آیا ازدواج دو دختر پیامبر صلی الله علیه و سلم،با حضرت عثمان صحت دارد؟ (۲)

شیعه میگوید: حتی یک روایت ضعیف نیز در  کتاب‌های شیعه و سنی نقل نشده است که پیامبر اسلام حتی یکبار درِ خانه رقیه و ام کلثوم را زده باشد. چرا پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم این رابطه بسیار صمیمانه را با دیگر دختران خود نداشته‌ است؛ نه در مدینه و نه حتی در مکه ؟ مگر نه این که به ادعای اهل سنت آن‌ها نیز یادگار خدیجه بودند ؟

پاسخ اهل سنت:اما  اگر به نوشته های کتب اهل سنت و یا حتی شیعه گردن می نهی پس بدان  که کتاب های دو فرقه، بارها و بارها در حدیث های صحیح نوشته اند که زینب و  رقیه و ام کلثوم بدون ریب و شک دختران رسول الله بوده اند  و دو نفرشان، همسران حضرت عثمان شده اند.و تو مبارز میطلبی و میگویی  حتی حدیث ضعیف نیست!!!!  یعنی بخاری را هم ندیدی؟! 

مثلا این حدیث را :عن أنس قال : شهدنا بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم تدفن ورسول الله صلى الله علیه وسلم جالس على القبر فرأیت عینیه تدمعان فقال :…… رواه البخاری. در بخاری آمده که در مراسم تدفین دختر رسول الله حاضر بودیم و رسول الله بر کنار قبر نشسته بودند پس دیدم دو چشمش از اشک پر است…….

پس چگونه جرات داری که بگویی که رسول الله به دخترانش محبت نداشته است ؟؟ اصلا وقتیکه  بر اساس دهها حدیث ثابت شده است که ایشان سه دختر دیگر داشتند، پس  این که ثابت شد، هیچ چیز نمیتواند آن را نفی کند و بفرض  که رسول الله به دخترانش محبت نداشته  این عدم محبت،  دوباره نبودن این سه دختر را که ثابت نمیکند، آخر این چه عقلی است این چه استدلالی است؟؟ 


پس ای شیعه حالا این تو هستی که باید بگویی چرا رسول الله بین دخترانش عدالت را رعایت نمیکرد ؟؟ اما حقیقت این نیست رسول الله همه دخترانش را دوست میداشت منتهی فاطمه بیشتر با او بود زیرا

اولا: عمر فاطمه  طولانی تر بود 

دوما:  در  آخر عمر رسول الله زندگی آسوده تری نسبت به گذشته داشتند و نسبتا اوقات فراقت بیشتری نیز  

سوما: شوهر فاطمه  از قبیله خود پیامبر و پسر عموی ایشان  بود پس طبیعی است که رفت و آمد زیادتر باشد 

چهارما: از فاطمه نوه های  زیادتری داشت و رسول الله نوه هایش را دوست میداشت و در حدیث صحیح داریم که به مسجد آمدند و امامه دختر زینب بنت رسول الله) را در بغل داشتند.

" أن رسول ( صلى الله علیه وسلم ) کان یصلی وهو حامل أمامه بنت زینب بنت رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) ولأبی العاص بن الربیع فإذا قام حملها وإذا سجد وضعها " .هذا لفظ مسلم. رسول الله نماز میخواند در حالیکه  نوه خود امامه دختر ابی العاص را در بغل داشتند و وقت سجده، او را بر زمین مینهاد و وقت قیام دخترک  را در بغل میگرفتند. 

ای  عالم شیعه! در قلب تو چه مرضی است که این حدیث صحیح را در بخاری و مسلم نمیبنی و بعد اینطور با قیافه حق به جانب میایی که حدیث صحیح که نه!! مطالبه حدیث ضعیف را میکنی؟ و میگویی نیست!! آیا محبت از این بیشتر میخواهید ؟ أیا این نشانه محبت نیست؟ 

پنجما: دلیل دیگری که در احادیث  ذکر فاطمه زیادتر است این است که نوه های رسول الله همه زود مردند فقط از نسل فاطمه نوه ها باقی  ماندند و در کوران تاریخی سوژه و محور حوادث  شدند و پس اصحاب  برای دفاع از مظلومیت آنها هرچه بیاد داشتند درباره آنها را بازگو کردند مثلا حضرت ام سلمه بعداز شهادت حسین برای مردم فضل حسین و حدیث کساء بیاد مردم آورد زیرا قاتلان حسین سعی میکردند بگویند او از اهل بیت رسول نیست و از اهل بیت علی است!!!
شیشما:  دو دختر رسول الله مسافر بودند و سومی هم زودتر از فاطمه  شوهر کرد.  اما زینب در مکه و در محاصره کفار بود  و شوهرش هم مسلمان نشده بود  و رقیه هم تا مدتها در حبشه روزگار میگذراند ووقتی هم  برگشت، خیلی  زود مرد و ام کلثوم هم زودتر از فاطمه عروسی کرد بعد از این همه توضیحات، شیعه باز در ادامه حرف خودش را میزند!

شیعه میگوید: هر چند که فاطمه زهرا از هر نظر از تمامی زنان عالم متمایز بوده است ؛ ولی اگر پیامبر دختری غیر از فاطمه داشت ، شایسته بود که این رابطه صمیمانه بین آن‌ها نیز وجود داشته باشد.و یا در زمانی که کفار قریش پیامبر اسلام را آزار و اذیت می‌کردند ، دیگر دختران رسول خدا کجا بودند که از پدر حمایت کنند ؟ بخاری و مسلم در صحیحشان نوشته‌اند : از ابن مسعود روایت شده است که گفت: هنگامى که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در برابر خانه کعبه نماز مى‏گزارد ، ابو جهل و همدستانش در نزدیکى خانه نشسته بودند و یک روز قبل از آن ، بچه شترى نحر شده بود . ابو جهل به همدستان خود گفت: کدامیک از شما حاضر است برود و شکمبه آن شتر را بیاورد و هنگامى که محمد صلّى اللّه علیه و آله در سجده است، آن ها را روى شانه او بیفکند ؟ بدترین آنها پیشقدم شد و دستور ابو جهل را عملى ساخت. در حالی که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در سجده بود، آن شکمبه آلوده را روى شانه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله افکند . ابو جهل و همدستانش از مشاهده این منظره بسیار خندیدند به طوری که بعضى از آن ها از شدت خنده به روى دیگرى مى‏افتاد ! 

ابن مسعود مى‏گوید: من در این هنگام گوشه‏اى ایستاده بودم و جریان را مشاهده مى‏کردم ، لیکن جرئت آن را نداشتم که شکمبه را از روى شانه حضرتش بردارم . پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله همچنان در حال سجده بود و سر از سجده برنمى‏داشت تا این که مردى به حضور حضرت زهرا علیها السّلام شتافت و جریان را به عرض رسانید . حضرت فاطمه علیها السّلام در حالی که از شنیدن این سخن به شدت ناراحت شده بود ، آمد و آن را از روى دوش حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله برداشت و آن ها را مورد شماتت و ملامت قرار داد . صحیح البخاری – البخاری – ج ۱ – ص ۶۵ و صحیح مسلم – مسلم النیسابوری – ج ۵ – ص ۱۷۹ .

پاسخ اهل سنت: 

بخاری مسلم در مدح ام کلثوم و رقیه، نیز حدیث دارند اما تو ندیدی و ما ذکر کردیم !والله عجیب است !!  بخاری را شاهد میاورد مسلم را شاهد میاورد تا ثابت کند پیامبر دختر دیگری غیر از فاطمه نداشته است!!!!!اگر بخاری دروغ به این بزرگی گفته و سه دختر برای رسول الله تراشیده پس همین چهارمی هم قبول نیست!!!

بعد ای شیعه ها ! اصلا این حدیث باید از نظر شما دروغ باشد زیرا شما میگویید فاطمه در سال ۵ هجری متولد شده است این یعنی اینکه فاطمه در زمان این واقعه باید بین یک تا ۷ سال عمر داشته باشد! دختربچه  یک تا هفت ساله که اینقدر بزرگ نیست تا بتواند چنین عملی را انجام دهد یا پرخاش کند! خودش باید از ترس بلرزد پس بطریق اولی شما باید بگویید این حدیث در حق فاطمه نیست اما چون روایت، مطابق هوای نفستان است محققین شما کر و کور و لال میشوند.

شیعه میگوید: در تمامی گرفتاری‌هایی که برای نبی مکرم اسلام پیش می‌آمد ، تنها کسی که می‌آمد پدر را دلداری می‌داد ، زخم‌های او را مداوا می‌کرد ، فاطمه زهرا بود . اگر آن‌ها نیز دختر رسول خدا بودند ، شایسته بود که آن‌ها نیز فاطمه را در دفاع از پدر یاری کنند .بعد از جنگ احد که صورت نبی مکرم زخمی شده بود ،  رقیه و ام کلثوم کجا بودند که همانند فاطمه بیایند و زخم‌های پدر را شستشو بدهند ؟

پاسخ اهل سنت: 

حضرت رقیه که در اثنای جنگ بدر مرده بود و اما  بفرض نبودن ام کلثوم، این که نباید دلیل شود تا شما بگویید ایشان دختری بنام ام کلثوم نداشته است، شاید ایشان در محل  بوده اما در احادیث کسی ذکری نکرده است. و  این یک منطق عجیب است!!! حالا من در روز مرگ پدرم حاضر نبودم این آیا به این معنی است که حسن سجودی پسری بنام محمد باقر نداشته است؟؟؟ 

                                  …….ادامه دارد

 

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …