شیعه میپرسد: آهای سنیها! شما چه جوابی به این مطالب دارید؟

شیعه ها در پیش ما و در نزد هر انسان عاقلی، متهم به غلو و زیاده گویی و زیاده روی  هستند حالا آنها برای آنکه  شریک جرمی پیدا کنند در کتب اهل سنت گشته و این جملات را یافته اند‘ شیعه میگوید:

سنی ها در حق و مقام عمر غلو میکنند از جمله اینکه  امام فخر رازی در تفسیرش مینویسد: رود نیل تحت فرمان عمر
رود نیل طغیان کرده بود و خانه های مردم داشت نابود می شد. آمدند خدمت عمر بن خطاب که ای خلیفه رسول الله! به داد ما برس که خانه هایمان رفت. جناب عمر بن خطاب گفت: یک سفالی برای من بیاورید؛ سریع برای او آوردند و با دست مبارکش بر روی آن سفال نوشت: اگر به امر خداوند جاری می شوی، پس جاری شو و اگر به امر خودت جاری می شوی، ما کاری نداریم هر کاری می کنی بکن. بعد از آن، این رودخانه دیگر طغیان نکرد و مردم از طغیان رود نیل راحت شدند« تفسیر الرازی ، الرازی ، ج ۲۱ ، ص ۸۸ . »

و در ادامه این امام بزرگ سنیان مینویسد: زمین از شلاق عمر ترسید !
فخر رازی می‌نویسد :روزی در مدینه زلزله شدیدی آمد و مردم ریختند بیرون و پناه آوردند به خلیفه دوم، خلیفه دوم شلاق خود را محکم بر زمین کوبید و گفت: " آرام باش به اذن خدا " زمین هم آرام شد؛ بعد از آن،‌ زمین مدینه دیگر زلزله نگرفت .
و این هم نوشته دیگر فخر رازی بنقل از تفسیر معروفش:آتش ، تحت فرمان عمر!
یکی از خانه های مدینه آتش گرفت و سرایت کرد به بخش أعظمی از خانه های مدینه. مردم مانده بودند حیران و سرگردان که خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت : " ای آتش به اذن خدا ساکن و خاموش شو" و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساکت  و خاموش شد . تفسیر الرازی ، الرازی ، ج ۲۱ ، ص ۸۸ .

شیعه میگوید: این نمونه کوچکی بود از غلو‌های اهل سنت در باره خلیفه دوم . اگر خدای نخواسته یکی از شیعیان  عین همین مطالب را در باره امیر المؤمنین یا یکی دیگر از ائمه علیهم السلام نقل کند ، فوراً او را متهم به غلو کرده و فتوی به کفر او می‌دهند .شما چه جوابی به این مطالب دارید ؟

پاسخ اهل سنت:
اولا چرا خدای ناخواسته؟!! مگر شیعه از این حرف ها و صد تا بدترش را ندارد! چرا خدای نخواسته؟!! مگر شیعه ای هم هست که  باور داشته باشد که  زلزله و آتش و رودخانه ها تحت امر و  فرمان امام نیستند؟ حتی یک شیعه هم نیست که جرات داشته باشد و بگوید باد و باران تحت امر امام نیستند! بنابراین چرا میگویید خدای ناخواسته؟!!!
دوما: اگر امام فخر رازی این روایات را باور داشته  باشد، ولی بقیه علمای ما  هیچکدام چنین نگویند، پس سخن او ارزشی ندارد  و ما که نگفته ایم فخر رازی پیغمبر است و  حرفش فوق حرف همه علما است!!


سوما: امام فخر رازی بعد از نقل این نوشته ها در آخر  صفحه میگوید: (وأقول هذه الوقائع رویت بالآحاد) (من که فخر رازی باشم) میگویم  که این وقایع بصورت خبر واحد روایت شده اند!!
این جمله را شیعه از متن بریده و قیچی نموده است!! و این تقلب را یک شیعه معمولی نکرده آیت الله های آنها چنین  میکنند!!  و حالا ببینیم منظور از خبر واحد چیست خود فخر رازی  در همین کتاب میگوید:
(روایه الآحاد لا تفید إلا الظن والمسأله علمیه والتمسک فی المطالب العلمیه بالدلائل الظنیه غیر جائز) . تفسیر الرازی باب ۳۸  الجزء ۲ صفحه ۸۴
و خبر تک  فقط گمان محض است و در مسایل علمی جایز نیست که ما به گمان چنگ بزنیم
یا ایها الشیعه حالا شیر فهم شدید؟  خود امام فخر رازی هم این روایات را قبول ندارد.
اما ای شیعه ها شما میخواهید ثابت کنید سنی به معجزات و خرافات عقیده دارد تا بعد سوء استفاده نموده و بگویید حضرت علی اولی تر است به انجام این امور!!
 و بعد بگویید: حالا که علی  با این معجزات یک انسان عادی نیست پس لازم است ما بگوییم یا علی مدد و مشرک شویم!! غایت و هدف شما همین است!! این هدف را شیطان برای شما ترسیم نموده است.
اما سنی؛ اولا به این چرندیات عقیده ندارد؛ دوما اگر سنی  کراماتی از اولیاء ببیند این را دلیل نمیگیرد که باید از قبر این اولیاء مدد بخواهد
پس ای شیعه تو کجا و ما کجا ؟!!
و اما کرامات ثابت شده از امیر المومنین  عمر و عقیده اهل سنت در  آن باره را  اینجا  بخوانید:
http://www.islamtxt.net/content/question/550   

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …