دوست عزیزی میگوید: در مقاله "ماجرای شهادت حسین، از کتابهای اهل سنت " در چند جا آورده شده است که یزید خواهان کشته شدن امام حسین نبوده است و به نوعی شاید بر این عقیده باشید که جرم یزید از جرم ابن زیاد کمتر است. در اینجا توجه شما را به دو نکته جلب می کنم:
الف – در حکومت امروز ایران بسیاری از جنایات توسط عمال حکومت انجام می شود که بدون اطلاع و تأئید رهبر ایران می باشد و بعدا به او اطلاع می دهند. ایشان نیز نه تنها فاعل جنایت را مجازات نمی کند بلکه با سکوتش به نوعی تأیید هم می کند. در این حالت چیزی از جرم رهبر ایران کم نشده و بنظر من جرم رهبر از جرم فاعل جنایت به مراتب بیشتر است.
ب – در جایی می گوئید یزید با کشتن امام حسین موافق نبوده ولی در چند جای دیگر آورده اید یزید علی بن حسین (حضرت سجاد) را به این دلیل که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود نکشت. یعنی اگر ایشان بالغ بود در کشتنش دریغ نمی کرد. این تناقض آشکار است. این را بیان نکنید که حساب حسین از حساب فرزندش جداست. بهرحال علی ابن الحسین هم از اهل بیت می باشد. این نشان از آن دارد که یزید نه تنها موافق کشتن امام حسین بوده بلکه دقیقاً افرادی را در این مسیر انتخاب نموده که به اهدافش نزدیک باشند.
جواب اهل سنت:
این سخن شما کاملا درست است که جرم یزید زیاد تر است از جرم سربازانش، و ما فقط گفتیم او ظاهرا خود را ناراحت نشان داد و حتی گریه کرد و برخلاف دروغ گویی شیعه ها با اسیران فوق العاده خوش رفتاری نمود حالا نیتش هرچی بود بود ما ظاهر را گفتیم.
من نمیدانم درکجا نوشتم که یزید قصد کشتن امام سجاد را داشت تا آنجا که میدانم روایت معتبری دال بر این است که اما سجاد اصلا چون بیمار بود در مدینه مانده بود، البته اون مقاله نوعی ترجمه بود از مقاله دکتر صلابی شاید این نظر او بود ولی او هم احادیث صحیح را ذکر میکند پس حیرانم که ما کی گفتیم یزید میخواست امام سجاد را بکشد؟
ای برادر من نمیدانم که از کدام جمله ما استنباط فرمودید که ما از یزید داریم دفاع میکنیم یا از جرمش کم میکنیم؟
ما فقط غلو شیعه را رد کردیم وقتی شیعه علی را به مقام نمیه خدایی میرساند ما میگوییم اینطور نیست دروغ است علی اینقدرها هم که شما میگویید والا مقام نبوده.
از این حرف ما نباید برداشت کنید که ما داریم از علی بدگویی میکنیم یا از مقامش کم میکنیم آیا اسلام از مقام عیسی کاسته؟ البته که نه، ولی نصارا گمانشان این است!! ما با غلو از هر دو جهت مخالفیم
شیعه در حق یزید و در حق حضرت علی غلو کرده زیرا این عادتش است که گزافه بگوید و زیاده روی کند, ما فقط گفتیم یزید کافر نبود زیرا قتل، انسان را کافر نمیکند البته جرم قتل نوه پیامبر خیلی بیشتر از قتل انسانی دیگر است اما باز به درجه کفر ندارد زیرا به هرحال انصاف هم خوب چیزی است یزید حسین را به این خاطر نکشت که نوه پیامبر است به این خاطر شهید کرد که آمده بود خلافت را از دستش برباید پس انگیزه قتل از نظر یزید دنیایی بود نه دینی، پس چرا یزید را کافر بگوییم ؟ ظالم بود غلو نمیکنیم زیرا الله فرموده
«وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا » ﴿الأنعام: ١۵٢﴾ «و هنگامی که سخنی میگویید، عدالت را رعایت نمایید»
ای برادر دفاع از یزید اصلا برای ما خوشایند نیست ولی حق گفتن لازم است حالا اگر کسی بیایید بگوید ابوجهل دم داشت و وصورتش مثل صورت سگ بود یا شاخ داشت ما از ابوجهل دفاع میکنیم ولی در همان حال او را فرعون این امت میدانیم ما از یزید دفاع نمیکنم داریم از حق دفاع میکنیم.
شما ببینید ما در بین صحابها افرادی با نام یزید داشتیم یک یزید عموی یزید مشهور است که مرد بسیار خوبی بود و در جنگ روم شهید شد اما باز چون از این یزید مشهور بدمان میاید هرگز نام فرزندان ما یزید نیست در حالیکه ملک حسن هم داریم ملک حسین هم دارم و نام حسن و حسین در بین ما خیلی معمول و رایج است.
بله گمان میکنیم که شیطان بزرگ عبید الله بن زیاد بود که مستی دماغش را پرباد کرده بود اما یزید را اصلا مبراء ندانستیم و بگمانم نوشتم مقصر اصلی او بود حتما نوشتم شما دوباره مقاله را ببینید زیرا این عقیده من است که مقصر اصلی یزید بود پس حتما نوشتم.
زیرا او قاتلان را مجازات نکرد اما یزید مثل رییس دولت ایران پس از خراب کردن مسجد سنی ها دست به کمر نزد که اگر کشتم خوب کردم بلکه نشست گریه کرد و گناه را به گردن ابن زیاد انداخت اما اهل سنت این گریه اش را قبول نکرند و او را همچنان مسئول اول میدانیم.
دوست ما در ادامه مینویسد؟
بنده به نوبه خود منطق را در نظر گرفتن کلیه کارهای معاویه و قضاوت عادلانه در مورد ایشان را می توانم قبول کنم. اما تلاش شما را در کم کردن گناه یزید قبول ندارم. بنظر من انجام یک هزارم عمل کشتن نوه رسول خداست ، کسی که حضرت رسول را دیده و پیامبر ایشان را بسیار دوست داشته کافیست تا تمام لعن های دنیا را با تمام ناسزاهای دنیا را برای آمر و فاعلین آن بخواهیم. شک نکنید. اگر حضرات ابوبکر، عمر و عثمان هرکدام یکی از بهترین صحابه رسول خدا بوده اند و رسول به ایشان علاقه داشته و در مقابل لعن کنندگان ایشان خون در رگهایمان به جوش می آید لازم است تا برای شهادت نوه رسول خدا و اهل بیت نیز ضجه بزنیم و خون در رگهایمان به جوش بیاید. ضمن آنکه با الگو قرار دادن امام حسین به خود برای یافتن راه صحیح زندگی کردن و یافتن سعادت کمک نمائیم.
جواب اهل سنت:
اگر کسی از یزید دفاع کند یا اگر کسی از حسین بد بگوید آنوقت با او همان معامله را میکنیم که با بدگوان از صحابه انجام میدهیم
ولی الان الحمدلله نه هیچ انسان عاقلی از یزید دفاع میکند یا او را هیچکس هرگز به خوبی یاد نکرده, و نه هیچ انسان عاقلی از حسین بدگویی میکند تا ما ضجه بزنیم و از ایشان دفاع کنیم
پس موضوعی برای دفاع نیست تا دفاع کنیم یا بدگویی کنیم
ابوجهل از یزید بدتر بود او میخواست پیامبر بکشد و باعث قتل حمزه شد، اما ما از او بد نمیگوییم چون کسی را ندیدم که از ابوجهل تعریف کند خب دیگر پیش خدا رفته عذاب قبر و جهنم برایش بس است و فحش ما برایش ضرری ندارد جز اینکه وقت ما را تلف کنیم فایده ای نداریم.
و حسین هم در نعیم قبر است و حالا خوش و مسرور است، پس گریه در روز عروسی حسین کجایش عقلانی است؟!
و اما اینکه میگویی از زندگی حسین باید درس بگیریم حرف حق و سخن نیکویی است، در این مورد ما و شما اختلافی نداریم.