یک شگرد روحانیون شیعه این است که به جای پاسخگویی به ایرادهای مخالفان، به آنها مهر وهابیت میزنند. از نظر آنها هر موحدی وهابی است پس بیایید وهابیت را بدور از مکر علمای شیعه بشناسیم, ببینید ما میگویم فلانی حنفی است، یا فلانی مالکی است،…
فلانی سلفی است، اما هرگز نمیگوییم فلانی وهابی است! چون مذهبی بنام وهابیت نداریم اگر منظور شیعه از وهابی همان سلفی ها هستند ایضا آنها مذهب جداگانه ای نساخته اند، آنها فقط تعصبی به مذهب پدری خود ندارند و اگر حدیث صحیحی دیدند (حدیث صحیح یعنی فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم) آن فرموده را بر قول امامان اهل سنت ( ابوحنیفه یا شافعی یا مالک یا احمد رحمهم الله ) ترجیح میدهند. شیعه بگوید آیا این کار گناه است؟
مثلا سعودی ها که علمای شیعه آنجا مرکز وهابیت میدانند، همگی بر مذهب حنبلی هستند حتی علمای مشهور آنها( مثل بن باز ) نیز در قضا و غیره بر همان مذهب فتوا میدهند منتهی فرقشان با یک حنبلی متعصب این است که اگر حدیث صحیحی مخالف مذهبشان باشد ، آنوقت قوانین مذهب خود را وحی منزل نمیدانند.آیا این بد است؟
و گفتن این نکته نیز ضروری است که معمولا به آن حدیث، مذهبی از مذاهب دیگر عمل نموده اند، مثلا اگر مذهب حنبلی از آن غافل بوده ، در عوض مذهب حنفی مثلا عمل کرده،
پس معمولا در ۹۹ درصد فتوای علمای که زیاد به مذهب معینی پایبند نیستند( سلفی ها) در هرحال مشابه اش در یکی از ۴ مذهب وجود دارد و در مواردی خیلی نادر فتواهایی دارند که بر خلاف ۴ مذهب است (مثل این فتوا که در یک مجلس سه طلاق واقع نمیشود) که جالب است این یکی هم مطابق مذهب شیعه است.
پس وهابی دیگر چه لفظی است که شما اختراع کرده اید؟!
بعد خنده دار این است که کنار وهابیت لفظ بهایت را بکار میبرند (که متشابه هستند) تا مردم فکر کنند وهابی بر وزن بهایی یک دین جدید است!!
اگر وهابی ها وجود میداشتند، اگر آنطور که شیعه ادعا میکند کعبه بدست وهابی ها باشد، و وهابی ها مثل بهایی ها باشند، آنوقت باید گفت چگونه یک و نیم میلیارد مسلمان که کعبه اش بدست بی دین هاست اقدامی و یا حداقل اعتراضی نمیکنند؟!!
بلکه برعکس در همه وقایع کنار حکومت سعودی ایستاده اند و آنها که اعلان کنند روزه است اکثریت مردم دنیا همان روز را روزه میگیرند و وقتی حجاج ایرانی در مکه کشته شدند ۹۵ درصد علمای دنیا ایران را محکوم کردند نه سعودی را !!
آیا ممکن است عربستانی ها در عقیده همانقدر از مسلمانها دور باشند که بهایی ها از شیعه دورند و بعد باز مسلمانها به آنها تا این حد احترام داشته باشند و از همه جای دنیا مردم سرو دست بشکنند که بروند مدینه و پیش عالم به گفته شما بی دین سعودی، دین بیاموزند؟!! که شما میگویید بهایی و وهابی ها و کمونیست ها….
آیا شما حاضرید بروید به اسراییل و شهر حیفا و اصول دین خود را از علمای بهایی یاد بگیرید؟!
پس علمای شیعه دارند هذیان میگویند !
و بسیار میشنویم که میگویند موسس وهابیت ابن تیمیه است که آنرا بصورت تئوری بیان نموده بود، و قرن ها بعد محمد بن عبد الوهاب آنرا به در عمل پیاده کرد!! و بعد میگویند وهابی ها قبور ائمه را خراب کردند پس دشمن اهل بیت هستند!!
که در این گفته چند دروغ است اولا مسلمانها قبور ائمه را خراب نکردند بلکه خانه ها وقصرهای ساخته شده بر روی قبور همه اصحاب را ویران کردند و البته به خود قبر دست نزدند!
دوما این نشانه دشمنی نیست زیرا شما اگر به اقول ابن تیمیه نگاه کنید میبینید که او از محبان اهل بیت است و اینک بعضی از نوشته های او از کتاب هایش :
در کتاب منهاج السنه النبویه ( ۵ / ۴۹۹ ) : میگوید:
بی شک آل محمد بر گردن امت حق بزرگی دارند و آنها سزاوار محب بیشتری از بقیه قریش هستند
در مجموع الفتاوى ( ۴ / ۴۸۷ ) میگوید:
و اما قاتل حسین و یا همدستان قاتل و یا راضیان به قتل حسن پس لعنت الله و ملایکه و همه مردمان به آنها باد از آنها هیچ عملی قبول نمیشود
در کتاب منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۳۳۷) میگوید:
بدون شک شهید کردن حسین از بزرگترین گناهان بود و کننده این کار و راضی به این قتل و همکاران قاتل همه مستحق شدیدترین عذاب الله هستند
در مجموع الفتاوى ( ۲۸ / ۴۹۳ ) میگوید:
علمای حنبلی بحث دارند بر سر ابن موضوع که اجماع صحابه و یا متفق بودن اهل بیت در حکمی، عمل به آن حکم را واجب میکند یا نه؟ من میگویم که بله متفق بودن اهل بیت بر حکمی آن حکم را به درجه واجب میرساند.
در کتاب منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۱۳۲) میگوید:
حضرت فاطمه سید زنان جهان است.
و باز در منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۳۳۹ ) میگوید:
از افضل ترین اعضای اهل بیت رسول الله، حسن و حسین هستند.
و باز منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۲۳ ) میگوید:
علی بن حسین از بزرگان سادات و عالمان به دین بود و علما بسیار امام سجاد را ستوده اند
و باز در منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۲۳ ) میگوید:
محمد بن علی ( امام باقر ) از نیکان و از دانشمندان دینی و از نیکو کاران بود
ابن تیمیه فی مجموع الفتاوى ( ۱۱ / ۵۸۱ ) ) میگوید:
شیعه ها به جعفر صادق دروغ ها بستند و او از بهترین اهل بیت بود و بعد از او مثل او در اهل بیت نیامد و پدرش و جدش نیز از اعیان و بزرگان دین بودند و واجب الاحترام هستند
ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه النبویه میگوید:
امیر المومنین علی آخرین خلیفه راشد بود (یعنی حضرت معاویه را خلیفه راشد قبول ندارد)
ابن تیمیه فی مجموع الفتاوى ( ۴ / ۴۹۶) میگوید
علی بن ابی طالب، افضل اهل بیت و بهترین بنی هاشم بعد از نبی اکرم بود.
و در منهاج السنه النبویه ( ۴ / ۲۲۷ ) میگوید:
هرکس به علی ناسزا بگوید اهل سنت با تمام وجود از او متنفرند و اهل سنت شک ندارند که او سزاوارتر بود از معاویه به خلافت و او بهتر است پیش خداوند و رسولش و نزد مومنان از معاویه و از پدر معاویه ….
و بلاخره شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله علیه در مجموع الفتاوى ( ۴ / ۴۸۷ ، ۴۸۸) میگوید:
«محبت داشتن با اهل بیت بر ما فرض است و به خاطر این محبت الله بما اجر و پاداش میدهد…… و هرکس با اهل بیت بغض و کینه داشت پس بر او باد لعنت الله و فرشتگان و همه مردمان»
ملاحظه فرمودید؟ چنین شخصی را علمای شیعه ناصبی و دشمن اهل بیت میدانند البته چون منظور آنها از اهل بیت (شرکیات و شرک ورزیدن است) پس چنین میگویند و هر موحدی را وهابی و دشمن اهل بیت بحساب میاورند!
و خداوند قسم خورده که جهنم را از انسانها و جن ها پر میکند و پناه میبریم به الله از اینکه مانند علمای شیعه، از پر کنندگان جهنم وعضوی از لشکر فرو رفته در آتش باشیم!
قال ابن تیمیه فی مجموع الفتاوى ( ۴ / ۴۳۹ ) : ( ولم یسترب أئمه السنه وعلماء الحدیث : أن علیا أولى بالحق وأقرب إلیه کما دل علیه النص ) !!