ما در این سلسله سوالها از علمای شیعه سوالهای درباره قرآن می پرسیم؟ و تضاد های عقاید آنها را با قرآن ثابت میکنیم
اینک بخش دوم: سوال ۳ اگر عقیده رجعت را قبول کنیم پس آیه 28 از سوره بقره را چگونه تفسیر نماییم؟
علمای شیعه آیه زیر را به (رجعت) تفسیر میکنید: [قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَی خُرُوجٍ مِّن سَبِیلٍ ] ﴿١١﴾ غافر- مىگویند: «پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدى و دو بار ما را زنده گردانیدى. به گناهانمان اعتراف کردیم؛ پس آیا راه بیرونشدنى [از آتش] هست؟»
علمای شیعه میگویند وقتی قرآن میگوید که انسان دوبار می میرد این تفسیرش رجعت است! یعنی اینکه آدمی یک مرگ عادی دارد و بعد زنده میشود و برای بار دوم (بعد از رجعت) می میرد و باز در قیامت زنده میشود و دیگر مرگ ندارد!
شیعه اضافه میکند: وقتی که امام زمان بیاید خیلی از مردمان خوب و بد از قبرها بلند شده و زنده می شوند!!! و خوب ها در رکاب امام زمان هستند و بدها را امام زمان بعد از شکنجه دوباره میکشد و علمای شیعه میگویند اگر این عقیده را قبول نکنید دو مرگ معنی ندارد زیرا انسان مُرده، باز زنده میشود و دیگر نمی میرد و به این ترتیب یک مرگ است نه دو! پس عقیده سنی با قرآن در تضاد است!!!!
و میگویند اگر رجعت را قبول ندارید پس این آیه تفسیر نمیشود.
اما در آیه 28 سوره بقره میخوانیم:[ َکیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاکُمْ ۖ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ]﴿٢٨﴾ چگونه خدا را منکرید؟ با آنکه مردگانى بودید و شما را زنده کرد؛ باز شما را مى میراند [و] باز زنده مىکند؛ [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مىشوید.
اما آیه ۲۸ سوره بقره خودش تفصیل دو مرگ و دو زندگی را شرح میدهد, آیه میفرماید: [کیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتًا[ چگونه کافر میشوید در حالیکه مرده بودید ( یعنی انسان از تراب خلق شده و تراب مرده است ) این مرحله اول است
[فَأَحْیَاکُمْ ۖ] پس شما را زنده کرد یعنی حالا که زنده هستیم این مرحله دوم است
[ثُمَّ یُمِیتُکُمْ] پس شما را می میراند یعنی همان سرنوشت بسراغ ما میاید که بسراغ اجداد ما آمده این مرحله سوم است
[ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ] پس دوباره شما را زنده میکند و بسوی الله باز میگردید یعنی مرحله چهارم که قیامت است و این تفسیر دو مرگ و دو زندگی است
اما اگر عقیده رجعت را قبول کنیم این آیه را چگونه تفسیر کنیم؟ پس ای علمای شیعه این چه مسخره بازی است؟ این چه اهانتی است که نسبت به قرآن مرتکب میشوید؟؟!!
سوال ۴
ای علمای شیعه چرا برخلاف آیه ۱۸۶ از سوره بقره میگویید: برای رسیدن به الله باید بروید پیش علی و رضا و مهدی ؟؟ و آنها را واسطه کنید؟!!
در سوره بقره، الله جل جلاله می فرماید: [وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ] ﴿١٨۶﴾ و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را – به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مىکنم، پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
حالا در پرتو این آیه به این سوال ما پاسخ بگویید
وقتی که الله فرموده اگر بندگانم از من پرسیدند بگو من نزدیکم ، و دعا کنید و اجابت میکنم وقتی این را فرموده، شما ای شیعه ها چرا میگویید: اگر میخواهید به الله برسید بروید پیش علی و رضا و مهدی ؟؟ و آنها را واسطه کنید؟!!
و وقتی که اعتراض میکنیم، میگویید: آنها به الله نزدیک ترند و ما آبرو نداریم
من میخواهم بدانم امامان چقدر به الله نزدیکترند از ما ؟
برای یافتن پاسخ میتوانید این آیه را ببینید: [ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ]﴿١۶﴾ ما انسان را آفریدهایم و مىدانیم که نفس او چه وسوسهاى به او مىکند، و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم.
پس فاصله ما با الله معلوم شد، یعنی رگ گردن ما از ما دورتر است تا خدای ما!!
خب! حالا بما بگویید آیا رگ گردن ما از ما دورتر است یا امام رضای ما؟؟؟
خلاصه بگویید امام چقدر بما نزدیک تر است از الله؟؟؟؟!!!! زیرا ظاهرا باید نزدیکتر باشد تا بتواند نقش واسطه را داشته باشد.خب الله که از رگ گردن هم نزدیکتر هست, آیا مقامی نزدیکتر از این هم ممکن است؟؟؟
شیعه اینجا جواب های بی سروته میدهد و میگوید: اگر الله از رگ گردن بشما نزدیک تر است چرا میروید به کعبه؟
جواب این است که خود همین خالقی که از رگ گردن بما نزدیکتر است، بما دستور داده که بروید به طواف کعبه و به حج و…. و قرآن سوره ای بنام حج دارد و آیات متعددی در رابطه با مکه و بکه . مسجد الحرام ومشعر الحرام و منی و عرفات و ایام حج …..
سوال ۵
چرا الله میگوید طلاق فقط دو دفعه است و شما میگوید بیش از هزار دفعه ؟
اول این آیات را در سوره بقره ببینید:[ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ ]
طلاق [رجعى] دو بار است. پس از آن یا [باید زن را] بخوبى نگاه داشتن، یا بشایستگى آزاد کردن.
[ تِلْکَ حُدُودُ اللَّـهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّـهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ]٢٢٩) این است حدود احکام الهى؛ پس، از آن تجاوز مکنید. و کسانى که از حدود احکام الهى تجاوز کنند، آنان همان ستمکارانند.
[ وَلَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّـهِ هُزُوًا ](٢٣١) و آیات خدا را به ریشخند مگیرید، [ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ] و اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق گفت، پس از آن، دیگر [آن زن] براى او حلال نیست، تا اینکه با شوهرى غیر از او ازدواج کند [و با او همخوابگى نماید].
و حالا برایتان شرح میدهم که علمای شیعه، چگونه آیات الله را به ریشخند گرفته و برعکس عمل نمودند: طلاق یعنی جدایی یک زن و شوهر ؛ و الله این طلاق را محدود کرده به دوبار، و برای اینکه مردم طلاق را چیز کوچکی ندانند اجازه نداده که زن و شوهر بعد از دو مرتبه طلاق دادن و مطلقه شدن، دوباره با هم عروسی کنند مگر آنکه زن مطلقه شوهر دیگری غیر از شوهر اول اختیار نماید و تازه اگر آن شوهر دوم طلاقش داد باز میتواند به شوهر اول برگردد.
اما شیعه این قانون را قبول ندارد و نام طلاق را فسخ گذاشته و نام ازدواج را ازدواج موقت گذاشته و با عوض کردن نام ها، مرد میتواند قرارداد ازدواج با همسر خود را دوبار و بیشتر فسخ کند و از او جدا شود ( توجه کنید طلاق و فسخ در ازدواج هر دو یعنی جدا شدن زن و شوهر) و باز با همان شوهر اول عروسی کند، بلکه صدبار جدا شود و دوباره عروسی کند!! که این خلاف دستور صریح قرآن است.
اگر ما بگوییم یک فروند هواپیما به هوا پرید این درست است ، ولی اگر نام هواپیما را بگذاریم زیر دریایی باز مجبوریم بپذیریم که یک فروند زیر دریایی به هوا پرید! هرچند که جمله غلط است ولی در ماهیت هواپیما تغییری رخ نمیدهد.
بر همین منوال طلاق طلاق است، خاصیت هواپیما پریدن است و خاصیت طلاق جدا کردن زن و از شوهر است حالا اگر نام طلاق را بگذارید زیر دریایی بگذارید یا ( فسخ) و یا هر چیز دیگرى، باز در قانون طلاق تغییری نمی آید و با عوض کردن نام نباید قرآن را به ریشخند گرفت
پس پاسخ بدهید ای علمای شیعه!