نویسنده: علی حسین امیری
رافضی شوید تا متحیر شوید!! رافضی شوید تا از بند عقل و خرد رهایی یافته و به مراتب بالای سلوک الی الخیالات باطله دست پیدا کنید و سپس در ولایت(و بعد از آن در حماقت) ذوب شوید!! و البته هر چه بیشتر ذوب شوید به ولایت بیشتری دست پیدا می کنید!! وقتی رافضی شدی با داستانهای بسیار جالبی آشنا می شوی که در هیچ قوطی عطاری پیدا نمی شود!!
و البته همه این داستانها دارای مبنای علمی و عقلی و نقلی هستند که برای منکران اصل ولایت جای هیچ شبهه ای را باقی نمی گذارد!! مثلا امامان شیعه دارای کرامات مخصوص خود هستند و البته عالم شیعی می گوید مسئله معجزه مختص انبیاء بوده و در قرآن نیز بیان شده، ولی موضوع کرامات مسئله ای جداست و با معجزه فرق دارد!!
حال سوال وهابیون منکر امامت این است که این چگونه کراماتی بوده که حتی انبیاء بزرگ الهی هم اینگونه کراماتی نداشته اند؟ کرامات امامان شیعه از هر معجزه ای بالاتر و عجیب تر بوده و نمی دانیم این دیگر چگونه کراماتی است؟ اگر اینها کرامات است، پس معجزه دیگر چیست؟ یک قطره از کرامات امامان شیعه برابری می کند با تمامی معجزات انبیاء الهی و اصلا معجزات انبیاء به گرد این کرامات هم نمی رسند و لابد برای همین است که امامت بالاتر از نبوت است!!
به عنوان نمونه در منتخب التواریخ روایتی طولانی آمده که در خلال آن شخصی بنام حمید بن مهران با امام رضا به مجادله برمی خیزد و در طی بحث به امام رضا می گوید که اگر راست می گویی به این دو شیری که بالای سر مامون کشیده شده اند اشاره کن تا مجسم و زنده شوند و به جان من بیفتند! حضرت غضبناک شد و به آن دو صورت شیر صیحه ای زد و فرمود: دونکما الفاجر، یعنی بگیرید این فاجر را.
یک مرتبه آن دو صورت شیر مجسم و زنده شدند، پریدند به جان آن فاجر و تمام اعضای او را خوردند و خود را لیسیدند، سپس به زبان فصیح عربی گفتند: یاولی الله ماذا تامرنا ان نفعل بهذا، یعنی: ای ولی خدا چه دستور می دهی؟ اگر اجازه می فرمایی تا این شخص را(اشاره کردند به مامون) نیز به رفیقش ملحق کنیم؟ مامون غش کرد. حضرت فرمود مقداری گلاب به صورتش بزنید تا به هوش آید. او را به هوش آوردند. دو مرتبه آن دو شیر همان صحبت را تکرار کردند. حضرت به آن دو شیر فرمود: برگردید به صورت اولی خود….(عیون اخبار الرضا ج۲ ص۱۷۱ باب۴۱ ، المناقب ج۴ ص۳۰۰ ، الصراط المستقیم ج۲ ص۱۹۷ ، دلائل الامامه ص۱۹۹ ، الخرائج و الجرائح ج۲ ص۶۵۸ ، بحارالانوار ج۴۹ ص۱۸۴ باب۱۴).
آری این نمونه کوچکی از کرامات امامان شیعه بود و البته جای عرض اندام به هیچ معجزه ای را نمی دهد. حتی پیامبر اسلام هم چنین کراماتی نداشته و برای همین نزد شیعه امامت از نبوت هم بالاتر است؟!!! معجزات انبیاء در قرآن ذکر شده نه اینکه در خبری واحد و جعلی باشد و تازه آنها نیز برای اثبات نبوت بوده نه برای اثبات چیزی(امامت) که اصلی در خود قرآن هم ندارد و اصلا چه فایده ای در این کرامات بوده است؟ و معجزات انبیاء بر سر موضوع مهم توحید و شکستن و نابودی بتها بوده است و نه بخاطر بحث و مجادله ای بیهوده با شخصی که معلوم نیست چه فایده و نتیجه ای در آن بوده است و ایجاد معجزه نیز به اذن خداوند است و نه به اذن پیامبر و امام و یا به خواست و میل شخص مجادله کننده.
در ضمن فورا نگویید که فلان عالم اهل سنت نیز در مورد کرامات چنین و چنان گفته، چون فعلا صحبت از شماست و شما می بایست پاسخگو باشید نه آن عالم اهل سنت.(و کرامات ثبت شده در کتب اهل سنت برای اثبات امامت و اصول دینی نبوده و نمی خواسته عقیده ای چون امامت را بر شما تحمیل کند و تنها نقل روایتی بوده و بس) جالب است که مامون و غاصب خلافت الهی از چنگال آن شیران جان سالم به در می برد و با او که مسبب اصلی و غاصب خلافت بوده کاری ندارند!! و سوال اینجاست که چطور مامون پس از مشاهده چنین صحنه وحشتناکی باز به کار خویش ادامه داده و حتی(به زعم شیعیان) امام رضا را مسموم نموده است(عجب پشت کاری داشته مامون!!)
البته به نظر من بهتر بود که یکی از این شیران به سقیفه بنی ساعده فرستاده می شد و در آنجا کمی خون و خونریزی به راه می انداخت تا همه حساب کار خویش را بکنند و احدی به فکر غصب خلافت نیفتد. آری لااقل آنجا یک فایده ای برای این کرامت بوده است و امتی از گمراهی نجات می یافته اند. متاسفانه عوام ساده به این افسانه ها دلخوشند و تصور می کنند هر چه امامان ایشان اعمال خارق العاده بیشتری نشان دهند در واقع حقانیت خود را به اثبات رسانده اند، در صورتیکه یک مرتاض یا یک راهب بودایی نیز اعمال شگفت آوری را انجام می دهد.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: افراد ملاک حق نیستند و حق را ملاکی است که افراد با آن سنجیده می شوند. آری طبق فرموده حضرت علی اینها نشانه حقانیت نیستند و ملاک حق در واقع قرآن و سنت هستند و هر چه مخالف با این دو بود، باطل می شود. ولی عوام راه ساده تر را انتخاب می کنند و عقلشان در چشمشان است. آری تحقیق در کتاب و سنت کمی زحمت دارد ولی تماشای یک عمل خارق العاده زحمتی که ندارد بلکه تازه موجب نشاط و سرگرمی هم می شود.