سه امام زنده؛ حتی با یاری یکدیگر؛ نتوانستند جلوی یک توطئه ساده را بگیرند و هر سه فریب خوردند!!!
ادعای شیعه :
طبق روایات بسیاری که در کتابهای شیعه و سنی وجود دارد، معاویه بن أبی سفیان سمّی را برای جعده دختر اشعث بن قیس، همان کسی که در تمام حوادث زمان امام علی علیه السلام نقش اساسی داشت، فرستاد و به او وعده داد که اگر امام حسن علیه السلام را به شهادت برسانی، تو را به ازدواج پسرم یزید درمی آورم . جعده نیز دستور معاویه را اجرا کرد و آن حضرت را در حالی که روزه داشت و برای افطار به خانه آمده بود، با زهری که معاویه فرستاده بود به شهادت رساند . ابوالفرج اصفهانی، عالم بزرگ اهل سنت در کتاب معتبر مقاتل الطالبین مینویسد :
.
از مغیره روایت شده است که معاویه به جعده دختر اشعث پیام داد که اگر حسن را مسموم کنى تو را به همسرى پسرم یزید در مىآورم . جعده، همسر امام حسن بود . معاویه صد هزار درهم براى او فرستاد و او امام حسن (علیه السلام) را مسموم کرد، معاویه صد هزار درهم را به جعده تسلیم کرد ؛ ولى او را به همسرى یزید در نیاورد . مردى از خاندان طلحه بعدها جعده را به همسرى گرفت و از او داراى فرزند شد و هر گاه میان آنان و دیگر خانوادههاى قریش بگو مگو در مىگرفت، فرزندان جعده را ملامت و سرزنش مىکردند و به آنان مىگفتند : شما پسران زنى هستید که شوهرانشان را مسموم می کرده اند .
مقاتل الطالبین، ج۱، ص۲۰، باب رجع الحدیث الی خبر الحسن، طبق برنامه المکتبه الشامله .
زمخشری نحوی و مفسر نام آور اهل سنت، و ابن ابی الحدید شافعی و مسعودی،تاریخ نویس مشهور اهل السنه و ابن قتیبه در کتاب سیاسه و امامه در این باره میگویند:……………………
پاسخ اهل سنت:
اولا زمخشری و ابن ابی الحدید و مسعودی، و کتاب سیاسه و امامه، مال شیعه هاست نه از سنی ها . و اگر من بگویم که ابن ابی الحدید آدم اشغالی بود یک سنی هم بمن اعتراض نمیکند اما شیعه ها بانگ فریاد شان کوش فلک را کر میکند، و این خود دلیلی دیگر است براین که نامبردگان شیعه بودند نه سنی! و کتاب سیاسه و امامه هم از تالیفات ابن قتیبه نیست از مکر های شماست !
حالا برویم سرموضوع:
بله در بعضی از کتب تاریخی ما روایاتی آمده که حکایت از مسموم شدن حسن رضی الله عنه دارد
اما این خبر نمیتواند درست باشد .ولی شیعه، چون کارش،شعله ور کردن فتنه است با دستکاری در متون، سعی میکند به نیت فاسد خود لباس جنگ بپوشاند!
از همین کتابی که نقل کرده فقط در چند سطر پایین تر، این جمله هم هست
«عن عمیر بن إسحاق – واللفظ له – قال: کنت مع الحسن والحسین فی الدار فدخل الحسن المخرج ثم خرج فقال: لقد سقیت السم مراراً ما سقیته مثل هذه المره، ولقد لفظت قطعه من کبدی فجعلت أقلبها بعود معی، فقال له الحسین: من سقاکه؟ فقال: وما ترید منه؟ أترید أن تقتله، إن یکن هو هو فالله أشد نقمه منک، وإن لم یکن هو فما أحب أن یؤخذ بی بریء. »
عمیر بن عباس میگوید در خانه،پیش حسن و حسین بودم که حسن به دستشویی رفت و بعد بیرون آمد و گفت بارها بمن سم خورانده بودند،اما هرگز مثل این دفعه نبود.
اینبار پاره ای از کبدم را استفراغ کردم ….. و حسین پرسید چه کسی آنرا بتو نوشاند ؟ حسن گفت :
از او چه میخواهی ؟ آیا میکشیش؟، اگر کسیکه به او شک دارم، همو باشد، الله بهتر از تو انتقام میگیرد و اگر بیگناه باشد، دوست ندارم بیگناهی آزار ببیند
مقاتل الطالبین، ج۱، ص۲۰، باب رجع الحدیث الی خبر الحسن، طبق برنامه المکتبه الشامله .
پس میبیند صاحب کتاب مقاتل الطالبین،روایات مختلفی که پیرامون مرگ حسن بر سر زبانها بود را در کتاب خود جمع کرده و اینکه همسر حضرت حسن به او زهر خورانده نظر و رای نویسنده نیست و رای اهل سنت نیز این نیست.
نظر اهل سنت این است که حضرت حسن به مرگ خود وفات یافته اند. بهترین دلیل ما بر این مدعا این است که هیچکس بخاطر قتل حسن کشته و یا محاکمه نشد . حتی انگشت اتهام هم بسوی هیچکس نشانه نرفت.
و با توجه به روحیه مبارز طلبی و تسلیم ناپذیری حسین و با توجه به اینکه بعد از مرگ برادر، او رییس خاندان بود، محال ممکن بود که از قاتل قصاص نگیرد، اگر حسین صبر و تحمل میکرد، فرزندان سلحشور حسن کی صبر میکردند؟
اگر شیعه باز داستان بسازد که قاتل تحت حمایت حاکم بود، میگویم که شما میگویید قاتل در مدینه بود در مدینه حسین قوی تر و محبوب تر از حاکم بود و در قدیم اولیای دم رواسا قاتل را میکشتند،
و علاوه بر این، اصلا دعوایی پیش حاکم مطرح نشد، اگر مساله ای بود، دستکم باید جارجنجالهایش در دادگاه های مدینه انعکاس میافت.
تاریخ در این باره هیچ چیزی را ثبت نکرده.
پس افسانه شهادت حسن باطل و دروغ است و نکته دیگری که ادعای ما را تقویت میکند همانا عدم ذکر شهادت حسن بوسیله رسول الله صلی الله علیه وسلم است
پیامبر شهادت حسین را پیشاپیش خبر داده بودند و از صلح حسن نیز پیشاپیش ما را باخبر نموده بودند، اما ذکری از شهادت حسن در احادیث رسول الله نیامده، در حالیکه اهمیت حسن از حسین رضی الله عنهما کمتر نیست و در حدیث هردوی آنها سردار جوانان بهشتند
در آخر ما به شیعه میگوییم هرکس که ادعای شهادت حسن را مطرح کند باز حق دارد، اما تو با این اعتقادات عجیبت اصلا حق حرف زدن نداری
تویی که میگویی امام، حساب برگ هایی که از درختان میافتد را نیز دارد ! تو نمتوانی بگویی که حسن شیر زهر آلود را نوشید.
شما ها که امامتان عالم الغیب و الشهاده است،حق ندارید این اتهام را مطرح کنید
در زمانی که امام حسن لیوان شیر حاوی سم را سرکشید دو امام دیگر نیز زده بودند
یعنی همزمان در روی کره زمین سه امام حی و زنده داشتیم،حسن و حسین و امام سجاد
سه امام حتی با کمک هم، از تشخیص محتوایات یک لیوان شیر در زمان حیاتشان عاجز بودند، اینها آخر چگونه میتوانند بعد از مرگ بشما کمک کنند که سر قبرشان میروید و حاجت خود را به آنها عرضه میکنید؟!!
یک متخصص آزمایشگاه در ده دقیقه میتواند تشخیص دهد در لیوان شیر بود یا زهر شیر، و سه امام شما به اندازه یک متخصص آزمایشگاه قدرت نداشتند پس چرا صفت غیب دانی و امامان را لازم و ملزوم یکدیگر میدانید؟!