انتقاد هفتم: چند زن گیری باعث جنگ و دعوا های بی پایان در خانه میشود. پاسخ ما: این روزها ازدواج دوم متروک است، اما با این وجود، طلاق و جنگ و دعواهای زنها و شوهرها، در همه جای دنیا بیداد میکند، پس این ربطی به یک زنه بودن یا دو زنه بودن ندارد.
البته قبول داریم بعضی از مردهای دو زنه، در خانه جنگ و دعوا و مرافعه های غیر عادی دارند، اما غالبا دلیل این مشاجرات، رعایت نکردن قوانین اسلامی است.
مثلا مرد دو زنه ای که خانه دو زنش را، مشترک؛ یا بعضی از شیاطین انس؛ حتی رختخواب مشترک دارند ( رسول الله آنها را شیاطین لقب داده است) حتما دعوا خواهند داشت.
با این کارها، اگر جنگ و دعوا در آن خانه نباشد، این تعجب آور است،
حرف همان است که گفتم، مردم از قانون ازدواج دوم فقط (اجازه اش) را بهانه قرار داده و به بقیه شروط عمل نمیکنند، و مغرضین هم بدون نگاه دقیق، با غرض ورزی همه مشکلات را به گردن اسلام می اندازند.
این به این شبیه است که مردی مست؛ که گواهینامه هم ندارد؛ رانندگی کند و ده، دوازده نفر را بکشد، و فلان چینی که به کارخانه تویوتای ژاپن حسادت دارد، فرصت را مناسب ببیند، و گناه این تصادف را به گردن ماشین تویوتا بیاندازد!! که آری اگر ماشین تویوتا را درست نمیکردند، این حادثه پیش نمیامد!!
باور کنید منطق مخالفان تعدد، در همین سطح است!
اما حقیقت برعکس است، در جاهایی که قوانین اسلامی بدرستی رعایت و اجرا میشوند، مردان دو زنه به مراتب کمتر از مردان یک زنه دعوا و مشاجرات خانوادگی دارند .
و یک دلیل این است که مرد شروع کننده دعوا نیست! زیرا او برای رسیدن به نیازهای مختلف خود، اگر از عملکرد یک زن خود رضایت نداشت، زیاد سخت نمیگیرد چون خانه دیگر را هنوز دارد، و زن هم چون میداند مرد زن دیگری دارد، همین او را وادار میکند که بیخود محیط خانه را متشنج نکند. این سخن تئوری نیست، تجربه همه مردان دو زنه ای است که در چهارچوب اسلام زندگی میکنند ( مردانی که عادلند و زندگی و خانه زنانشان جداست ووو )
اگر بگویید منظور ما دعوای بین دو هوو است که دامنه آن، دامنگیر کودکان و شوهر میشود،
جواب این است که در فرض ما این مشکل وجود ندارد، وقتی خانه هایشان جداست، وقتی زندگیشان جداست، پس اگر نخواهند یک دیگر را نمیبینند، وقتی نبینند، پس چگونه میتوانند که با هم دعوا کنند؟!
اینجا مخالفان میگویند:
در این دوره گرانی یک مرد چگونه میتواند مخارج دو خانه را بدهد؟
ما میگوییم اصولی در زندگانی هست که بر گرانی و فقر مقدم تر هستند، مثلا انسان هر چقدر هم فقیر باشد نمیتواند با خانواده ناشناسی خانه مشترک بگیرد، زیرا این خلاف اصل حجاب و ستر و غیرت اسلامی است،
در حالت ناچاری، انسان استاندارد زندگی خود را پایین و پایین تر میاورد! و سطح زندگیش را با جیبش وفق میدهد!
فقر نباید دلیل شود تا ما زندگی مستقل را از همسر خود بگیریم، همانطور که در هیچ شرایطی راضی نمیشویم در اتاق نشیمن خانه ما، مرد بیگانه ای شریک باشد، همینطور خانه زن، زندگی زن است و فقر نباید بهانه ای باشد تا ما این زندگی را از او بگیریم.
اگر فقیر شدیم باید که سطح زندگی خود را پایین تر بیاوریم نه اینکه زنان خود را محدودتر کنیم.
هیچکس از رسول الله صلی الله علیه و سلم شاید فقیر تر نبود.
اما این فقر باعث نشد تا ایشان زنانشان را مجبور کنند که برسر سفره مشترک بنشینند و خانه هم مشترک نبود، ایشان با حد اقل معیشت، باز زندگی زنانشان جدا از همدیگر بود، شما رفتار ایشان را مقایسه کنید با مدعیان مسلمانی در دوره ما، با وجود مال و مکنت،برای راحتی خود، حاضر نیستند زنان، خانه جدا داشته باشند، و حرف مسخره این است که جنگ و دعوا ها در خانه آنها به حساب قانون تعدد گذاشته میشود!
نه به هیچ وجه اینطور نیست! بلکه این نفاق و جدایی در خانه به خاطر سرپیچی آنها از فرمان اسلام است. آنها مصداق این آیه هستند:
(أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یفْعَلُ ذَلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْی فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَیوْمَ الْقِیامَهِ یرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ) (بقره ۸۵)
آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان میآورید، و به بعضی کافر میشوید؟! برای کسی از شما که این عمل را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار میشوند.
رسول الله، حتی در وقت بیماری و ضعف و بستر مرگ، از همسران خود میپرسیدند امشب نوبت کیست؟
تا آنجا که زنان دلشان سوخت و گفتند یا رسول الله به خاطر بیماری، ما از حق خود گذشتیم، هر جا، هر خانه که میخواهید، شب باشید، ما اعتراض نداریم.
حالا این را مقایسه کنید با رفتار آن مرد ظالمی که شب ها را و نوبت بین زنان خود تقسیم نمیکند و عدالت را رعایت نمیکند، او حق ندارد بگوید اسلام بمن اجازه داده دو زن بگیرم !
اسلام اجازه داده اما بشرطها و شروطها!!
و همینطور مخالفین تعدد هم حق ندارند دعوای خانگی ناشی از بی عدالتی این مرد را به پای قانون تعدد در اسلام بنویسند! مخالفین معمولا در مقابل این استدلال ما جوابی ندارند، اما ایراد خود را تکرار میکنند، چون اصلا هدف آنها دفاع از حقوق زنان نیست، هدف اصلی انتقاد از اسلام است. و برای رسیدن به این هدف، غرض ورزی و تقلب میکنند! اما آفتاب همیشه پشت ابر نمیماند.
و اگر پایه و اساس درست باشد، کودکان نیز هرگز از هم کینه به دل نمیگیرند همیشه دیده ایم در خانه های که قانون تعدد در آن بخوبی اجرا میشود،خواهران و برادران ((همسن)) از مادران مختلف، به خاطر همین همسن بودن، با هم دوست و صمیمی هستند و به هیج روی حاضرنیستند از هم جدا شوند..
شاید بگویید منظور ما همان انفجار اول است یعنی همان روزی که خبر عروسی نامبارک شما به زن اول میرسد !
جواب این است که سخن شما درست است اما پیش فرض ما محیطی است که در آن عروسی دوم عادی است وقتی رسول الله یا اصحابش زن دوم میگرفتند کسی به زن اول نمیگفت در تو چی عیبی بود؟ حتی پرسیدن این سوال، آن وقت ها احمقانه بود.
پس در مدینه فاضله ما زن همواره میداند که شوهرش عروسی دوم میکند لذا خبر برایش نه بمب است و نه ترقه!
پس آن دعواهای افسانه ای، در میان جامعه مسلمانان واقعی نیست! دلیلش هم همین است که خیلی ها دو زن دارند (عملا دوزن دارند و دعوا ندارند) آفتاب آمد دلیل آفتاب!
انتقاد هشتم:
میگویند چند همسری تعادل را بهم میزند، اگر خدای ناخواسته! این قانون دوباره رواج یابد، رواج آن باعث میشود تا زنها جذب پولدارها شوند و ثروتمندان دو یا سه زن بگیرند و این قانون در کشورهای اسلامی میتواند برای فقیران قوز بالای قوز شود و آنها را حتی از همان یک زن هم محروم نماید!!
جواب ما:
میگوییم هرگز چنین نیست
در زمانها و مکانهایی که این قانون رواج داشته، هرگز کسی با مشکل کمبود زن روبرو نشده است.
زنها اول میروند دنبال مجردها، مجرد پیدا نشد زن مرد متاهل میشوند. پس جای هیچگونه نگرانی برای مجردها نیست!
این قانون اصلا برای این کاربرد دارد که زن زیاد است، اگر زن کم شود خودبخود این قانون متروک و نابود میشود.
انتقاد نهم:
میگویند از دواج دوم زندگی زن اول را از هم میپاشد برای همین هزار سود هم که داشته باشد به ضررش نمیارزد
و میگویند:
آیا فکر نکردید که اون زن تنها که میدونه شوهرش امشب تو رختخواب با کس دیگریست چی میکشه؟! تا به حال شده یک شب تمام عذاب کشیدنش رو ببینی؟ آیا این عذاب به ارضا شدن شوهرش می ارزه؟!
پاسخ ما:
ما میگویم ای منتقدین، اگر به دلیل اینکه ازدواج دوم زندگی زن اول را از هم میپاشد، پس باید ازدواج دوم ممنوع باشد.
بنابراین باید هر چیزی که باعث طلاق و از هم پاشیدگی خانواده ها میشوند نیز باید ممنوع گردند:
مثل دیر آمدن شوهر
گرم گرفتن شوهر با فامیل پدری خود که زن را عصبانی میکند
شراب خوری مرد
دوست دختر گرفتن مرد
ناز بیحد زن که اعصاب مرد را داغون میکند
ناتوانی جنسی مرد
ووووووو…….و هرچی
اما شما در هیچ کجای دنیا اینطور نمیکنید
فقط دشمن تعدد هستید این بی عدالتی چرا ؟
زن چه حق دارد بخاطرناتوانی مردش کانون خانواده را از هم بپاشاند و بچه ها را بی سرپرست کند، آیا همه این حق را به او میدهیم یا نه؟ پس چیزهایی مهمتر از حفظ کانون گرم خانواده وجود دارد پس حق ندارید هزار سود را بخاطر یک ضرر نپذیرید.
مردم از مالیات دادن هم احساس ستم میکنند. بچه اول از آمدن فرزند دوم احساس ستم میکند احساس نباید مانع اجرای عدالت شود.
زن دوم هم حق دارد شوهر داشته باشد اگر مجرد پیدا میشد که زن دوم نمیشد
به هر حال این دنیا، دنیای (گرفتن و دادن) است فقط نباید (بگیری) هر کاری عوارض جانبی داره سود و زیان را باید سنجید.
مرد دو زنه اگه امشب با اینه فردا با اونه پس اگر عذابه که هر دو میکشن اما ظلم یکسان عدله، یعنی چاره ای نیست اما اگر نبود شوهر (یک شب درمیان)، برای زن اول خیلی عذابه،
پس برای زن دوم که اصلا هیچ شبی شوهر نخواهد داشت ( در حالت تعطیل شدن تعدد) آیا این عذاب نیست؟
بر حقایق زندگی نباید چشم خود را ببندم آیا شما میدونید اون مادر آمریکایی که پسر یکی دانه اش داره در عراق میجنگه شبها چی میکشه ؟
برای درد اون مادر جنگ تعطیل نمیشه . چرا که جنگ هم یک نیاز است و شوهر هم یک نیاز