قمه زنی شیعه ها، دقیقا پیروی از کار حسین رضی الله عنه است!!!

آیت‌الله العظمی سبحانی: سنت الهی بر این است که همیشه مسببات از طریق اسباب خواسته شود.  ایشان بااشاره به اینکه قرآن کریم تبرک جستن را در شرایع گذشته نقل کرده و به آنها  اشاره داشته است، گفتند: یکی از این مثال‌ها درباره داستان یعقوب وپیراهن یوسف است که می‌فرماید:«اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ»(یوسف : ۹۳)
«این پیراهن مراببرید، و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود! و همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید!» ایشان اضافه کردند: خدای متعال از طریق سبب غیرطبیعی هم پیراهن وهم اراده یوسف را در اینجا موثر نموده است. این مرجع تقلید گفتند: مسبب الاسباب خداست که خیر را در یک واسطه خاص گذاشته و به اذن او موثر می‌شود بنابراین اگر تبرک صحیح نمی بود، خداوند برای آن بیان و تصدیقی در قرآن نمی‌آورد.

پاسخ اهل سنت:
متاسفانه باز این مرجع تقلید محترم به کاهدان زد و رو به ترکستان نماز خواند
ببینید اگر پیراهن  یک پیغمبر خداوند،  دلیل بر مبارک بودن ضریح باشد، پس چرا دلیل بر مبارک بودن پیراهن پیغمبر دیگری نشد؟ مگر یعقوب پیامبر خودش پیراهن نداشت که به چشمش بمالد؟ پس ای نادانان! وقتی شما نمیتوانید  پیراهن یعقوب را بر پیراهن یوسف قیاس کنید، پس  چرا سنگ کربلا را با پیراهن یوسف مقایسه میکنید؟

بنابراین، اگر در پیراهن یوسف خاصیتی باشد دلیل نیست که این خاصیت در پیراهن حسین یا  هر ولی دیگری هم باشد! چنانکه دیدم در پیراهن  یعقوب نبود.
از این جالب تر:حتی شما نمیتوانید یک پیراهن یوسف را با پیراهن دیگرش مقایسه کنید!
دلیل:
آیا از یاد بردید که یک پیراهن دیگر یوسف پیش یعقوب بود (همان پیراهن آلوده به خون دروغ که برادرنش در شب گم شدن یوسف به پیش پدر نهادند) اما با آنکه پیراهن یوسف بود باز  با یک پیراهن عادی فرق نداشت، مثل هر لباس دیگری…. و هرگز پدر را شفا نداد.
حال اگر نتوان یک پیراهن یوسف را با پیراهن دیگرش مقایسه کرد، پس چگونه است که  ای نادانان!  آن لباس مخصوص را، با طلای ضریح  قبر علی رضی الله عنه مقایسه میکنید؟

 آیت الله العظمی سبحانی در ادامه میگوید:
علاوه بر این تبرک جستن، اظهار علاقه و محبت از دیگر دلایل بوسیدن و احترام کردن ضریح حرم ائمه و… است و این عمل از روی عبادت و بندگی نیست.

پاسخ اهل سنت:
باز هم قیاس باطل اظهار محبت نیز یک چهارچوبی دارد، که شرع آنرا تعیین میکند نه من و نه تو.
محبت به کودک، مثل محبت به مادر نیست، برای اظهار محبت به کودک میتوانی او را در بغل بنشانی، اما با مادر که نمیشود!  فقط باید دست او را ببوسی، پس تحت عنوان محبت هر غلطی نمیتوان کرد! از این اظهار محبت شما بوی شرک میاید.
بعد دروغ چرا؟ شما که فقط نمیبوسید بلکه از مرده حاجت هم میخواهید! 
 و عملکرد امامان جلوی چشم ماست، ندیدیم که حسین برود برای اظهار محبت به پدرش، قبرش را ببوسد.

و بالاترین نوع محبت،اظهار محبت به الله است و الله در باره روش اظهار محبت به خودش نمیگوید کعبه را ببوسید، بلکه میفرماید:
«قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّـهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (آل عمران: ۳۱)
بگو: «اگر خدا را دوست می‌دارید، از پیامبرش پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است»

پس در پرتو ارشادات این آیه، اگر حسین را دوست دارید از کارش پیروی کنید، یعنی شمشیر را بردارید و بر سر ظالمان بکوبید، البته شما فقط در  یک وقت ، آنهم در وقت قمه زنی از حسین پیروی میکنید (چون  فقط در اینجا شمشیر را بر سر ظالم حواله میکنید، یعنی سر  خودتان!)

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …