یکی از دوستان شیعه ما با خود اندیشده، حالا اگر امام زمان بدرد ما نمیخورد، آیا ما هم بکار او نمیاییم؟ پس قلم در دست گرفته و از علمای شیعه پرسیده که در زمانه غیبت، شیعه ها چه وظایفی دارند؟ عالم شیعی هم قلم بدست گرفته و هشت وظیفه مهم را برشمرده،جواب آخوند شیعه را با هم ببینیم:
پاسخ شیعه:
شیعیان در عصر غیبت وظایفی دارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
وظیفه اول: شناخت امام:
حضرت امام حسین علیه السّلام در میان اصحاب خود فرمود: اصحاب من! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتى شناختند او را مىپرستند وقتى او را پرستیدند از پرستش دیگران دست میکشند. معنى معرفت خدا، همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى است امام زمان خود را .
علل الشرایع، ص ۹ عنه البحار، ج ۵، ص۳۱۲، ح1.
و مرحوم علامه مجلسی نیز میگوید:
شاید امام علیه السّلام که معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش این است که معرفت خدا حاصل نمىشود مگر از طرف امام یا به جهت این که شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است که اگر خدا را بشناسد ولى امامشناسى نداشته باشد، خداشناسى او برایش سودى ندارد
البحار، ج ۲۳، ص۸۳ .
وظیفه دوم: منتظر مهدی باید إمام، مظهر اسماء حسناى خداوند بداند:
مرحوم شیخ کلینی رحمت الله علیه در کتاب شریف کافی این روایت را نقل می کند:
و آن حضرت راجع به قول خداى عز و جل «خدا را نامهاى نیکوست او را بآنها بخوانید» فرمود: سوگند بخدا مائیم آن نامهاى نیکو که خدا عملى را از بندگان نپذیرد مگر آنکه با معرفت ما باشد .
الکافى، ج ۱، ص ۱۴۳٫
وظیفه سوم: باید بدانیم علم امام بر همه امور عالم محیط است. امام معصوم فرمود:
«ما از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمیماند». بحار، ج۵۳، ص ۱۷۵ .
مرحوم کلینی رحمت الله علیه در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل میکند که آن حضرت فرمود:
به راستى من مىدانم آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و مىدانم آنچه در بهشت است و آنچه در دوزخ است و میدانم آنچه بود و آنچه مىباشد، گوید: سپس اندکى صبر کرد و دید که این سخن بر هر که شنید گران آمد پس فرمود: من اینها را از کتاب خدا عزوجل مىدانم، زیرا خداوند عزوجل مىفرماید: در آن بیان واضح هر چیزى است .
الکافی، ج۱، ص ۲۶۱ .وظیفه چهارم: در انتظار ظهور آقا امام زمان باشد!
اما سجاد علیه السلام خطاب به ابو خالد کابلی میفرماید:
اى ابو خالد مردم زمان او که معتقد به امامت وى هستند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند؛ و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است .بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۲۲ .
وظیفه پنجم- برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید .بحار الأنوار، ج۵۲، ص۹۲، ح7 .
وظیفه شیشم: حزن اندوه در فراق حضرت
سدیر صیرفى گفت: من و مفضّل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق علیه السّلام شرفیاب شدیم . دیدیم حضرت روى زمین نشسته و عبائى بىیقه پوشیده، که آستین هایش کوتاه بود، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گریه میکرد و آثار حزن از رخسار مبارکش پیدا بود به طورى که رنگش تغییر کرده بود و در حالى که کاسه چشمش پر از اشک بود، می فرمود:
اى آقاى من ! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب کرده!.
اى آقاى من! غیبت تو مصائب مرا به اندوه ابدى که یکى بعد از دیگرى از ما را میرباید، و جمع ما را بهم میزند، کشانده است. من با شک چشم و نالههاى سینهام که از مصائب و بلاهاى گذشته دارم نمىنگرم؛ جز این که در نظرم بزرگتر و بدتر از آنها مجسم میگردد .
کمال الدین، ص ۳۵۲ و بحار الأنوار، ج۵۱، ص۲۱۹، ح9 .
وقتی امام صادق علیه السلام این چنین در فراق حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، این چنین ناله میزند و اشک میریزد، تکلیف من و شما روشن است !
وظیفه هفتم – تجدیدعهد وپیمان کنید: در دعای عهد که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، این گونه میخوانیم:
خداوندا! من بامداد امروز که در آن بسر می برم و هر بامدادى تا زندهام عهد و پیمان خود را با امام خویش تجدید می کنم، و بیعت او را بگردن می گیرم و هیچ گاه آن را از نظر دور نمی دارم و از یاد نمىبرم . بحار الأنوار، ج۵۳، ص ۹۶ .
وظیفه هشتم – متقی شوید:
مهمترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت این است که تقوای الهی داشته باشند و اتفاقا همین کم تقوایی ما شیعیان است که این همه سال از فراق آن حضرت رنج می بریم .
امام زمان فرمود: و چنانچه شیعیان ما قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند، نه تنها سعادت لقاى ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، که سعادت مشاهده ما با شتاب بدیشان مىرسید و این ها همه در پرتو شناخت کامل ما و صداقت محض نسبت بما مىباشد، بنابر این هیچ چیز ما را از ایشان محبوس نمىدارد جز اخبارى که از ایشان بما مىرسد و ما را مکروه و ناراحت مىسازد
بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷ و الإحتجاج، ج۲، ص ۴۹۹ .
پاسخ اهل سنت:
وظیفه اول و دومی که: بر گردن شیعیان نهاده شده، بیگمان نام دیگرش شرک و کفر است!
این یعنی چه که میگویند شناخت امام یعنی شناخت خدا ؟؟!!
بلکه علاوه بر کفر، هذیان و چرند گویی هم هست. امامان، خود موجوداتی از آفریده های بیشمار الهی هستند، آنها انسانهایی هستند که الله حتی آنها را لایق ندیده که نامهایشان را در قرآن ذکر کند !!
اما شیعه از رو نمیرود و میگوید شناخت امام یعنی شناخت خدا !!
وقتی از شیعه میپرسیم: ادعایی به این بزرگی را با کدام دلیل میگویی؟ فورا جواب میدهد:
من آنم که رستم یلی بود در سیستان!!
یعنی من آنم که ابراهیم خلیل الله بود!!
شیعه میگوید:
الله در قرآن خطاب به حضرت ابراهیم فرموده:
(قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا )خداوند به ابراهیم فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» «البقره/۱۲۴» شیعه میگوید: پس به همین دلیل،امامان ما نیز، اسماء الحسنی الهی هستند بلکه میگوید شناخت الله یعنی شناخت امام !! خلاصه به زبان بی زبانی میخواهد بگوید (الله = امام)
آیا کفر از این بالاتر هم داریم؟ البته علامه مجلسی خواسته کفرگویی خود را لاپوشانی کند و مدعی شده تفسیر این جمله این است که شناخت الله با معرفت امامان حاصل میشود.
ولی متن حدیث شیعه این معنی را نمیدهد، دوما حتی این تفسیر نیز از زشتی سخن شیعه نمیکاهد،
اگر شناخت الله ممکن نیست مگر با شناخت امام،پس قرآن هرگز کتاب خداشناسی نیست، زیرا قرآن، در هیچ آیه ای امام را بما نمیشناساند، بلکه با حساب شیعه، میتوانیم بگوییم قرآن هیچ فایده ای برای ما در خداشناسی ندارد، زیرا شیعه میگوید ما مجبوریم برای شناخت الله، امام را بشناسیم!
اما ما هزار بار هم قرآن را بخوانیم این قرآن برای شناخت امامان بما کمکی نمیکند، هیچگونه کمکی نمیکند، زیرا نام و نشان هیچکدام از امامان شیعه در قرآن نیست. پس کتابی که بر حضرت محمد نازل شده، بنا بر ادعای شیعه، کتاب خداشناسی نیست !!!!
وظیفه سوم شیعه در زمان غیبت نیز مثل بقیه وظایفش بی معنی و مسخره است، اینکه بدانیم امام بر همه علوم آگاه است، این به چه درد میخورد؟
بعد ما حق داریم بپرسیم که ای امام همام، ای امام حسن! ما چگونه ادعای عقل کل بودنت را باور کنیم، در حالیکه ظرف زهر را بگمان اینکه شیر است، سرکشیدی؟
ای امام عزیز در مذهب ما که خود کشی روا نیست، مجبور هم که نبودی، پس چرا جام زهر را خوردی و مردی ؟
ای امام حسین، ای نور چشم ما
شیعه میگوید تو علم بود و نبود را داری !! پس چرا دعوت مردم منافق کوفه را لبیک گفتی و با زن و بچه به کوفه رفتی تا تنها بمانی و راه برگشتت را ببندند و زن و بچه ات را اسیر کنند؟
یا امام رضا، شما چرا انگور زهر آلود را خوردید؟ و خودتان را شهید کردید؟!!
این علمی که نه برای شما فایده دارد نه برای ما، بود و نبودش یکی است،
بنابر این اگر ما در غیبت امام زمان، وظیفه داشته باشیم، که بدانیم امام زمان،علم به همه چیز دارد، این دانستن هیچ دردی را دوا نمیکند، این علم بر همه علوم دنیا، برای خود امام زمان سودی نداشت، اگر داشت یک فایده اش را بما نشان دهید!!
اما وظیفه چهارم:
یعنی منتظر فرج و منتظر ظهور ایشان بودن هم یک عمل بیهوده است، زیرا همانطور که پدران و پدر بزرگ های ما در انتظار آمدن او مردند و نیامد.ما هم در انتظار ظهور آن حضرت خواهیم مرد، پس عجب وظیفه ای است این وظیفه !!
این وظیفه نیست. این به دنبال نخود سیاه فرستادن است.
عجیب وظیفه مهم و مفیدی بر عهده امت است! آیا شیعه عقل ندارد که انتظار آمدن مهدی را بزرگترین عبادت میداند؟!
یکی بما بگوید این چشم به انتظار بودن چه فایده ای دارد؟ این یک وظیفه عجیب است که من مردم را بنشانم که منتظرباشید تا فلانی بیاید؟!! و او قرار است که شاید صد سال بعد بیاید!!
و خنده دار این است که ظهور مهدی؛ حسب روایات شیعه؛ مقدماتی دارد که اگر آن مقدمات امروز هم شروع شود، باز ۹۰ سال طول میکشد تا شروط ظهور آشکار و تکمیل گردد، پس انتظار فرج و گریه و دعا برای فرج هیچ معنی ندارد، حداقل تا ۹۰ سال دیگر مهدی نمی آید که نمیاید.
وظیفه پنجم وشیشم"
باشد، بسیار خوب، هم بر فراق ایشان اشک میریزیم هم دعا میکنم که زودتر ظهور کند!!
اما اشک و دعای امام صادق که قبول نشد، از ما کی قبول میشود ؟!! دعای ۱۵۰۰۰۰ امام زاده مدفون در ایران که قبول نشد،از ما کی اجابت میشود؟؟!!
دعای اینهمه کودک بی گناه و زنان عاجز و پیران سوخته که قبول نشد از ما چرا قبول شود ؟
اینهمه شیعه که در قرون و اعصار که حتی یک؛ آری یک ؛ مستجاب الدعوه نداشتند، بعد از این نیز نخواهند داشت!
با این همه، دعا هم میکنیم و گریه هم میکنیم!! وظیفه دیگر ما چیست؟ ای اولی الباب !! ای صاحبان چشم و گوش و خرد !! ای علمای شیعه !!!
اما وظیفه هفتم:
شیعه میگوید روزانه با مهدی بیعت کنید!
مردم با پیامبر یک بار بیعت کردند، تو از ما میخواهی هر روز با مهدی ندیده بیعت کنیم؟ مگر به ما شک دارد؟ باشد بیعت میکنیم !! بله ما بعنوان امت به وظیفه خود عمل میکنیم، اما آیا این آقای امام مهدی، هیچ وظیفه ای در مقابل ما ندارد ؟ آیا او مسئولیتی جز این ندارد که پشت پرده غیب وقت را تلف کند؟
این دیگر چگونه امامی است؟!
اما وظیفه هشتم:
آخوندها در وظیفه هشتم، خودشان اعتراف میکنند و میگویند:
چون شیعه ها تقوا ندارند پس امامشان از آنها قهر کرده، و رفته به غیبت کبری!
اما ما میگوییم: امام هم باید وظایفی داشته باشد.
فرض کنید حضرت محمد به مردم میگفت: تا شما هدایت نشوید من از غار حرا پایین نمیایم و با شما قهرم!
آیا این سخن درستی است؟
ما امام و پیغمبر را برای چه میخواهیم؟ برای اینکه بیایند به وظیفه خود عمل کنند و راه را بما نشان دهند و خودشان نمونه عملی و اسوه حسنه باشند، نه اینکه یکی برود غار حرا و یکی برود چاه سامرا !! و بگویند:
تا خودتان همگی متقی نشوید ما ظهور نمیکنیم، ما اگر همگی متقی شدیم، هزار سال هم ظهور نکنید برای ما ضرری ندارد و بعد از تقوای ما ظهور هم کنید،برای ما فایده ای ندارد.
ای خواننده گرامی آیا دیدی که شیعه امور دینش را به مردمی سپرده که عقلی کوچک، و عمامه ای بزرگ دارند؟!!