نکته ای که میتواند هر شیعه ای را بیدار کند و به حقیقت برساند

علمای شیعه معمولا برای اثبات عقاید خود، کتب ما  را شاهد میاورند, این کار برای آنها آسان است زیرا تکلیف احادیث ما روشن است و هیچ سخنی منسوب  به پیامبر اکرم نیست، مگر آنکه سندش بدقت بررسی شده و درست و نادرست معلوم گشته است و ما با تعیین درجه هر حدیث، حجت را بر خود تمام کردیم  و راه عقب نشینی و  دو دوزه بازی و کج دار و مریز  را بر خود بستیم،پس هرگز نمیتوانیم منکر عقاید خود شویم ما در این راه شفافیت زیادی نشان دادیم مثلا با صدای بلند اعلام کردیم نوشته های صحیح بخاری همه اش صحیح است و احادیث کتاب مسلم را دربست قبول داریم و به این نیز اکتفاء نکردیم صحیح و ضعیف تک تک کتاب های اهل سنت را معلوم نموده و بر جهانیان عرضه کردیم.

حالا نکته تفکر بر انگیز
خواننده گرامی شیعه! شما باید یک فرق مهم بین اهل سنت و شیعه را بدانید
همانطور که گفتیم سنی ها تکلیف حدیث هایشان را روشن کرده اند
و بر این اساس، یک شیعه میتواند براحتی به احادیث صحیح اهل سنت استناد کند و حرف خود را بزند.
اما در مورد کتب شیعه ها اینطور نیست یعنی ما  نمیدانیم که آنها کدام حدیث ها را صحیح میدانند و کدام را ضعیف!!!!!
ما فقط از علمای شیعه میخواهیم احادیث صحیح خود را بما و بطرفداران خودشان نشان بدهند
 اما آنها از این کار ابا میورزند و به هیچ وجه احادیث صحیح  خود را  از ضعیف، تفکیک نمیکنند.
این دو دوزه بازی و مخفی کاری و کج دار مریز و عقب نشینی های مصلحتی، بهترین دلیل بر باطل بودن این مذهب است.
 حدیث روحانیون شیعه، آن وقت ضیعف میشود که در تنگنا میافتند!!! یعنی قواعد علمی در کار نیست، و پیشاپیش وضعیت هر حدیث را مشخص نمیکنند.
مثال:
کلینی به سند خود از امام صادق(ع)، درباره ازدواج امّ‏کلثوم نقل می‏کند که حضرت فرمود: «وی زنی از زنان ما بود که غاصبانه به ازدواج دیگری در آمد…»
همو به سند خود از امام صادق(ع) نقل می‏کند: از حصرت سؤال شد: آیا زنی که شوهرش مرده است، در خانه خود عدّه وفات بگیرد یا هر کجا که می‏خواهد؟ حضرت فرمود: «هرکجا که می‏خواهد، زیرا علی(ع) بعد از وفات عمر، امّ‏کلثوم را به خانه خود برد.» اصول  کافی، ج ۵، ص ۴۳۶٫
 شیخ طوسی(ره) به سند خود از امام باقر(ع) نقل می‏کند: امّ‏کلثوم دختر علی(ع) و فرزندش زید بن عمر بن خطاب در یک ساعت از دنیا رفتند… . ] تهذیب، ج ۲، ص ۴۲٫

حالا اگر ما با شیعه ها بحث کنیم که با توجه به این احادیث، عمر و علی روابط خوبی داشتند میگویند این حدیث ضعیف است.
ولی وقتی کتاب کافی را چاپ میکنند جلویش نمینویسند این حدیث ضعیف استز
یعنی حاضر نیستند بطور رسمی بگویند  کدام احادیث اصول کافی ( مهم ترین کتابشان ) ضعیف است و کدامش صحیح ؟
و این گنگ  گویی فقط منحصر به یک کتاب نیست  این قاعده را  در  همه کتابهایشان بکار میگیرند!
و دینی که آشکارا عقاید خود را نگوید حتما ریگی بکفش دارد و حتما پشت کاسه اش نیم کاسه ای است و حتما حقه بازیی در کار است.

حالا یک نکته خنده دار
ما  سنی  ها با شیعه ها دعوا نداریم که فلان چیز در کتابت نوشته را چرا قبول نداری؟ اگر بگوید ضعیف است ما نمیگوییم چرا میگویی ضعیف است! حرفش را قبول میکنیم
تنها تقاضای ما از آنها این است که لیستی از احادیث صحیح خود را در اختیار ما بگذارند تا بدانیم که کدام معتبر است تا به احادیث ضعیف استناد نکنیم.
اما آنها  حاضر به قبول این  تقاضای ساده  ما نیستند
اما خودشان کار عجیبی میکنند
یعنی با وجودیکه احادیث صحیح ما معلوم است، ولی آنها  در بحث ها به احادیث متروک و باطل ما استناد میکنند!! و وقتی میگوییم که  قبلا گفتیم اینها باطل هستند! میگویند نه نه نه
و ابدا زیر بار نمیروند و سعی میکنند با دلایل مختلف ثابت کنند که علمای ما مغرض بوده و اشتباه گفته اند و این روایت ها صحیح است
و میگویید بیایید سند کتب سنی را یکی یکی بررسی کنیم!
ای خواننده شیعه:این رفتار عجیب  علمایتان نشاندهنده یک اشکال اساسی (دروغ) در مذهب شیعه هست!
اما آیا شما بیدار میشوید؟

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …