عقاید متضاد و سرگردانی و حیرت شیعه درباره معصومیت امامانش!

شیعه متوجه شده که در صورتی که بگوید امام معصوم است و این عصمت را خدا به او داده، اشکال بزرگی پیش میاید و آن اینکه این معصومیت  فضیلت محسوب نخواهد شد.

شیعه میگوید:
اگر فرض شود از امام ها،  بدون علم و اختیار مرتبط بوجود آنان، کار خوبى سر زند،  این عقیده منزلت امام را در حد ساعت کوکی پایین میاورد. این ساعت است که  وقتی  کوکش کنند،  بدون اختیار بحرکت درمى‏آید، یا  کلید در که بدون اختیار و اراده، بلکه بعلت‏حرکت دست، در را باز مى‏کند،پس در این حالت براى امام  چه فضیلتى و شرافتى خواهد بود؟
پس  اینطور نیست، بلکه امام با وجود آنکه داراى مقام عصمت و طهارت است، و با وجود آنکه به اراده خدا و اختیار حضرت او و فرشتگان او در مصونیت و حفظ است، لیکن در عین حال آن عصمت و اراده خدا از وجود امام خارج نبوده و بدون قوه علمیه و دراکه، و بدون اراده قلبیه و اختیار، از امام  کارى صورت نمى‏گیرد.
از ما افراد بشر کارهاى خوب و بدى سر میزند، براى کارهاى خوب حتما باید اول صورت علمیه آنرا در نظر آورده و بعد از میل و اراده بجاى آوریم، و براى کارهاى بد نیز حتما باید اول صورت علمیه آنرا در نظر بگیریم، و سپس میل و اراده به وقوع آن پیدا کنیم.
اما تصوراتى که در ذهن امام  پیدا مى‏شود و به آن میل مى‏کند، فقط و دائما تصور‏هاى خوب و پسندیده است، بنابراین بعد از تعلق اراده به او، همیشه و بطور دوام از امام  کارى پسندیده ظهور و بروز می نماید، امامان از افرادى هستند که دائما در ذهن آنها صورتهاى خیرات و کردار نیک منعکس مى‏شود، و بدان میل مى‏کنند، و پس از اراده انجام مى‏دهند، و چون این تصورات‏ نیک، پشت‏ سر هم بدون فاصله در ذهن آنها پیدا مى‏شود،پس  براى آنان حصول این صور ملکه مى‏گردد،
و اینست که موجب مزیت و افضلیت آنها بر سایر افراد بشر، چون ملکه نفسانیه و قوه علمیه آنها بسیار قوى است، بطوریکه پیوسته آنها بعلم و اراده غیر منفک از خود، اختیار خیرات و طاعت را مى‏نمایند،
بنابراین تمام افعالى که از امامان سر میزند، از گفتار و کردار، و معجزاتى که بدست آنان ظهور مى‏یابد در اثر علم و اختیار خود آنان بوده، و مستند بملکه و کیفیت و حالت قلبى آنانست، که آن نیز مستند باذن خدا و حفظ فرشتگان است، که حالات قلبیه و اختیاریه و صور علمیه و ملکه نفسیه آنان را در اینطریق نگاهدارى مى‏کنند.

پاسخ اهل سنت:
شیعه با پیچاندن موضوع و توضیحات بیمورد و استفاده از لغت های   سنگین، بیهوده سعی دارد تا ذهن مخاطبان خود را فلج کند، ما سخنان او را خلاصه کردیم و فشرده و اصل سخنش را نوشتیم. اما باز طولانی و مبهم  شد!
ای روحانی شیعه بزبان ساده میپرسم:
تو میگویی که امام از بدو تولد معصوم است نه گناه میکند نه خطا نه اشتباه و میگویی ساعت کوکی نیست و ناخودآگاه  اشتباه نمیکند،بلکه اشتباه نکردنش از روی علم و اراده است، بلکه همه اعمالش ارادی است و  اراده  خوبش ناشی از علمش است و ناشی از تصورات نیکش است ولی سوال اساسی را پاسخ نمیدهی که این آقای امام چگونه از بدو تولد این علم و این تصورات نیک را  را پیدا کرد؟! خودش که درس نخوانده تا  مثلا بداند وقتی که غذا میخورد باید دستش را بشوید، یا میوه را بشورد یا باید با دست راست بخورد و  باید بسم الله بگوید!! پس چگونه  نه خطا میکند نه اشتباه؟!! پس چگونه در ۵ سالگی میشود هادی دیگران؟! سوال اساسی را پاسخ نمیدهی! چرا؟!!

پس حرف همان است که ما میگوییم، یعنی  امام  در باور تو دارای امتیازی  است که ما نداریم و  الله او را از شیطان محفوظ کرده، و علم را بدون زحمت حصول  و بدون زحمت مدرسه رفتن بدست آورده، پس خودش هنری ندارد،  و از راه تجربه به عمل نرسیده است، پس ایرادی که خودت بر عقیده خودت گرفتی هنوز برقرار و پابرجاست!
بنابراین یا باید ادعای معصوم بودن امام را از بدو تولد رها کنی و یا باید  او را ساعت کوکی بدانی، اما شما نمیتوانی باور به معصوم بودن امام را رها کنی، زیرا  رها کردن این باور،اساس مذهب ترا میلرزاند و نمیتوانی اشکال ما بر این معصوم بودن ( ساعت کوکی بودن ) را حل کنی پس پرگویی میکنی ! آیا پرگویی جواب است؟!
شیعه در اینجا کمی عقب مینشیند و میگوید  امام  در کودکی همان امام ۵۰ ساله نیست ! ببینیم شیعه چه میگوید:

شیعه میگوید:
مراحل تکوین امام  در این عالم از سلاله ماء مهین شروع شده و سپس مراحل استعدادها تا  انشاء خلقت روح و تبدیل ماده را به نفس مجرده و ناطقه، طى نموده تا بمرحله فعلیت تامه خود برسند.
همینطور از نقطه نظر کمالات روحى و بروز استعدادها و غرائز و صفات باطنى و ملکات، مانند سایر افراد بشر در سیر بوده، و در مدت درازاى عمر، آن گوهرهاى نهفته و ناسفته خود را به مرحله ظهور و فعلیت تامه مى‏رسانند.
امام در حال امامت و  در حال رحلت غیر از در حال نطفه بودن، و در حال جنین بودن و در حال طفولیت است.

پاسخ اهل سنت:
این حرف شیعه معنیش این است که امام  در کودکی کامل نیست و در جوانی هم کامل نیست، اما  این حرف او بر سبیل تعارف و رد گم کردن و فرار از تنگنای ایجاد شده  است و او هرگز حرف خودش را باور ندارد  و این همان سرگردانی شیعه در باب عقاید است! این همان سرگردانی  بزرگ است که عالم شیعه  را به وادی دور گمراهی برده است!
ای  عالم شیعه وقتی این حرف را میگفتی آیا از خاطر برده بودی که امام ۵ ساله هم داری؟ امام ۸ ساله هم داری؟ امام ۱۴ ساله هم داری!! آیا امام زمانت  که در ۵ سالگی عهده دار  امر امت شد، کامل نبود؟
من روحانی شیعه را میشناسم خواهد گفت نه منظورم این بود و آن نبود!! و اینطور بود و آنطور نبود!! اما ای ملای شیعه هرچقدر هم که پرگویی کنی اتهام ساعت کوکی بودن را از  امام معصوم ۵ ساله نمیتوانی  دور کنی،  یعنی راهی وجود ندارد!

—————————————————————-
 پی نوشت : جملات نقل شده شیعه را، از  درس ششم کتاب امام شناسی گرفتیم. برای شناخت نویسنده کتاب امام شناسی  و دانلود آن کتاب به اینجا مراجعه کنید: http://www.islamtxt.net/content/article/931

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …