آیا اولین کسى که مراسم عزاداری به راه انداخت ام مومنان عایشه بود؟!

یک شگرد تاریخی و سابقه دار علمای شیعه برای دلگرم کردن پیروان خود این بود و هست که برای درست جلوه دادن گمراهی های خود دلیل از رفتار اهل سنت میاورند . شکی نیست که یکی از جاهلانه ترین کارهای شیعه ها سینه زنی و زنجیر زنی است حالا روحانیون شیعه عینک مکر را به چشم زده و در کتابهای ما روایتی پیدا کردند که بر مبنای آن روایت اولین کسی که عزاداری کرد حضرت عایشه رضی اله عنها بود.!! اینگونه ادعای آنها این جوان شیعه را فریفته و میگوید:
اولین کسى که در عزادارى، مراسم سینه زنى به راه انداخت عایشه بود. آنجا که ایشان مى گوید: که چون احساس کردم پیامبرـ صلى الله علیه و آل و سلّم ـ رحلت کرد: زنان را جمع کرده و بر سینه و صورت مى زدم. عن عبّاد: سمعت عائشه تقول: مات رسول الله ـ صلى الله علیه و سلّم ـ ثم وضعتُ رأسه على و ساده و قمت أَلتدم ـ ای أضرب صدری ـ مع النساء و أضرب وجهی

پاسخ اهل سنت:
من مجبورم این حقیقت تلخ را بشما بگویم که علمای شما حدیث های ما را با امانت داری بشما نمیرسانند بلکه حقیقت تلخ تر اینکه سعی میکنند که معنی را عوض کنند
همین حدیث که شما آوردید را من دوباره برایتان مینویسم تا ببینید علمای شما چه چیزی را از شما مخفی کردند
عن أبیه عباد قال : سمعت عائشه تقول : ( مات رسول الله صلى الله علیه وسلم بین سحری ونحری وفی دولتی لم أظلم فیه أحدا فمن سفهى وحداثه سنى أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قبض وهو فی حجری ثم وضعت رأسه على وساده وقمت أندب مع النساء وأضرب وجهى أخرجه أحمد ۶/۲۷۴

من جمله ای را که حذف کردند را برجسته کردم عایشه میگوید بخاطر اینکه سفیه و نادان بودم و جوان سال،به این دو دلیل، وقتی رسول الله صلى الله علیه وسلم وفات یافت، سرش را بر بالش گذاشتم و بلند شدم و با زنان شیون و گریه کردیم و من بصورتم زدم ( اضرب وجهی ) به صورتم سلی زدم زنان دیگر نزدند فعل مفرد است و شما هم در ترجمه نوشتید فقط عایشه زد
پس عزاداری در کار نبود عایشه به اعتراف خودش از سر نادانی چنین کرده است
وانگهی حالا اگر ام مومنان عایشه رضی الله عنها خودش نمیگفت هم که کارم غلط و از روی نادانی بود، باز ما میگفتیم کارش اشتباه بود زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم منع کرده از زدن بصورت و کندن موی و کار عایشه در مقابل دستور رسول اهمیتی ندارد.
البته از نظر ما گریه و شیون بی اختیار در زمان مصیبت عیبی ندارد.
و حتی در این حدیث دست کاری شده هم سودی برای شیعه ندارد و باز کار عایشه سندی برای شیعه نیست زیرا در سالهای بعد عایشه و دیگر زنان، سالروز وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم را عزاداری نکردند و نه گریه کردند پس تکرار گریه سالانه شیعه سند ندارد.
از عمل بزرگان .
گاهی شیعه گریه یعقوب را برای ما دلیل میاورد.
اما حضرت یعقوب هم برای زخمی مستمر گریه میکرد او احتمال میداد پسرش برده شده و میدانست برده چه زندگی سختی دارد.
بعد از پیدا شدن یوسف سالروز گم شدن او را بزرگ نشمرد و عزاداری نکرد پیامبر صلی الله علیه وسلم برای حمزه گریه کرد اما هر سال نکرد و شما هرسال میکنید و من سر و راز اینکار را نمیدانم و برایم نامعقول و عجیب است و یک قوم متمدن نباید چنین کند چون بسیار بی معنیست.

یک نکته عجیب اینکه شیعه همیشه از داستانها برداشت مفید ندارد!
مثلا روحانیون شیعه،از عزاداری عایشه باید در میافتند که ایشان چقدر رسول الله صلی الله علیه وسلم را دوست میداشت اما شیعه دنبال این حرفها نیست، در پی رسیدن به مقصود خود ( گمراه کردن مردم) است.
و چرا شیعه از داستان گریه یعقوب درس گریه را میگیرد و این درس را نمیگیرد که انبیاء غیب نمیدانند یعنی وقتی یک نبی زنده از حال پسر خود در فاصله ای نه چندان دور کاملا بی خبر است یک امام مرده مدفون در کربلا چرا باید از حال خلبان هواپیمای در حالت سقوط با خبر باشد که این خلبان در لحظه سقوط در تهران داد میزمد یا حسییییییییییییییییییییییین ادرکنی !!                                                   

                                                                                            

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …