متاسفانه بر اساس راهنمای های غلط علمای شیعه، بین پیروان آنها و قوم هود ، این شباهت ها را میتوانیم ببینیم: شباهت اول: قرآن میفرماید:(وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَینَ لَکُمْ مِنْ مَسَاکِنِهِمْ وَزَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ) «العنکبوت/۳۸» ما طایفه «عاد» و «ثمود»را نیز (هلاک کردیم)، و «آثار مساکن آنان برای شما (اکنون نیز) آشکار است؛ شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، از این رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالی که بینا بودند».
شیطان اعمال بد قوم عاد را برایشان خوب جلوه داده بود در حالیکه اینطور نبود که قوم فاقد عقل باشند!! معنی (زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ )چیست؟ برای درک مساله به این کار غربیان توجه کنید:
این روزها نهضتی بین غربیان پدید آمده است، به این صورت که روزی از سال، در میادین عمومی و متروها و اتوبوس ها ناگهان زن و مرد، شلوار را از پای خود بیرون میاورند و بی دغدغه و با شورت مینشینند و احساس رضایت هم عجیبی هم دارند !و کارشان را هم حکیمانه میدانند!! زیرا فکر میکنند در آن حکمتی است و میگویند: میخواهیم مردم شاد و خودمانی باشند !
تعجب نکنید! خب این کار را شیطان برایشان خوب جلوه داده است!
در زمان ناصرالدین شاه ؛ آن مجرم؛ بازیی بنام پاره کردن لباس داشت و برای سرگرم کردن زنان( تقریبا ۳۰۰ زن) خود ، آنها را به جان هم میانداخت تا لباسهای هم را پاره کنند، و بعد باز برایشان لباس میخرید!! این در حالی بود که مردم کشور برهنه و گرسنه بودند ناصر الدین شاه از این کار خود هم شاد و هم شنگول بود زیرا کارش را شیطان برایش آراسته بود و فکر میکرد در آن حکمتی است وتصور میکرد میتواند از مقدار پاره شدن لباس هر زن و مضروب شدن او بفهمد که آن زن چقدر پیش دیگران منفور است!!! و اگر لباس پاره نشده و کتک نخورده پس حتما او محبوب است !!
نخندید!! خب شیطان که کار را آراسته جلوه دهد آدم عاقل نیز بی عقل میشود. و متاسفانه در قوم شیعه جلوه دادن اعمال بد توسط شیطان را برای آنها،بسیار میبینم:
مثل:
*عزاداری برای مرده ای که قرن ها پیش مرده
*گریه های صدادار مردان بزرگ مثل کودکان شیر خوار
*گل زدن به سر و لباس
*قمه زدن
*شب و روز بدگویی از زنان پیامبر
*لعنت فرستادن بر اصحاب پیامبر
*فحش دادن به دوستان پیامبر را نوعی عبادت دانستن
*بیرون کشیدن مرده ها از قبر و آتش زدن جسد آنها
*قبر مخالفان را به مستراح تبدیل کردن
*از مرده ها استمداد طلبیدن
*انداختن نامه حاجات بدرون چاه
*بخاطر دیدن یک خواب، عبادتگاه و بارگاه عظیمی مثل جمکران درست کردن!!
شباهت دوم:
قرآن درباره قوم عاد میگوید :وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ) «الشعراء:۱۳۰»و ای عادیان یک صفت شما این است که هنگامی که کسی را مجازات میکنید همچون جباران کیفر میدهید. این از صفات پیروان شیعه نیز هست هر وقت که به حکومت و قدرت رسیدند بدترین عذاب ها را به مردم چشاندند! شاه اسماعیل صفوی چه کرد؟ اینها که الان هستند چه میکنند؟؟
رادمهر که یک شیعه سنی شده بود میگفت :مرا و رفیقم محمدی را بر صندلی آهنی نشاندند و بستند و بعد زیرش آتش روش کردند! و کم کم لباس ما سوخت و به پوست ما چسبید! همو میگفت:که چند روز مرا با جرثقیل در درون چاه توالت معلق نگه داشتند! آیا این مثل کارقوم عاد نیست؟ (إِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ) هنگامی که کسی را مجازات میکنید همچون جباران عمل میدهید
شباهت سوم :
قوم عاد عقیده داشتند اله های آنها میتوانند به دوستان خود نفع برسانند و بدشمنانشان ضرر!!
قرآن در این باره از زبان آنها میگوید:(إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ)« هود:۵۴» » قوم عاد گفتند: ای هود ما درباره تو فقط میگوییم: بعضی از خدایان ما، به تو زیان رسانده و عقلت را ربوده اند!
و این عقیده شیعه هم هست ، شیعه نیز عقیده دارد اله های آنها میتوانند دشمنان را از بین ببرند!!
نگویید شیعه اصلا به اله ی عقیده ندارد!
برای از بین رفتن ابهام از خودتان بپرسیدک اله کیست؟ آیا اله سنگ بود یا چوب ؟!!
نه نه عادیان میگفتند این بت نشانه اله استف مثل طلای قبر که نشانه اله درون قبر است.
و باز نگویید ما عقیده داریم یک دکتر ضرر میرساند یا نفع میرساند پس نسبت نفع و ضرر به مخلوق عیبی ندارد.
بله اگر تصور کنید که دکتر با دادن قرصی میتواند درد شما را التیام بخشد؛ این البته اشکالی ندارد ، اما اگر عقیده داشته باشید که دکتر میتواند به شما خلبانی یاد دهد یا هواپیمای شما را از سقوط حفظ کند این عیب دارد ؟ چون این در حوزه تخصص او نیست یا اگر از دکتری بخواهید ارتش خارجی را شکست دهد این دیوانگی است چون کار دکتر این نیست!
پس اگر شما از دکتر هر حاجت خود را بخواهید این دکتر همه کاره میشود اله!
شباهت چهارم :
هم قوم عاد و هم شیعه عقیده داشته و دارند، که معقول نیست یک آدم معمولی پیغمبر شود، قرآن در این باره میگوید: (أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْکُمْ لِینْذِرَکُمْ )آیا تعجب کردهاید که دستور پروردگارتان به وسیله مردی از میان شما به شما برسد؟؟
قوم عاد به همین خاطرکه پیامبر برگزیده مثل خودشان بود به پیغمبر خود ایمان نیاورد و تعجب کرد.
و قوم شیعه نیز به همین خاطر به پیامبر حقیقی ایمان نیاورد بلکه به پیغمبری خیالی ایمان آورد، پیغمبری که مثل آنها نیست!
مثلا شیعه عقیده دارد پیامبر اگر گیاه شناس نباشد حق پیامبری ندارد! اگر غیب گذشته و حال و آینده را نداند حق پیامبر شدن ندارد!! و واضح است که از میان بشر، حتی یک شخص هم نیست که همه این چیزها را با هم بداند.
پس شیعه نیز به زبان بی زبانی باعقیده و حیرت قوم عاد موافق است مگر با آنها یک فرق دارد و آن اینکه: قوم عاد به پیغمبرحقیقی خدا ایمان نیاورد ولی بعدش یک یک پیامبر خیالی نیز درست نکرد.
ولی قوم شیعه هم به پیغمبرحقیقی خدا ایمان نیاورد، و بعدش یک پیامبر خیالی برای خود درست کرد !! پیامبری درست کرد که انسانی مثل بقیه انسانهای شهر نبود بلکه برعکس هم دکتر بود هم گیاه شناس و هم دارای همه قدرت های ماوراء طبیعه و هم دارای قدرت نامحدود و این قدرت نامحدود و عظیم را؛ حتی بعد از مرگ؛ پیامبر خیالی شیعه ها دارا میباشد!!
شباهت پنجم:
قوم عاد و پدرانشان، افرادی را بدون دلیل اله کرده بودند وبه آنها القابی داده و ایشان را ستایش میکردند قرآن در این باره میفرماید:
(قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ) «اعراف:۷۱» هود گفت:«راستى که عذاب و خشمى [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گردیده است! آیا با من در مورد نامهایی مجادله میکنید که شما و پدرانتان ،بعنوان معبود و خدا، بر بتها گذاردهاید، در حالی که خداوند هیچ دلیلی درباره آن نازل نکرده است؟! پس شما منتظر باشید، من هم با شما انتظار میکشم)
و همین صفت در قوم شیعه بصورت کاملتر هم هست ! آنها و نیاکانشان نیز اسمهایی مثل علی و مهدی را را با القابی دهان پر کن، بدون هیچ دلیل مستقیمی از طرف الله، جز اصول دین کردند و ستایش میکنند و وقتی به آنها اعتراض میکنیم مثل قوم هود به مجادله بی دلیل میپردازند!خواننده گرامی :قرآن میفرماید: وَلَقَدْ یسَّرْنَا الْقرآن لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ«القمر:۲۲»»
ما قرآن را برای تذکر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکر شود؟ ما از آیات قرآن شباهت های بین قوم عاد و بین عقیده علمای شیعه و پیروان آنها را بشما نشان دادیم و بعد از این نشان دهی از شما می پرسم :فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ))آیا کسی هست که پند گیرد؟