعا بزبان عربی و موزون است و عربان معمولا آنرا در سخنرانی پیش از حمله به سرباز خانه های روسها و کمونیستها در افغانستان، با حماس میخواندند و میگفتند علی رضی الله عنه سروده تا اهمیت شعر بیشتر شود.
پس ما هم مراسم یادبود داریم و در آن علی را یاد میکنیم اما در وقتش و درجایش و در مناسبتش و برای کاری مفید.
عایشه رضی الله عنها را بیاد میاوریم اما نه هر وقت بلکه وقتی که زنی بیگناه تهمت میخورد و میگرید برای تسلی او میگوییم تو کیستی؟ حضرت عایشه را بیاد بیاور که مردم به او تهمت زدند. پس برای عایشه هم مراسم یادبود داریم اما در جایش و در وقتش
و با قمه بسر خود چرا بزنیم؟ و با زنجیر پشت خود را چرا بخراشیم؟؟ و با مشت به سینه خود چرا بکوبیم؟؟؟ این جنون است نه مراسم یادبود و بزرگداشت.

پس ما هم مراسم یادبود داریم اما نه مثل یادبود شیعه که بی معنی ایست و گاهی حتی دیوانگیست و بوی شرک از آن میاید.
 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …