آیا اسلام با کنترل جمعیت موافق است؟ (۲ )

در صحیحین آمده که حضرت عبدالله بن مسعود از رسول الله پرسید: یا رسول الله کدام گناه بزرگترین است؟ فرمود: اینکه برای الله شریکی قرار دهی در حالیکه او ترا آفریده است . عبدالله میگوید: پرسیدم و بعد از آن کدامین گناه بزرگتر است؟ فرمود اینکه فرزندت را بکشی از ترس اینکه مبادا با تو غذا بخورد !!!


پرسیدم: و بعد از آن؟
فرمود: اینکه با زن همسایه ات زنا کنی .
پس کشتن فرزند بخاطر کمبود امکانات و کم بودن رزق و روزی، دومین  گناه  بزرگ است 

و معمولا مردم برای این فرزند زیاد نمیخواهند چون فکر میکنند توان روزی دادن و تربیت و تعلیم آنها را نخواهند داشت و گمان میکنند عدم کنترل سبب میشود تا فرزندانشان در بزرگی روزگار خوبی نداشته باشند .
 پس در اینجا رابطه بین جمعیت و پیشرفت  و یا پسرفت و جمعیت را بررسی میکنم تا ببینم که توسعه و جمعیت با هم  رابطه مستقیم دارند  یا قضیه بر عکس  است؟

غربیان و غرب زده گان، برای ما اسراییل را نشان میدهند و  میگویند ببینید اسراییل با یک جمعیت ۵ ملیونی حریف ۲۰۰ ملیون عرب شده است و از آنها پیشرفته تر است
اما این یک دروغ بزرگ است اسراییل یک کشور نیست، یک گدای مریض است که با کمکهای عظیم خارجی زنده است! ۹۰۰ هزار آمریکایی خانه ندارند(  یعنی حتی خانه کرایه ای ندارند در زیر پل ها زندگی میکنند!!) ، اما  دولت آمریکایی سالی ۲۰ میلیارد دلار به اسراییل میدهد تا مردمش در بهترین ویلاها زندگی کنند!!

بله اگر اسراییل بدون کمک اروپا و آمریکای پر جمعیت، بر روی پای خود می ایستاد میشد آنرا مثال زد . پس این یک دروغ بزرگ بزرگ است.
اما حقیقت این است که پیشزفت رابطه مستقیم با جمعیت دارد و یکی از عوامل توسعه، زیاد بودن جمعیت است البته تنها عامل نیست اما از مهمترین عوامل است .
شما ایران را با پاکستان مقایسه کنید، پاکستان با آنکه در فساد اداری جز ۱۰ کشور اول دنیاست  با وجودیکه منابع زیرزمینی مثل گاز و نفت و غیره ندارد  و مساحتش کمتر از ایران است  و یک سوم سرزمینش نیز بیابان است و جنگ خارجی و داخلی هم دارد،  با اینهمه عوامل منفی (که هر کدامش برای به زانو در آوردن کشوری کافیست) فقط و  فقط بخاطر همین فزونی جمعیتش  توانسته   فاصله ها را کم کند و از کشورهای خاور میانه که نفت  و گاز دارند از خیلی لحاظ ها  و در مجموع جلو بزند تی از همه کشورهای مذکور، بیشتر دکتر و مهندس دارد پس در تعلیم هم جلوتر است.
و عجیب اینکه هر کشوری که جمعیتش زیادتر است بیشتر مواد غذایی صادر میکند !

سالی از سالهای حکومت مجاهدین در افغانستان، به شهر هرات رفتم و به دلیلی میبایست چندین تن مواد غذایی میخریدم ، در این شهر جنگ زده اگر برنج میخواستم، برنج پاکستانی بود لوبیا از چین بود و آرد از هند و  نمیدانم گویا روغن هم از پاکستان بود و خلاصه هرچی  بود یا چینی بود یا هندی یا پاکستانی، گفتم چرا از ایران و ترکمنستان مواد غذایی وارد نمیکنید که نزدیکتر هستند ( هرات با این دو کشور هم مرز است ) تاجران گفتند: هردوی آنها خود وارد کننده موادخورکی هستند!!!
حالا سوال این است چرا کشورهای پر جمعییت مواد غذایی صادر میکنند و لیبی با آن زمین وسیع و جمعیت کم وارد کننده مواد غذایی است؟
همین پاکستان ۴ ایالت دارد، مساحتهای آنها خیلی با هم فرق ندارد اما پنجاب ۱۱۰ میلیون جمعیت دارد و بلوچستان ۱۰ میلیون و پشتونستان ۲۲ میلیون و سند بیش از ۴۰ میلیون اما  با این وجود بلوچستان و پشتونستان محتاج پنجاب هستند  شیر و گندم و برنج و میوه و  هرچیز از پنجاب به ایالات دیگر میرود  آیا علت پرجمعیتی نیست؟ میگویند پنجابی ها سه ایالت دیگر را مستعمره کرده اند این دلیل درست نیست! الان رییس جمهور پاکستان، سندی و نخست وزیر پشتون است و اکثرا همینطور است، اما حتی اگر بفرض پنجاب مستعمره گر  باشد، باز  هم دلیلش  فزونی جمعیت است.
و زمانی من صندوقهای زنبور عسل داشتم که کارگرانم به پنجاب برده بودند و میگفتند آنجا گل زیاد است چون کشت و کار زیاد است !
یکروز خواستم که زنبورهای خود را ببینم با کارگر نگهبان صندوق ها، حرکت کردم و  به پنجاب رفتیم ساعت یک و نیم شب از اتوبوس، در سر یک جاده فرعی، پیاده شدیم! پرسیدم کو صندوق ها؟ گفت ۲۵  کیلومتر راه مانده! گفتم پیاده که نمیتوانیم برویم !! گفت: اتوبوس میاید!  در دل از برنامه ریزی کارگر عصبانی بودم که حالا ساعت یک و نیم شب اتوبوس از کجا خواهد آمد؟!!  قیاس بر ایالتی کرده بودم که خودم در آنجا زندگی میکردم . اما هنوز ۲۰ دقیقه نگذشته بود که اتوبوسی آرام آرام نزدیک شد، صد جور نور آز آن ساطع، و خاموش و روشن میشد! وقتی سوار این کشتی نجات شدم، تعجب کردم! اتوبوس پر بود از زن و مرد و موسیقی تند و بوی سیگار ….
این همه مردم در این وقت شب داشتند کجا میرفتند؟ پنجاب خواب ندارد همه در حال کار هستند و  چون جمعیت زیاد است حرکت زیاد است! فعالیت زیاد است، تولید زیاد است،خریدار زیاد است، پیشرفت زیاد است.
فردایش رابطه دیگری بین جمعیت و پیشرفت را کشف کردم: کارگر، صندوق ها را یکی یکی باز کرد، دیدم بعضی از صندوق ها از جمعیت موج میزند و از عسل لبریز است و بعضی دیگر خیلی کم زنبور دارد  و خانه های زنبور عسل ندارد! کارگر  گفت هر صندوقی که جمعیتش زیاد تر است بیشتر عسل برای ما میاورد و هر صندوقی که جمعیتش کم است باید  ما به او غذا بدهیم تا از بین نروند!
 سبحان الله درست مثل مثال چین و لیبی بود

در نوجوانی علاقه  زیادی به خواندن ماهنامه مکتب اسلام داشتم، این ماهنامه  از حوزه علمیه قم پخش میشد و سردبیرش آیت الله مکارم شیرازی بود ، نمیدانم هنوز هم نشر میشود یا نه؟
بیاد دارم که مقاله ای در رابطه با کنترل جمعیت نوشته  و  در آن نظریه مالتوس را رد نموده بود.
یک جمله طلایی این مقاله را هرگز فراموش نکردم، نوشته بود:
شما چرا به هر نوزادی که دنیا میاید به این صورت نگاه میکنید که یک دهان به دنیا آمده؟! چرا نمیبینید که یک مغز و  دو دست به دنیا آمده اند؟!
این جمله بر دلم نشست و تا امروز زندگی مرا عوض کرده است و باعث شد  در بزرگی بر خلاف نظر ۹۰ درصد ملت، عمل کنم  و سبب شد تا فرزندان زیادی داشته باشم و هرگز دور و بر  وسایل کنترل جمعیت نباشم! اما نمیدانم چرا ملایان که خود گوینده این جمله زیبا بودند به آن عمل نکردند؟
 خمینی حتی برعکس عمل کرد و شنیدیم در مقطعی حتی فرزند چهارم را در زمان خمینی از خدمات اجتماعی محروم کردند!!در زندگی چیزهای عجیب زیادی دیدم و یکی هم همین بود که گوینده خیر و امر کننده به نیکی ، خودش به آن عمل نکرد که بر عکس کرد!

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …