صفات مشترک بین شیعه و اهل جهنم و مشرکین!

بین شیعه ها و اهل جهنم و مشرکین صفات مشترکی وجود دارد که این شباهت ها گهگاهی ضمیر بعضی ها را از خواب بیدارمیکند، اما فورا با چکش دروغ و توجیه، دوباره این ضمیر را بیهوش میکنند و با تلاش فراوان، بیهوده سعی دارند تا ثابت کنند که معبودین بت پرستان مکه، بت های بیجان بوده اند و اهل مکه سنگ و چوب را میپرستند، در حالیکه هرگز اینطور نبوده و هرگز بت پرستان سنگهای بیجان را نمیپرستیدند،آنها صالحین و اولیاء را گرامی میداشتند و این صالحین را دارای قدرت محدودی میدانستند و آن نیکان را بین خودشان و الله واسطه قرار میدادند
اما با این وجود، الله کارشان را نپسندید و آنها را مشرک خواند
الله لقب مشرک را بر آنها نهاد در حالیکه مشرکین مکه خدای یگانه را میشناختند.
پس مشرکین مکه دقیقا همان کاری را میکردند که شیعه امروزی میکند اما این برایشان بیسود بود.
البته اگر منصف باشیم باید اعتراف کنیم که مشرکین شبه جزیره عربستان، برای اولیاء و صالحان قدرت کمتری قایل بودند تا شیعه های زمان ما،
شیعه ها برای امامان خود قدرت نامحدودی را باور دارند برای مثال در لحظه غرق شدن کشتی، مشرکان مکه یا الله مدد میگفتند
در حالیکه بمدد جعبه سیاه هواپیماهای سانحه دیده ؛ حالا بر ما ثابت شده است که شیعه ها دستجمعی در لحظه ای که هواپیما دارد سقوط میکند و دارند مرگ را بچشم میبینند یا حسییییییییییییین و یا فاطمه الزهرا و یا قمر بنی هاشم میگویند که خود دلیل است که نسبت به مشرکین مکه به اولیاء نگاه بالاتری دارند.

و جالب اینکه اگر مشکل خیلی بزرگ میبود مشرکین سابقه، واسطه ها را رها میکردند و مستقیما از الله یاری میخواستند الله درباره مکیان میگوید :
(و إِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یشْرِکُونَ) «العنکبوت/۶۵»
هنگامی که بر سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش می‌کنند)؛ اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند!
مشرکین مکه وقتی که در دریا، هوا طوفانی میشد و خطر غرق شدن بمیان میامد، واسطه ها را رها میکردند و الله را صدا میزدند زیرا مشرکین میدیدند فرصت تنگ است و تا واسطه برود پیش خدا فرصت از دست میرود!
این عقیده آنها بود که انجام کارهای خیلی مهم را فقط در حیطه توان الله میدانستند.
الله آن مشرکین را خطاب قرار داده و آز آنها میپرسد:
(قُلْ أَرَأَیتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ«40» بَلْ إِیاهُ تَدْعُونَ فَیکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ«41» سوره انعام
بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (برای حل مشکلات خود،) غیر خدا را می‌خوانید اگر راست می‌گویید؟!» (نه،) بلکه تنها او را می‌خوانید! و او اگر بخواهد، مشکلی را که بخاطر آن او را خوانده‌اید، برطرف می‌سازد؛ و آنچه را (امروز) همتای خدا قرارمی‌دهید، (در آن روز سختی) فراموش خواهید کرد.

این جواب مشرکین است
اما شیعه در جواب این سوال میگوید که بله ما در وقت مرگ و در آستانه مرگ هم یا حسین ادرکنی میگوییم و کاری به خداوند نداریم شیعه میگوید اگر باور ندارید بروید آخرین حرفهای ثبت شده در جعبه سیاه هواپیماهای سقوط کرده فرماندهان مومن سپاه را ببینید که در لحظه مرگ هم یا علی و یا فاطمه الزهرا میگفتند.
شیعه امروزی به اله های ناتوان مشرکین مکه میخندد و به اله های خود افتخار میکند و یا ابا صالح ادرکنی ورد زبان آنها در شداید است و یقین دارند با این ورد،امام زمان به مدد آنها می آید!!
رییس جمهور آنها در دانشگاه کلمبیای آمریکا دچار مشکلی شد، خودش میگوید گفتم یا امام زمان صحنه را مدیریت کن و ایشان مدیریت کرد!!
شیعه برای اثبات گمراهی خود، احادیثی از این دست را نیز شاهد میاورد :

(یا آدم هؤلاء صفوتی… فإذا کان لک لی حاجه فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینه النجاه من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلک، فمن کان له إلى الله حاجه فلیسألنا أهل البیت) فرائد السبطین، ج۱، ص ۳۶ ح ۱٫

ای آدم ! اینها ( اهل بیت ) برگزیدگان من هستند … هر وقت حاجتی داشتی اینها را واسطه قرار بده . پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : ما کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شد، نجات خواهد یافت و هر کس سر پیچی کند، هلاک میشود، هر کسی حاجتی به سوی خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد
علمای شیعه برای فرو بردن میخ گمراهی در مغز مردم عادی شیعه، میگویند این احادیث در کتب اهل سنت هم هست
البته مثل همیشه یا کتب شیعه را با نام کتب اهل سنت به میدان میاورند یا به احادیث جعلی استناد میکنند
و جالب و در عین حال تاسف آور است که مشاهده میکنیم که
مشرکینی که در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم میزیستند وقتی با سوالهای درباره توحید روبرو میشدند به آن سوالها پاسخ درست و صحیح میدادند یعنی همان جواب را میگفتند که موحدین میگویند
اول سوال ها را ببینید:
قُلْ مَنْ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ یمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَیخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی وَمَنْ یدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ«یونس/۳۱»
همانطور که میبینید در این آیه الله پنج سوال مهم زیر را از مشرکین میپرسد
«چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می‌دهد؟
مشرکین جواب میدهند الله
چه کسی مالک و خالق گوش و چشمهاست؟
مشرکین جواب میدهند الله
چه کسی مرده رازنده میکند؟
مشرکین جواب میدهند الله
چه کسی زنده را میمیراند؟
مشرکین جواب میدهند الله
و چه کسی امور (جهان) را تدبیر می‌کند؟
مشرکین جواب میدهند الله
پس الله با تعجب سوال آخر را میپرسد پس آیا متقی نمیشوید

یعنی با وجودیکه همه کاره الله را میدانستند باز دنبال لات و عزی حبل و علی و حسن و حسین میرود
و همین باعث حیرت است که الله را اداره کننده جهان میدانند باز میگوید یا حسین یا هبل!!
پس دیدید که بت های مشرکین خدای آنها نبودند و آنها بت و سنگ را نمی پرستیدند، این بت ها مظهر و نماد آدمهای مقدس بودند که از نظر مشرکین نقش واسطه را بین بنده و الله ایفاء میکردند
۵ تنی را که قوم نوح میپرستید چیزی شبیه به ۵ تن شیعه هستند یعنی آن ۵ تن قوم نوح هم سجایای اخلاقی داشتند و اعملشان تحسین مردم را بر انگیخته بود

دیگر از صفات مشترک بین شیعه و مشرکین پیشین یکی این بود که هر دو گروه نامهای را اختراع میکردند که خداوند از آنها خبر نداده بود (وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یغُوثَ وَیعُوقَ وَنَسْرًا ) نوح«23»
و گفتند: دست از خدایان و بتهای خود برندارید (به خصوص) بتهای «ود»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را رها نکنید!
و شیعه هم همیشه میگوید ما دامان ۵ تن خود، یعنی محمد و فاطمه و حسن و حسین و علی را رها نمیکنیم!
الله میفرماید :
(قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ) «الأعراف/۷۱»
گفت: «پلیدی و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است! آیا با من در مورد نامهایی مجادله می‌کنید که شما و پدرانتان گذارده‌اید، در حالی که خداوند هیچ دلیلی درباره آن نازل نکرده است؟! پس شما منتظر باشید، من هم با شما انتظار می‌کشم! (شما انتظار شکست من، و من انتظار عذاب الهی برای شما!)»

براستی نام حسین و علی و این قدرت بی پایان آنهاحرف های است که ما از پدران ما شنیده ایم در قرآن نه نامی از علی است نه نشانی از او و فرزندانش و گفتیم شیعه سعی بلیغ دارد که ثابت کند مشرکین بت ها را خدای خود میدانند
اینجا شیعه با ترفندی جالب (الله و اله هر دو را) به معنی خدا ترجمه میکند تا شیعه را گمراه کند در حالیکه در فارسی رایج امروز معنی الله، خدا است و معنی اله، معبود است پس مشرکین بت ها را خدا نمیدانستند ذات های مقدسی میدانستند که آنها را می پرستیدند

شیعه باز با خوشحالی میگوید خب باز چرا کار ما را شبیه کار آنها میدانند
مشرکین بت ها میپرسیدند ما که حسین را نمیپرستیم
باز متاسفانه باید بگوییم که این بازی با کلمات است

در ادبیات قرآنی پرستیدن و و حاجت خواستن به یک معنی است یعنی مفهومی یکسان دارد:
(اگر از اله حاجت بخواهی یعنی او را پرستیده ای پس زانو زدن مشرک برای بت به قصد حاجت خواهی و زانو زدن شیعه برا ی قبر حسین به قصد حواجت خواهی و طلب نفع از حسین، در قاموس قرآن عبادت و پرستش نامیده میشود)
دلیل ما بر این مدعا از قرآن زیاد است یکی هم این آیه:

(وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ) «غافر/۶۰»پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبر می‌ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند!»
در این آیه الله به بندگانش دستور میدهد که از او حاجات خود را بخواهند و و در ادامه با تهدید میگوید هرکس از عبادت من سر بپیچد، به جهنم داخل میشود یعنی هرکس ازمن حاجت نخواهد به جهنم داخل میشود،
یعنی حاجت خواهی به معنی عبادت کردن و پرستش نمودن است، پس کسی که به جای حاجت خواهی از الله، از حسین حاجت بخواهد در حقیقت حسین را عبادت کرده است …….و به همین سادگی!

حالا صفت مشترک شیعه و اهل جهنم را بینید:
اول این را بگویم که بروایت قرآن کریم، در صحرای محشر حسین و دیگر اولیاء، آب برائت بر دست شیعه ها میریزند و میگویند ما از عبادت شما بیخبر بودیم:
(وَیوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا مَکَانَکُمْ أَنْتُمْ وَشُرَکَاؤُکُمْ فَزَیلْنَا بَینَهُمْ وَقَالَ شُرَکَاؤُهُمْ مَا کُنْتُمْ إِیانَا تَعْبُدُونَ«28» فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَینَنَا وَبَینَکُمْ إِنْ کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ)«29» یونس
(به خاطر بیاورید) روزی را که همه آنها را جمع می‌کنیم، سپس به مشرکان می‌گوییم: «شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید (تا به حسابتان رسیدگی شود!)» سپس آنها را از هم جدا می‌سازیم (و از هر یک جداگانه سؤال می‌کنیم). و معبودهایشان (به آنها) می‌گویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمی‌کردید!» و همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بودیم!

در این مکان هولناک، فرشتگان و صالحین طرفداران شیعه و مشرک خود را متهم میکند به دروغگویی !!! آیه را بخوانید :
(وَیوْمَ یحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ یقُولُ لِلْمَلَائِکَهِ أَهَؤُلَاءِ إِیاکُمْ کَانُوا یعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَکَ أَنْتَ وَلِینَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ کَانُوا یعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُون)
«سبأ/۴۰»
به خاطر بیاور) روزی را که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان می‌گوید: «آیا اینها شما را پرستش می‌کردند؟!»
آنها می‌گویند: «منزهی (از اینکه همتایی داشته باشی)! تنها تو ولی مائی، نه آنها؛ (آنها ما را پرستش نمی‌کردند) بلکه جن را پرستش می‌نمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند

بعد از این مرحله مشرکین از خواب بیدار میشوند و میگویند : (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ« وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّهً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ) ۱۶۶

در آن هنگام، رهبران،از پیروان خود، بیزاری می‌جویند؛ و کیفر خدا را مشاهده می‌کنند؛ و دستشان از همه جا کوتاه می‌شود.
و (در این هنگام) پیروان می‌گویند: «کاش بار دیگر به دنیا برمی‌گشتیم، تا از آنها بیزاری جوییم، آن چنان که آنان (امروز) از ما بیزاری جستند! (آری،) خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرت‌زایی به آنان نشان می‌دهد؛ و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!!»
اما دیگر حسرت فایده ای ندارد شیعه در دنیا حرف پیامبران و موحدین را گوش نکرد و وارد جهنم میشود
اما عجب و صد عجب که باز به شرک ادامه میدهد یعنی اهل جهنم هم با وجود ورود به جهنم باز از عادت زشت خود دست بر نمیدارند و بجای آنکه مستقیما از الله حاجت خود را بخواهند حاجات خود را با مامورین عذاب در میان میگذارند!!! دو آیه را در این رابطه:
(وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَهِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یخَفِّفْ عَنَّا یوْمًا مِنَ الْعَذَابِ) «غافر/۴۹»
و آنها که در آتشند به مأموران دوزخ می‌گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!»
(وَنَادَوْا یا مَالِکُ لِیقْضِ عَلَینَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ)
آنها فریاد می‌کشند: «ای مالک دوزخ! از پروردگارت بخواه ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» می‌گوید: «شما در این جا ماندنی هستید!»«الزخرف/۷۷»
و نکته عجیب تر اینکه باز شیعه ها همانطور که در دنیا هرگز قبول نمیکنند که اعمالشان شرک بوده حتی در قیامت نیز این را قبول نمیکنند آیه را ببینید :
وَیوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَینَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشْرِکِینَ« انْظُرْ کَیفَ کَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یفْتَرُونَ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ سوره انعام »
آن روز که همه آنها را محشور می‌کنیم؛ سپس به مشرکان می‌گوییم: «معبودهایتان، که همتای خدا می‌پنداشتید، کجایند؟» چرا به یاری شما نمی‌شتابند؟

سپس پاسخ و عذر آنها، چیزی جز این نیست که می‌گویند: «به خداوندی که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم!»

ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ می‌گویند، و آنچه را بدروغ همتای خدا می‌پنداشتند، از دست می‌دهند پس ای دوستان شیعه،به جهنمیان بنگرید و به صفات آنها را ببینید که در جهنم هم بین خود و خدا واسطه قرار میدهند و حتی اونجا هم حاضر نیستند که قبول کنند که مشرک بودند
و در صفات مشرکین نیز و غور و اندیشه کنید که آنها نیز صالحان را واسطه بین خود و خدا قرار میداند!
مشرکین مکه بت ها را نمیپرستیدند، فقط میخواستند توسط این بت های واسطه، به الله نزدیک شوند اما الله آنها را مشرک و دروغگو میدانید:
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یحْکُمُ بَینَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌالزمر آیه ۳»
آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمی‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری می‌کند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‌کننده است هرگز هدایت نمی‌کند

آیا دیگر از این سخنی آشکارتر در مذمت یا حسین گفتن های شما هست ؟
ای برادر شیعه آیا حیف نیست که توحید خود را باشرک مخلوط میکنی؟ آیا حیف نیست لا اله الا الله را با یا حسین مدد آلوده میکنی ؟
آیا صفات مشترک بین خودت و اهل جهنم و مشرکین مکه را نمیبینی؟!

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …