مراتب و درجات اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم

 
اصحاب رسول الله ص برگزیده مؤمنان هستند چنانکه در حدیث صحیح ثابت است که فرمود: «خَیْرُ أُمَّتِى الْقَرْنُ الَّذِینَ بُعِثْتُ فِیهِمْ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ»(1) «بهترین‌های امت من در دوره‌ای قرار دارند که من در آن مبعوث شده ام، سپس کسانی که به دنبال آنها می‌آیند و بعد از ایشان کسانی دیگر که به دنبال آنها خواهند آمد». بهترین افراد در تمام زمانها، دوران اصحاب، تابعین و تابع تابعین می‌باشد. هرکس پیامبرصلی الله علیه وسلم را دیده و در همان حال به او ایمان داشته است، به همان اندازهِ مصاحبت، از رتبه صحابی بودن برخوردار است. چنانکه در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرموده: «یَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَیُقَالُ لَهُمْ فِیکُمْ مَنْ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَیَقُولُونَ: نَعَمْ. فَیُفْتَحُ لَهُمْ ثُمَّ یَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَیُقَالُ لَهُمْ فِیکُمْ مَنْ رَأَى مَنْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَیَقُولُونَ نَعَمْ. فَیُفْتَحُ لَهُمْ ثُمَّ یَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ فَیُقَالُ لَهُمْ هَلْ فِیکُمْ مَنْ رَأَى مَنْ صَحِبَ مَنْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَیَقُولُونَ نَعَمْ. فَیُفْتَحُ لَهُمْ»(2) «لشکر مؤمنان جهاد می‌کند. به آنها گفته میشود: آیا در میان شما کسی هست که رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده باشد؟ جواب می‌دهند: بله. سپس فاتح خواهند شد. بعد لشکر مؤمنان به جهاد می‌پردازد. گفته میشود: آیا در میان شما کسی هست که صحابی رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده باشد؟ جواب می‌دهند: آری. پس دو باره پیروز خواهند شد. بعد لشکر مؤمنان به جهاد می‌پردازد. گفته میشود: آیا در میان شما کسی هست که دیده باشد کسی را که، او صحابی رسول را دیده است؟ جواب میدهند: آری. پس پیروز خواهند شد».
بنابراین ضمن اینکه حکم را به صحابی بودن نسبت داده است به دیدار و رؤیت نیز منوط کرده است. از آنجا که لفظ صحابی، لفظی است که در آن عموم و خصوص وجود دارد، به همان خاطر افراد در یک مرتبه از صحابی بودن قرار ندارند. مرتبه‌ای که عشره مبشره رضی الله عنهم واجد آنند، دیگران فاقد آن مرتبه صحابی بوده اند. چنانکه در جریان ناراحتی و نزاعی که میان خالد بن ولید و عبدالرحمن بن عوف پیش آمد. رسول الله صلی الله علیه وسلم خطاب به خالد فرمود: «یَا خَالدُ لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى فَوَالَّذِى نَفْسِى بِیَدِهِ لَوْ أَنْفَقَ أَحَدُکُمْ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِیفَهُ»(3) «ای خالد به اصحاب من ناسزا مگویید، سوگند به کسی که جانم در دست اوست اگر یکی از شما به اندازه کوه احد طلا انفاق کند به یک مد (مشت) یا نصف آن مقدار که اصحاب من انفاق کرده اند، نمی رسد». چون عبدالرحمن بن عوف و امثال ایشان از جمله کسانی هستند که در آغاز بر دیگران سبقت جستند و از جمله افرادی هستند که قبل از فتح حدیبیه انفاق کرده اند؛ خالد بن ولید و افرادی چون او، بعد از فتح حدیبیه تسلیم شدند، ایمان آوردند، انفاق کردند و جهاد نمودند. بنابراین در یک درجه نیستند. همچنانکه قرآن می فرماید: (لَا یَسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ی أُولَیئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا ی وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىی ی)[حدید: ۱۰]. «کسانی از شما که پیش از فتح از اموال خود بخشیده اند و در راه خدا جنگیده اند، با دیگران برابر و یکسان نیستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی است که بعد از فتح بذل و بخشش نموده و جنگیده اند. و خداوند به همه وعده نیکو داده است». منظور از فتح، صلح حدیبیه است که رسول الله رسول الله صلی الله علیه وسلم زیر درختی در همان محل با اصحابش پیمان بست و آنها که با رسول الله رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن مکان بیعت کردند بیش از ۱۴۰۰ نفر بودند و همانها فاتحان خیبر شدند. در حدیث صحیح آمده است که پیامبر فرمود: «لاَ یَدْخُلُ النَّارَ أَحَدٌ مِمَّنْ بَایَعَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ»4. «هیچکدام از آنهایی که در زیر آن درخت بیعت کردند وارد جهنم نمی شوند».
سوره فتح که این آیه در آن قرار دارد قبل از فتح مکه حتی قبل از اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم حج عمره را به جای آورد، نازل شده است و حال آنکه رسول الله صلی الله علیه وسلم با اصحابش در صلح حدیبیه که سال ششم هجری بود زیر آن درخت بیعت بستند و درآن سال صلح مشهور به صلح حدیبیه را با مشرکین منعقد نمودند، که به واسطه آن صلح، فتوحاتی که جز الله نمی دانست برای مسلمین پیش آمد، علیرغم اینکه جمعی از مسلمین نسبت به آن صلح، کراهت داشتند و به عاقبت پسندیده آن واقف نبودند تا جایی که سهیل بن حنیف رضی الله عنه می‌گوید: ای مردم آرای خویش را مورد اتهام قرار دهید، در روز حدیبیه با مشرکین قرارداد صلح امضاء شد ابوجندل رضی الله عنه را دیدم که به مسلمین پناه آورد۵ . اگر می‌توانستم در آن روز امر رسول الله صلی الله علیه وسلم را قبول نکنم، رد می‌کردم. که این جریان را بخاری و دیگران روایت کرده اند.
در سال بعد از صلح حدیبیه رسول اکرم صلی الله علیه وسلم همراه مؤمنانی که با او خارج شده بودند، برای حج عمره وارد مکه گردیدند. در آن هنگام اهل مکه با مشرکان بودند. در سال هشتم، در ماه رمضان مکه فتح شد و حال آنکه در سوره فتح، الله تعالی می فرماید:(لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُءُوسَکُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ ی فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَیلِکَ فَتْحًا قَرِیبًا([فتح: ۲۷]. «به خواست خدا همه شما در امن و امان و سرتراشیده، مو کوتاه کرده و بدون ترس، داخل مسجد الحرام خواهید شد. ولی خداوند چیزهایی را می‌دانست که شما نمی‌دانستید. و به همین جهت فتح نزدیکی (که صلح حدیبیه است) را پیش آورد».
سوره فتح به آنها وعده می‌دهد که با حالت امن وارد مکه می‌شوند و وعده اش را در سال بعد تحقق بخشید و در این مورد آیه ۱۹۴ سوره بقره نازل گردید که می‌فرماید: (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ی) [بقره: ۱۹۴]. «ماه حرام در مقابل ماه حرام است و مقدسات دارای قصاص است». اینها همگی قبل از فتح مکه بود، بنابراین کسی که خیال کند سوره فتح بعد از فتح مکه نازل شده است، دچار اشتباه آشکاری گشته است. در هر حال هدف این است که آنهایی که قبل از فتح مصاحب و همدم پیامبرصلی الله علیه وسلم بودند استحقاق فضیلت بیشتری دارند تا جایی که به خالد بن ولید فرمود: «لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى». چون آنها قبل از اینکه خالد و امثال او صحابه شوند، اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند.

—————————————————————————————-

۱- بخاری، مسلم، ترمذی، نسایی، ابوداود و امام احمد روایت کرده اند.
۲- بخاری در المناقب و مسلم در فضائل الصحابه و احمد در مسندش آن را آورده است.
۳- أخرجه بخاری و مسلم فی صحیحیهما و ترمذی، ابوداود و ابن ماجه فی سننهما و احمد فی مسنده.
۴- رواه ترمذی و قال: حدیث حسن صحیح.
۵- بنا به مفاد عهدنامه در صورت پناه آوردن مشرکانی که ایمان می‌آوردند و به مسلمین می‌پیوستند، مسلمانان وظیفه داشتند آنها را تحویل دهند، که عمل شد.

 

برگرفته: از کتاب/ الله الله اصحابی

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …