تناقض های بزرگ در مذهب آقایان..!

پیشاپیش از خواننده محترم خواهش می کنم ابتدا پرده های تعصب را از قلب خود برداشته تا جملات زیر به مغز او راه پیدا کند:

۱-  آقایان برای به بندگی کشیدن شیعیان ، مرتب تکرار می کنند که انسان به تنهایی و با عقل خودش نمی تواند راه درست را تشخیص دهد و قرآن و اسلام را بفهمد و بهترین راه برای درک قرآن و اسلام: ائمه شیعه هستند و چون این بزرگواران در قید حیات نیستند و فقط احادیث آنها باقی است، وظیفه هدایت شما به دست آخوندها و مداحان اهل بیت است که به وسیله این احادیث، شما را هدایت کنند! حالا روش آقایان چیست؟
روش این است که در میان احادیث و وقایع تاریخی می گردند و آنچه در تایید خرافات خودشان است را انتخاب و گزینش کرده (که در میان سند راویان این احادیث، اکثرا نام غلات و دروغگویان وجود دارد) و با تکرار و بزرگ نمایی شبانه روزی، مجموعه این احادیث دروغ گزینشی را به جای دین به خورد شما می دهند! خوب، سئوال اول ما در اینجا این است: اگر تقلید کردن کار خوبی است پس چرا شما به سنی ها و سلفی ها و یا مسیحیان ایراد می گیرید؟ آنها هم مثل شما از مفتی ها و آخوندهای خودشان تقلید می کنند!
۲- ممکن است بگویند که ما تقلید در اصول دین را قبول نداریم و هر کسی باید خودش جداگانه و شخصا در اصول اساسی دین تحقیق کند. خوب چه حرف قشنگ و خوبی، ولی تناقض بزرگ در اینجاست: چرا اگر کسی در کشور آزاد شما!‌!‌!‌ رفت و خودش تحقیق کرد و به نتایجی غیر از نتایج خرافی شما رسید، او می شود : مرتد و وهابی و سنی و التقاطی و شبهه گر و منحرف؟ آری این است آن تناقض بزرگی که مثل روز فریاد می کشد : منافق و مشرک و التقاطی و گمراه واقعی، خود شما هستید و پیروان نادان شما!
۳- و تناقض بزرگ دیگر آن است که اگر شما در ادعای خود صادق هستید و عقیده دارید که هر کسی شخصا باید برود و در اصول دین خودش تحقیق کند پس چرا تمامی ابزار تحقیق، توسط حکومت شما سانسور و فیلتر شده است؟
–  نه می شود کتابی چاپ کرد مگر اینکه آن کتاب موافق تحقیقات شما باشد!
–  نه می شود در روزنامه ها مقاله ای نوشت(مانند آقای غروی) مگر اینکه آن مقاله، موافق تحقیقات دروغ و خرافی شما باشد!
–  نه می شود شبکه های ماهواری را دید که ممنوع است و گرفتار امواج پارازیت! مگر شبکه های ولایت و . . .
–  نه می شود پای سخنرانی کسی نشست که هر کسی کس بود یا کنج گور خوابیده یا گوشه زندان! یا به خارج از کشور گریخته! مگر اینکه روی منبر دم از ولایت بزند و دعاگوی رهبر باشد و روضه عمر بخواند!
براستی آیا این است دست شما که خیلی پر است؟ ۱۴۰۰ سال پول خمس خوردید و زنان بدبخت را صیغه کردید، آیا عرضه پاسخگویی به چهار تا سئوال و چهار تا کتاب را ندارید که اینهمه از حرف حق می ترسید؟
۴- ممکن است آقایان پاسخ دهند که آزادی بیان در عرصه رسانه ها مخل نظم عمومی است و اذهان مردم را مشوش می کند و احساسات عمومی را جریحه دار! آخ بمیرم برای شما، چقدر نگران احساسات مردم هستید که مبادا جریحه دار شود! (ولی جسمشان زیر امواج پارازیت و تشعشات اتمی تجزیه شود اشکالی ندارد!) ولی سئوال و تناقض بعدی اینجاست که اگر اینقدر احساسات مردم برای شما مهم است چرا عادل نیستید؟(زیرا شرط اساسی حاکم عدالت است) و این امر مهم، ناعادلانه برای اهل سنت بی اهمیت می شود؟
۵- چرا در تمامی مراسم هفته و ترحیم و چهلم شیعیان و در مساجد و منابر: روضه عمر خوانده می شود و به عزیزترین شخص مورد علاقه اهل سنت توهین می شود؟ چرا زیارت عاشورا(و لعن به خلفا) آزاد است که در هر کجا و شبانه روز قرائت شود و به در و دیوار مساجد و تکایا نوشته و حتی کاشی کاری شود؟ آیا اینها احساسات اهل سنت ایران را جریحه دار نمی کند؟ به مردم بگویید خس و خاشاک احساسات کسی جریحه دار نمی شود؟ به آقای موسوی که دست کم ۳۰ میلیون طرفدار دارد شبانه روز می گویید منحرف و سران فتنه، احساسات کسی جریحه دار نمی شود؟ ( و اگر هم می گویید طرفدار ندارند پس چرا از آنها می ترسید . . . آزادشان کنید! )

 

۶- بگذریم، من ابتدا قصد داشتم در اینجا از اهل سنت درخواست کنم که آنها نیز مانند شیعیان در سالروز شهادت اولین شهید محراب حضرت عمر رضی الله عنه جار و جنجال و آه و زاری راه انداخته و علیه ابولولو مجوسی لعن و نفرین کنند و همینطور در سالروز شهادت حضرت عثمان و علیه ابن سباء نخستین شیعه خاخام یهودی دشنام بگویند و ناله سردهند ولی ناگاه، گویی ندایی الهی در گوشم خواند که : پس در این صورت فرق میان شما و تشیع صفوی در چیست؟ پس بهتر آن دیدم که از اهل سنت خواهش کنم که برای خواهران و برادران شیعه خود، از سیره و روش ائمه سخن بگویند و به آنها بگویند فعلا بی خیال دیگر موارد شوید و بیایید برویم سراغ سیره آن بزرگواران که میان ما و شما در آن اختلافی نیست و دست در دست هم یقه آخوندها و این حکومت خرافی ظالم را بگیریم و سئوال کنیم: آیا این است عدالت علی که در سازمانها و ادارات و شرکتهای دولتی هزار و یک رقم حقوق و مزایای مختلف و تبعیض آمیز پرداخت می شود؟ و آیا روش علی در برخورد با خوارج و مخالفان در خصوص آزادی بیان این بود؟ آری برای ما یک نمونه فقط یک نمونه مثال بیاورید که راه و روش شما شبیه آن بزرگواران است! اثبات آتش زدن درب و غصب خلافت و سر بریده حسین و . . . درد کسی را درمان نمی کند، خر خودتان هستید و پیروان گمراه خودتان، شیعه واقعی، دردش عدالت است ‌و آزادی و آزادگی، چیزی که انصار حزب اللات تحت بندگی و بردگی ولایت مطلقه فقیه، بویی از آن نبرده اند. وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿٢٢٧﴾ سوره الشعراء.

 

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …