تهمت شیعه:اهل سنت نیز مجبور شده اند حقانیت قانون متعه را بپذیرند ولی نامش را ازدواج مسیار گذاشته اند در ازدواج مسیار زن نفقه و مسکن نمیخواهد و مرد سرزده و تند و میرود خانه زن و آمیزش میکند و بر میگردد و چون این کا در نزدشان ننگ است زنها شرط طلاق میگذارند تا هر وقت خواستند از مرد جدا شوند یعنی این نوعی ازدواج موقت است.
پاسخ اهل سنت:
نکاح «مسیار» یکی از اشکال ازدواج دائم است، که فرقش با ازدواج عادی در این است که در آن زن از حق نفقه و مسکن و حق شب خود صرفنظر میکند و شوهر هرگاه خواست به دیدار او میرود؛
این ازدواج سابق نبوده زیرا سابقا مردها دو زن میگرفتند و زن کم بود، پس هیچ زنی در ابتداء ازدواج به این شرط تن نمیداده مگر زنی که بیماریی داشته که خودش میدانسته بدرد زناشویی نمیخورد.
اما حالا چون مرد ها از ترس های واهی زن دوم نمگیرند، این خرابی در دین، خرابی دوم را سبب شده، یعنی بعضی از زنان پاکدامن اما بیچاره، تن به این شرط خفت بار میدهند، و این شروط در شریعت گنجایش دارد اما با روح ازدواج مخالف است برای همین بعضی از علماء آنرا حرام اعلام نموده اند مثل شیخ آلبانی اما بقیه میگویند که مادام زن خودش با اختیار خودش از حقوقی صرفنظر میکند دیگران چه حقی دارند که کاسه داغتر از آش شوند؟
و اول گفتیم که این خلل برای این پیش آمد که مردها زن دوم نمیگیرند و بعضی از مازاد زنان پاکدامن شوهر نیافته دیگر؛ راهی بنظرشان نرسید غیر از اینکه تنازل کنند و امتیاز بدهند و به کم قانع شوند اما در این ازدواج زن فقط حق دارد چیزی را ببخشد که مالکش است مثلا نمیتواند حق ارث را ببخشد چون به دستش نیامده و ماهی در آب و مرغ در هوا فروخته نمیشود و ارث بعد از مرگ شوهر است که بدست زن میرسد مال بدست نیامده بخشیده نمیشود پس با همه سهل انگاری این متعه نیست، و ارث زن و مرد را بهم وصل میکند و دشمن مال هم نیستند برخلاف متعه که ارثی در بین نیست.
و ایضا چیز های دیگری غیر از ارث در ازدواج موقت نیست اما درازدواج مسیار هست که چند تا را بر میشماریم:
۱–محدودیت تا فقط ۴ زن، در حالیکه در صیغه محدودیتی نیست 1000 تا هم گرفتی بگیر!!!!!!!!
۲–در ازدواج مسیار شاهدان لازم است صیغه شاهد ندارد!
۳- در ازدواج مسیار اعلان نمودن عروسی لازم است صیغه اعلان ندارد!
۴- در نزد ما «نکاح به شرط طلاق» حرام است صیغه اصلا طلاق ندارد قراداد تجارتی است
۵ – و حتی خیلی از علما «نکاح به نیت طلاق در دل » را حرام اعلان می شمارند و گفتیم که شیعه اصلا در صیغه طلاق ندارد, تا دل داشته باشد این قرار داد است.
۶ -در ازدواج مسیار زن در صورت فوت شوهر یا طلاق یا خلع طبق قانون قرآن عده نگه میدارد ،و اما عده زن صیغه ای شیعه ها نصف آنچیزی است که قرآن نوشته.
۷- در نکاح مسیار نسب بچه متولد شده خود بخود ثابت است و ثبوت لازم ندارد ولی در ازدواج موقت باید نسب ثابت شود!!
۸ -در ازدواج مسیار زن حق نفقه و مسکن و عدالت در تقسیم شب دارد این حق در اصل و اساس برای او ثابت است, اما او با اختیار خودش این حق را میبخشد در حالیکه در ازدواج متعه اصلا زن چنین حقوقی ندارد تا ببخشد یعنی ازدواج مسیار عملاً یک ازدواج دائم است و تمام حقوق و آثار ازدواج دائم بر آن مترتب میشود ولی زن با قراردادی اخلاقی و با رغبت قلبی خود از حق ثابت خود میگذرد.
۹ -همانگونه ذکر شد در نکاح موقت چیزی به نام «طلاق» وجود ندارد، بلکه با پایان یافتن وقت تعیین شده، عملاً ازدواج پایان مییابد، ولی در نکاح «مسیار» جز با طلاق پایان نمی یابد.
حالا باز شیعه خجالت نکشد و بگوید ازدواج مسیار همان متعه و صیغه ماست
و بد نیست این را هم بدانید که شیعه زیدی نیز صیغه را قبول ندارد و اقوام سابق غیر از جاهلان عرب همگی قانون صیغه را قبولش نداشتند!
ازدواج متعه یک رفتار جاهلی بود و در امم پیشین نیز اصلا برایش شاهدی نداریم و باز شیعه میگوید که امام صادق فرمود:
اگر حضرت عمر صیغه را حرام نمیکرد جز شقی کسی زنا نمی نمود!!!!!!!!!!
ای ملای شیعه!!آیا در جاهلیت که حرام نبود، مردم مکه زنا نمیکردند؟ آیا قانون جاهلیت عیب نداشت؟ پس چرا اسلام آمد؟ آیا بنابراین، بر اساس حدیث شما، اگر حالا کسی زنا کند شقی نیست ؟!!! شریف است؟؟؟
بعد در ایران که صیغه حلال است پس چرا زنا زیاد شده و کم نشده؟
پس عوض چنگ زدن به تارهای سست عنکبوت به قران چنگ بزنید و تسلیم قرآن شوید.