متن سوال: چرا ربا جنگ با الله و رسول الله محسوب می شود مگر چه عیب بزرگی در آن نهفته است؟
جواب اهل سنت:
باید بدانیم که الله بینهایت مهربان است و به دلیل همین مهربانی هرکاری را که گفته انجام ندهید، حتما در انجام ندادنش سودی عظیم برای ماست و هر عملی را که فرمان داده انجام دهیم،بی تردید از انجام دادنش فواید بیشماری حاصل میشود، مثلا فرموده که شراب نخورید. کیست که نداند نخوردن شراب بهتر است از خوردن آن؟
و فرموده دخانیات مصرف نکنید و کیست که از ضررهای مخدرات بیخبر باشد؟
فرموده نگاه خود از حرام حفظ کنید و امروزه آنهای که معتاد شده اند به دیدن فیلمهای خراب، و به گفته خودشان هیچ چیز ارضایشان نمیکند، شاید بدانند که کارشان چقدر ضرر دارد و اگر ندانند عقلای عالم میدانند که حفظ چشم سودمندتر است تا بی بندو باری …. خلاصه هر دستور اسلام یک هدیه خوب است
و یک هدیه الله بما این است که ربا را حرام اعلام کرده بلکه آنرا جنگ با خود دانسته تا بدی آن را نشان دهد،
رسول او، گناه ربا را آنقدر بزرگ دیده که گفته: (اگر گناه ربا (شیشه ای میبود که بزمین میزدیم و میشکست و) ۷۰ تکه میشد کوچک ترین تکه آن برابر بود با اینکه انسان با مادر خود زنا کند!( او کما قال)
راستی چرا اسلام تا این حد از ربا متنفر است؟ برای آن متنفر است که ربا ضررهای اساسی دارد:
۱ – ربا مادر بدی هاست زیرا جامعه را بسوی فقر مطلق سوق میدهد، و میدانیم، از هر در که فقر وارد شود همرایش همه بدیها نیز وارد میشوند.
چرا ربا باعث فقر اکثریت افراد جامعه میشود؟
تعریف ساده ربا این است که مثلا آقای رفسنجانی پول عظیمی حالا از راه حلال یا حرام کسب کرده و میخواهد آن پول را بیمه و زیاد کند، پس میرود تحت نام بانک مثلا صادرات، در گوشه و کنار کشور شعبه دایر میکند و میگوید ایها الناس بیایید بشما قرض بدهم! ۱۰۰ میلیون دارد، به مردم قرض میدهد و پیوسته سود میبرد و پولش میشود ۲۰۰ میلیون، ۳۰۰ میلیون همینطور زیاد میشود این واضح است که او از پیشرفت و ثروت جامعه همیشه یک سهم مطمئن دارد ولی اصلا خطری متوجه سرمایه او نیست.
زندگی بدون سود و ضرر نمیشود، پس ضرر خود را بر دوش کی نهاده؟ بر دوش ملت! آری بدوش ملت!
ظلم در اینجاست که اگر ملت ضرر کند ضرر خودش کافی نیست!! بلکه بیشتر از این باید در سایه قانون ربا، ضرر رفسنجانی را هم قبول کند و ای کاش همین بود !! یعنی از این بدتر هم هست ؟ بله! بله! باید هم ضرر خودش را قبول کند هم ضرر رفسنجانی را و هم به رفسنجانی سود پولش را بدهد!!
حالا این شخصی که از اول بی پول بوده (چون اگر پول میداشت که قرض با بهره نمیگرفت) حالا که در تجارت ضرر کرده، هم وقتش رفته، هم از کیسه خورده، هم سرمایه را از دست داده
باز اینها به رفسنجانی مربوط نیست او پولش را میخواهد و علاوه بر پول، سود پولش را هم میخواهد،و باید مالباخته و وقت باخته، پول اصلی را با سود برگرداند! شما بگویید از کجا بیاورد؟ بنابراین چاره ندارد جز اینکه یا یک مجرم و بزهکار میشود، یا یک مفلوک روانی، پس این قرار داد ظلم مطلق است.
مثال: فرض کنید که صد نفر تصمیم میگیرند باغ سیبی ایجاد کنند و دو نفر از این صد نفر، با ۹۸ نفر بقیه قرار میبندند به دو شرط:
شرط اول اینکه در مقابل فراهم کردن ابزار باغ داری، هر روز از این باغ صد سیب بگیرند.
و شرط دوم اینکه باغ که ایجاد شد ابزار خود را را هم پس بگیرند.
حالا باغ ایجاد شد این دو شاه پسر! ابزار را پس میگیرند و روزانه صد سیب میخواهند حالا اگر باغ محصول بدهد یا ندهد این به اونها مربوط نیست در هر حال ۱۰۰ سیب خود را میخواهند و آن ۹۸ نفر دیگر گاهی میبنند که تمام محصول باغ ۱۰۰ سیب است که در جیب همین دونفر میرود گاهی حتی باغ محصولی ندارد و آن ۹۸ نفر خانه پدری را میفروشند و از بازار سیب میخرند تا به این دو بانکدار ( نزول خور ) بدهند! اگر ثروتی نداشته باشند باید که به زندان بروند یا شاید که دزدی کنند کلاه برداری کنند تا از مهلکه برهند یا خودکشی کنند!
تمام این فساد ها به خاطر آن قرارداد ظالمانه اولیه است که ربا نام دارد.
داستان همینجا تمام نمیشود، این دو نزول خور بعد میروند در یک ده دیگه بانک صادرات درست میکنند و باز همین بازی را با۹۸ دیگر انجام میدهند!
و داستان در همینجا تمام نمیشود این دونفر پیوسته پولدارتر میشوند و مملکت را قبضه میکنند و نوعی برده داری مدرن ایجاد میشود و همه مردم بنحوی برده این چند نفر محدود میشوند
شاید بگویید چه کسی آن ۹۸ نفر را مجبور کرده تا چنین قرار داد احمقانه ای را قبول کنند؟
جواب این است که حماقتشان یا نیازشان، آنها را به این دام انداخته، البته که آنها گناه کارند اما اسلام به هرحال در فکر نجات گناه کاران و احمقان هم است، ما نمیتوانیم بگوییم چه کسی فلان جوان را مجبور کرده که میخواهد خودش را دار بزند، اگر او احمق است مانباید ساکت باشیم باید جلوی خودکشی او را بگیریم.
خصوصا که این پولدارها با راه بندانهای مصنوعی مردم را عمدا مجبور میکنند که وام بگیرند! ایضا این ربا خوارها مردم بی تجربه را وسوسه میکنند و بدام میاندازند و باغ سبز به آنها نشان میدهند، درست مثل یک زن تجربه دار ایدزی، که جوان نوبالغ را اگر بخواهد وسوسه کند، درکارش موفق میشود! اما حماقت نوجوان از جرم زن نمیکاهد و از این مهمتر حماقت و یا رضایت نوجوان، دلیل بر جواز این جنایت نیست.
پولدارها به مردم میگویند بیا قرض بگیر خانه بخر یخچال بخر تخت بخر سفر برو……!
جوان وسوسه میشود و آینده خود را میفروشد و یک وام سی ساله میگیرد تا در عرض این سی سال به جای یک میلیون دو میلیون به نزول خور بدهد پس او درحقیقت حداقل 15 سال برده نزول خور است و خودش خبر ندارد در جوانی خود را برده و غلام کرده، و وقتی که عاقل شد، دیگر راه فرار ندارد در تارهای ظالمانه نزول خور پیچیده شده است.
و چه بسا که لذت سفر تمام شده، یخچال خراب شده، ولی مرد بیچاره دارد بهای چیزی را میدهد که وجود ندارد.
در بهترین حالت، اگر با پول ربا، خانه بخرد، تا از کرایه خانه نجات یابد، باز همینکه نتوانست قسط را بپردازد نزول خور بیرحم( بانکدار) خانه را مصادره میکند و دار و ندارش را میبرد، اینها همه، قوانین ظالمانه است و این بدترین نوع ستم است و این ام الفساد است.
۲- این داستان حقیقی بعضی از ضررهای دیگر ربا را بشما بخوبی نشان بدهد:
یکی از آشنایان من با کوشش و کار زندگی مرفهی برای خود درست نمود، بعد عروسی کرد و صاحب دو فرزند شد بعد بسرش زد که آینده بچه ها را تامین کند به حساب آندو پول فراوانی واریز کرد، بطوری که آن دو بتوانند با سود پول پدر در آینده زندگی مطمئن و بی دغدغه ای داشته باشند( بدون آنکه سرمایه کم شود) آن دو پسر بزرگ شدند و از بانک پول مفت ( نزول) را گرفتند و خوردند و عاطل و باطل و غیر مولد باقی ماندند خوشی و بیکاری دلشان را زد و معتاد شدند پس این هم یک ضرر برای صاحب سرمایه است.( نزول خور هم لعنتی است) زیرابیکاری خودش مرض است.
و یک ضرر دیگر ربا این است که یک عده مفت میخورند و کار مفید انجام نمیدهند کسیکه سرمایه دارد تمام عمر بدون انجام کاری مفت میخورد کسانیکه در بانک کار میکند بدون انجام کار مفیدی دارد مفت میخورند، پس پول ربا چرخ جامعه را بحرکت در نمیاورد بلکه برعکس باعث میشود تا عده ای اصلا کار نکنند و عده¬ی دیگر اصلا کار مفید نکنند و در عوض بر گردن مردمان فقیر سوار شوند که یالله کار کن و اول حق ما را بده!!
یک ضرر دیگر ربا گران شدن اشیاء است شخصی که از بانک پول میگیرد و مرغداری ایجاد میکند، خواهی نخواهی مجبور است هم آنقدر درآمد داشته باشد که هم شکم خود را سیر کند و سود بانک را باضافه اصل مبلغ بدهد پس او چاره ندارد جز اینکه این مرغ را گرانتر بفروشد، تا امورات دو نفر بچرخد، پس هر مولدی که از ربا خوار قرض گرفت، او را در سود کارش شریک نمیکند بلکه سنگینی او را بدوش خریدار میاندازد و گرانی پدید میاید.
میتوانید بگویید ولی این از برکت ربا خوار است که اصلا این تولید انجام شده است! درست است قبول داریم، با ساده اندیشیدن میتوان این را خوب دید ولی اصل کار غلط است یعنی اینکه شخصی نان ندارد بخورد بانکدار میاید و از فرصت استفاده میکند و میگوید حاضرم بتو غذا بدهم تا جان بگیری بشرطیکه نصف روز کار کنی و پول غذا را پس بدهی و و یک ربع روز را برایم کار کنی و یک ربع روز را برای خودت کار کنی.
شاید معترض بگوید: بازهم خوب است کاچی به از هیچی است!
درست است اما بانکدار که این را نمیگوید، اگر این را بگوید که این مضاربه است و اسلام قبولش دارد نزول خور میگوید
حاضرم بتو غذا بدهم اما چه این غذا بتو جان بدهد و چه بمیری در هر صورت پول غذا را پس بدهی و به من سود هم بدهی! از مرده پول و سود خواستن ظلم است یا نیست؟ زشت است یا نیست؟
خلاصه سخن اینکه، چون قانون ربا خواری، از اول فیصله کرده که گروهی دایما سود ببرند و و اکثریت جامعه دایما در خطر باشند و چون این قانون شوم فیصله کرده که در هر حال، عده ای با تحت فشار دادن و فقیر نمودن اکثریتی به ثروت انبوه برسند و چون این قانون در پی فقیر کردن و بدبخت کردن اکثریت عباد الله است پس الله به قصد دفاع از بندگانش، آن را منع کرده و عمل به آنرا اعلان جنگ با ذات مبارک خودش قرار داده است.