بما میگویند چرا از همسران رسول الله بدگویی نکنیم، مگر همسران نوح ولوط علیهما السلام بد نبودند؟ میگویم از قیاست خنده آمد خلق را زیرا زن نوح و زن لوط را الله از بین برد، اما الله جل جلاله حتی راضی نشد مرگ بین رسول الله و زنانش جدایی بیاندازد ….
و دستور داد زنان پیامبر تا پایان عمر در عده باشند یعنی تا پایان عمر آنها رسما همسر پیامبر بودند پس مقایسه آنها با زنان لوط و نوح علیهما سلام مقایسه ای خنده آور است.
دوم: بد بودن زن حضرت نوح اگر دلیل بد بودن زنان پیامبر صلی الله عیه و سلم باشد، چرا دلیل بد بودن زن حضرت علی نباشد؟
سوم: فرق بین (الزوجه = همسر) و (المرأه = زن) در قرآن کریم، راز بزرگی را آشکار میکند.
ببینید؛ هرگاه زوجیت بین زن و بین شوهرش کامل شده باشد، و توافق و نزدیکی و انسجام بین آنها بدون هرگونه اختلاف دینی یا جسمی یا جنسی کامل شده است، لفظ "زوج" بر "امرأه" اطلاق می شود.
ولی چنانکه توافق و انسجام بین آنها کامل نشده باشد و هنوز زوجیت (و اتحاد) بین آنها محقق نشده است، در آنصورت قرآن از لفظ "امرأه" استفاده می کند (و آنها را زوج هم نمی خواند)، همانند زمانی که بین آنها اختلافی دینی عقیدتی یا جسمی باشد.
بعنوان مثال، در این فرموده ی الله تعالی دقت کنید که می فرماید:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»(روم ۲۱)
یعنی: و از نشانههاى او اینست که همسرانى(زوجهایی) از جنس خودتان را براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ براستی که در این امر نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند.
و هرگاه انسجام و توافق و تشابه (در عقیده) به هر دلیلی بین زوجین محقق نشد، پس آنگاه قرآن همسر مرد را با لفظ "امرأه" نام می برد و او را "زوج" شوهرش نمی نامد.
مثلا قرآن می فرماید: (امرأه نوح – زن نوح) و (امرأه لوط – زن لوط) و نمی فرماید: (زوج نوح) یا (زوج لوط)!
چنانکه در آیه ی زیر آمده:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَهَ نُوحٍ وَاِمْرَأَهَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا»(تحریم ۱۰)
یعنی: خداوند براى کسانى که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مَثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خیانت کردند.
زن نوح و لوط علیهما السلام کافر بودند، هرچند که هر یک از آنها زن پیامبری بود، اما کفر آنها موجب عدم انسجام و توافق با شوهرانشان بود و لذا آنها زوج شوهرانشان نیستند بلکه فقط زن تحت امر آنهایند.
و به همین اعتبار نیز، قرآن می فرماید: (امرأه فرعون – یعنی زن فرعون)؛ «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَهَ فِرْعَوْنَ»(تحریم ۱۱)
یعنی: و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است.
زیرا بین زن فرعون و خود فرعون مانعی در زوجیت وجود داشت و آن منع این بود که فرعون کافر بود در حالیکه زنش مومن بود و به همین دلیل انسجام بین آنها تحقق نمی یابد و آن زن مومنه در حقیقت زن فرعون است نه زوج او.
جالب اینکه تا هنگامی که زن زکریا نازا بود، قرآن لفظ "امرأه" را بر او نهاد، چنانکه الله تعالی سخن زکریا علیه السلام را نقل می کند:«قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا»(مریم ۸)
یعنی: گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟ در حالى که همسرم نازا و عقیم است، و من نیز از شدّت پیرى افتاده شدهام»
ولی بعد از آنکه مانع نازایی از بین رفت و خداوند تبارک و تعالی زن زکریا را اصلاح نمود و برای زکریا پسرش یحیی را بدنیا آورد، اینبار قرآن لفظ (امرأه) برای زن زکریا بکار نمی برد بلکه بر او لفظ (زوج) اطلاق کرده، زیرا بعد از رفع مانع نازایی، زوجیت بین آندو بصورت تمام و کمال محقق گشت.
چنانکه الله تعالی می فرماید:
« وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ»(انبیاء ۸۹-۹۰)
یعنی: و هنگامی که زکریا پروردگارش را خواند: «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا کن)؛ چرا که تو بهترین وارثانى» ما هم دعاى او را پذیرفتیم، و یحیى را به او بخشیدیم؛ و همسرش را (که نازا بود) برایش آماده (باردارى) کردیم؛
با این تفاصیل، بیایید با این دید قرآن را برسی کنیم: یعنی اگر برای زنان پیامبر لفظ (المرأه) را بکار برد یعنی اینکه آنها حداقل از یک لحاظ مکمل نبودند اما اگر لفظ (الزوجه) را بکار برد یعنی اینکه آنها کامل بودند خودتان قرآن را باز کنید و تحقیق کنید برای مثال یک آیه را ما مینویسیم : «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»(احزاب ۶)
یعنی: پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [ مؤمنان] محسوب مىشوند؛
آری همه جا کلمه زوجه را بکار برده تا چشم بصیرت ساده دلان را باز کند آیا شما درس میگیرید؟ آیا از این کتاب عظیم درس میگیرید ؟ یا میخواهید چهار نعل بسوی جهنم بتازید ؟ چرا به خودتان رحم نمیکنید؟