1 – شیعه هرچند امامان گمنام خود را (گمنام از نظر قرآن را) از همه پیامبران حتی از پیامبران بسیار مشهوری چون ابراهیم و موسی و عیسی بالاتر و افضل تر میداند، اما باز حداقل قبول دارد که رسول الله از حضرت علی و بقیه امامان افضل تر است، حالا ما دلایل زیادی داریم که حضرت محمد بر کل غیب علم نداشتند، پس وقتی برتر غیب نمیدانسته فروتر چرا و از کجا میدانسته؟
البته الله بعضی از امور غیبی را بر رسول خود آشکار کرد، که بعضی از این آشکارکردنها تقریبا چون نوشدار و هنگام بلا بود ( نه قبل از بلا )که این خود دلیل است که ایشان عالم به کل غیب نبودند بلکه از غیب اندکی و مقدار ناچیزی بر ایشان مکشوف شد از جمله:
الف – یکماه تمام خبر نداشتند تهمت منافقان و دیگران به حضرت عایشه درست است یا نه! و از این بابت رنج بردند حتی که از عایشه دوری کردند و او را به خانه پدرش فرستادند تا وحی نازل شد که نه عایشه پاکدامن است.
ب – در قرآن آیات زیادی است که در آن رسول الله بصراحت میگوید من نمیدانم مثلا این آیه :(قُلْ مَا کُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِی مَا یُفْعَلُ بِی وَلَا بِکُمْ) ﴿الأحقاف: ٩﴾ بگو: «من در میان پیامبران پدیده ای نو نیستم؛ و نمیدانم سرنوشت من و شما چه خواهد بود؛
ج – به زبان زدن گوشت زهر آلود که تا آخر عمر اثرش در وجودشان بود
اینها نشان میدهد که رسول الله غیب نمیدانستند البته به اندازه نیاز الله به ایشان میگفتند، البته خیلی از امور غیبی مورد نیازشان به ایشان گفته نمیشد، حالا سوال اینجاست که چرا شیعه عقیده دارد امامانش از برگ ریزان درختان همه دنیا در همه زمانها و مکانها در پاییز هر سال آگاهند، اصلا داشتن این علم بیفایده چه معنی دارد؟!
البته ما میدانیم چرا شیعه اصرار دارد که امامانش عالم به غیب باشند، هدف علمای شیعه این است که بازار شرک را گرم نگه دارند، یعنی اگر شیعه عادی بر این باور باشد که امام اسم کوچک و اسم خانوادگیش را نمیداند، با خود میگوید که وقتی امام علی اسم مرا نمیداند دیگر چرا بروم سر قبرش برای حاجت خواهی؟!
ترس از این باعث شده تا علمای شیعه بگویند امام بر افتادن هر برگی از هر درختی معرفت دارد، تا این بابا شک نکند و برود سر قبر و شرک بورزد.
۲ – شما میدایند که شیعه میگوید تمام امامان ما شهید شده اند ولکن نحو شهادت اغلب امامان غیر از علی و حسین رضی الله عنهما بصورت مخفیانه و با زهر بوده است.
حالا سوال این است که امام حسن که محمد باقر سجودی را بعد از ۱۴۰۰ سال دقیق دقیق میشناسد چرا زهر را در درون کاسه شیر ندید و یا امام رضا چرا در دانه انگور زهر را ندید؟
آیا این دلیل نمیشود که ما به غیب دانی امامان به دیده ناباوری بنگریم ، و همانطور که آن صاحبدل، پیشگویی های منجم باشی را قبول نداشت، ما نیز ادعای علمای شیعه را باور نکنیم.
حکایت از گلستان سعدی:
منجمی به خانه درآمد، یکی مرد بیگانه را دید با زن او بهم نشسته. دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب برخاست. صاحبدلی که برین واقف بود گفت:
تو بر اوج فلک چه دانى چیست؟
که ندانى که در سرایت کیست؟!
واقعا آیا نتیجه گیری آن صاحب دل درست نیست شما بگویید؟
بر این اساس، آیا ما حق نداریم خطاب به امام رضا رحمه الله علیه بگوییم:
چون ندانی درون انگور چیست !
پس چه دانی که دور قبرت کیست ؟
البته امامان شیعه همگی از اهل سنت بودند و هرگز ادعای غیب دانی نداشتند و علمای شیعه به آنها نسبت دروغ میدهند!
آن بزرگان هم یکصدا چون جد خود میگفتند: (قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ)
بگو: «من نمیگویم گنج های خدا نزد من است؛ و من از غیب آگاه نیستم! و به شما نمیگویم من فرشتهام«الأنعام/۵۰»