سلسله دروغ های شیعه را پایانی نیست، گویا به کمتر از این راضی نیست که بیش از ربع قرآن را درباره علی نداند!! آخر این مردم را چه شده که اندیشه نمیکنند؟!! شیعه میگوید یک چهارم قرآن و بیشتر درباره علی است اولین اعتراض ما به او این است که پس چرا قرآن حتی یکبار هم صریحا به نام علی اشاره نکرده ؟
شیعه میگوید: از ترس مردم!! از ترس نافرمانی مردم، نام علی آشکارا در قرآن ذکر نشده! اما بعدش از همان مردم نقل قول میکند که مثلا ابوهریره گفت،عمر گفت، عایشه گفت، فلان و بهمان آیه در حق حضرت علی نازل شده است،
ما در جواب میگوییم ای دروغگوی کم حافظه! مگر نمیگفتی قرآن از ترس مردم نام علی ذکر نکرده حالا چطور شد که همان مردم را شاهد میاوری تا آیات اشاره و بی ربط را بنغع مذهب باطلت تاویل کنی؟
اما هرچی هم که دلیل بیاوریم شیعه ول کن نیست
اینهم یک تاویل دیگر آنها :
عالمان شیعه میگویند:
«الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللَّـهِ» ﴿التوبه: ٢٠﴾ «آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است; و آنها پیروز و رستگارند».درباره حضرت علی است، و سنی نیز شاهد بر این مدعاست مثلا رزین بن معاویه در کتاب «الجمع بین الصحاح السته» روایت میکند که این آیه درباره علی نازل شده آنگاه که طلحه بن شیبه و عباس فخر ورزی میکردند، و این جز علی برای کسی دیگر از اصحاب ثابت نشده است لذا او برتر و او امام بر حق است.
پاسخ اهل سنت: اولا مخاطبان این آیه گروه هستند وعلی یک نفر بود، پس مشمولان آیه بیش یک نفر یا دو نفرند .
دوما آیا غیر از علی کسی ایمان نیاورده یا هجرت ننموده یا جهاد نکرده که آیه را فقط در حق حضرت علی میدانید؟!!
سوما این روایت سند ندارد، اگر از صحاح سته است چرا مستقیما منبع دست اول را ذکر نمیکنی دو چسبیده اید به رزین بن معاویه! خلاصه سخن اینکه این روایت در صحاح سته نیست که نیست. چهارما در صحاح سته شان نزول این آیه در روایتی از نعمان بن بشیر بیان شده و شان نزول کلا غیر از آن چیزی است که شیعه ادعا میکند.
نعمان بن بشیر میگوید: نزدیک منبر رسول خدا بودم مردی گفت: ابایی ندارم که از این پس در اسلام کاری جز سقایی حاجیان انجام ندهم. و دیگری گفت: من نیز ابایی ندارم که در اسلام کاری جز آباد کردن مسجد الحرام نکنم، مردی دیگر ( علی )گفت: جهاد در راه خدا از آنچه گفتید بهتر است،
عمر بر سرشان داد کشید و گفت: کنار منبر رسول خدا صدایتان را بالا نبرید، امروز جمعه است، پس چون نماز جمعه خوانده شد درباره اختلافتان از پیامبر سوال کنید آنگاه بود که خداوند متعال این آیه را نازل فرمود که: (أَجَعَلْتُمْ سِقَایهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(۱۹) الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ(التوبه/۲۰)
«آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟!(این دو،) نزد خدا مساوی نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمیکند! آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند! »
از این حدیث بر میآید که سخن علی که جهاد را بر آبادنی و سیراب کردن برتر دانسته صحیحتر از قول کسی است که آبادانی و سیراب کردن را برتری داده است. و اینکه علی در این مسأله از آنهایی که منازعه میکردند بر حقتر بوده، و البته این درست است.
اما نتیجه گیری شیعه که میخواهد به همین دلیل (دلیل بر حق بودن سخن علی، نسبت به سخن دو نفر دیگر) حضرت علی را خلیفه پیامبر نماید، صد البته که نادرست است!