دلایل عقلى و نقلى در زنده نبودن امام زمان! (بخش دوم)

حتما سوالات زیادی در ذهن شما است و پاسخهایی هم در ذهنتان آمده است شبهات زیادی در این مورد هست که سعی میکنم در حد امکان به آنها پاسخ بدهم ..مثلا ممکن است بگویید خوب الان مگر حضرت عیسی علیه السلام زنده نیست؟ پس چه مشکلی برای باور کردن زنده بودن امام زمان داریم ..

دقت کنید ..اولا زنده بودن حضرت عیسی یا طول عمر نوح مورد توافق همه مسلمانان و حتی مسیحیان است در حالیکه در مورد امام زمان این توافق وجود ندارد دوم زنده بودن حضرت عیسی در قرآن امده است و سایر موارد نیز ..اما در مورد امام زمان هرگز آیه ای نداریم …سوم حضرت عیسی زنده است اما در این جهان نیست بقیه هم همینطور در حالیکه در کتب شیعه بحث این است که امام زمان در این جهان زندگی میکند راه میرود غذا میخورد و به اینطرف و آنطرف مسافرت میکند و حتی عده ای او را می بینند.
 پس این موضوعات ماهیتا با یکدیگر متفاوت است دیگر اینکه اگر حضرت عیسی زنده است یا عمر نوح ۹۵۰ سال بوده نشان میدهد که خدا قادر است چنین کارهایی بکند اما دلیلی بر انجام آن در مورد ایشان نیست ..مثلا من بگویم چون خدا قادر است عمر طولانی بدهد پس من هم ۱۰۰۰ سال عمر میکنم و اگر شما سوال کنید در پاسخ بگویم یعنی شما میگویی خدا نمی تواند به من عمر طولانی بدهد؟! لذا قادر بودن خداوند بحثی است و اراده خدا که این فرد را زنده نگه دارد بحث دیگر در اینجا باید مدعیان اثبات کنند که مشیت خدا اینگونه بوده و برای آن دلیل بیاورند
 
اما در مورد ادله ای که برای زنده بودن امام زمان مطرح میشود مهمترین آنها ادله عقلی است یعنی میگویند زمین هیچگاه از حجت خدا خالی نبوده و نباید باشد بعبارت دیگر لازم است خداوند در هر زمانی حجتی داشته باشد و الان حجت خدا بر زمین امام زمان است ….مثلا در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل میشود که اگر زمین خالی از حجت شود همه ساکنانش را می بلعد (اصول کافی جلد یک صفحه ۱۷۹)
در حالیکه اگر به گذشته تاریخ بنگریم مثلا در فاصله بین حضور حضرت موسی تا حضرت عیسی یا بعد از آن تا پیامبر و ….حجتی در زمین نبوده اما اهل زمین هم بلعیده نشده اند و هنوز هم به زندگی ادامه میدهند!
مسئله دیگر اختلاف شیعیان بعد از وفات امام عسکری است ..و ایجاد فرقه های مختلفی که هنوز هم هستند ..حال اگر حجت خدا بسادگی قابل تشخیص بوده پس چرا شیعیان به فرقه های مختلف تقسیم شده اند و در مورد امام زمان اختلاف نظر پیدا کرده اند؟
این در حالی است که بعد از فوت هر امام در مورد جانشین او اختلاف پیش آمده مثلا بعد از رحلت امام صادق عده ای سراغ عبد الله رفتند و با او بیعت کردند و عده ای سراغ امام کاظم آمدند پس امامت اگر تعیین شده از جانب خداوند بوده و ما در مورد امام زمان هم به این موضوع استناد میکنیم و می گوییم ایشان حتما باید فرزند امام عسکری باشد نه فرد دیگر آنوقت این اختلافات چگونه توجیه میشود؟
 
اما در مورد کیفیت تولد ایشان نیز روایات مختلف و متعدد است مثلا در کتابهای شیعه نام مادر ایشان سوسن نرجس صیقل ملیکه خمط حکیمه ریحانه و ….ذکر شده ( رجوع کنید اصول کافی باب تولد حضرت حجه صاحب الزمان) و همچنین تاکید شده که نام ایشان نباید برده شود و کسی که اسم ایشان را ببرد کافر است! (انوار نعمانیه جلد ۲ صفحه ۵۳)
و اما در مورد روز تولد ایشان نیز اختلاف است می گویند ۸ ماه بعد از وفات پدرش بدنیا آمد ..در منابع دیگر سال ۲۵۲ سال ۲۵۶ سال ۲۵۷ سال ۲۵۸ و در مورد روز تولد ۸ ذی قعده ۸ شعبان و از همه مشهور تر ۱۵ شعبان ذکر شده است(اصول کافی باب مولد حجه ..وسلایل الشیعه همین باب)
اما اینکه ایشان در چه سنی ظهور میکند باز هم اختلاف است ..در جایی آمده که ایشان قادر است خودش را به شکل هر سنی در آورد! ( بحار الانوار جلد ۷ صفحه ۵۳)
یا اینکه ایشان ۳۲ ساله بنظر میرسد ( تاریخ ما بعد الظهور ص ۳۶۰)
یا اینکه ۵۱ ساله است ( ما بعد الظهور ص ۳۶۱)
یا اینکه ۳۰ ساله است ( الغیبه محقق طوسی ص ۴۲۰)
و اینکه چه مدت حکومت میکند ؟ ۱۹ سال ۷ سال ۱۰ سال و ۷۰ سال که روایات در این بخش بسیار مختلف است ( تاریخ ما بعد الظهور ص ۴۳۶)
اما اینکه چه کسانی در زمان زنده بودن امام عسکری ایشان را دیده اند طوسی در کتاب غیبت ۱۳ نفر را ذکر کرده که ایشان رادیده اند ..اما سر انجام شیعیان تنها ۴ نفر را از جمع مدعیان که علاوه بر این سیزده نفر شامل تعدا دیگری هم میشده مورد قبول دانسته اند و بقیه را انسانهایی دروغگو خوانده اند! و اینها همان نواب اربعه هستند
 
اما چرا این چار نفر نواب اربعه شدند؟ و بقیه دروغگو کذاب! زیرا برادر امام حسن عسکری که عموی امام زمان میشود و فرزند امام هادی ایشان معتقد بود که برادرش فرزندی ندارد و بارها اعلام کرد که برادرم حسن عسکری عقیم است در بین شاهدان عده زیادی سخن او را پذیرفتند و ادله او را قبول کردند جز چهار نفر آنها گفتند جعفر دروغ میگوید و امام حسن عسکری فرزندی دارد که در سرداب مخفی شده است! بهمین جهت شیعیان جعفر فرزنذد امام هادی را کذاب خواندند و به او نسبت های بیشماری دادند 
در کتاب اصول مذهب شیعه (جلد ۳ صفحه ۹) آمده است که جعفر جاهل به دین بود فاسق و شراب خوار بود و ….چرا؟ چون به وجود فرزندی در سرداب اعتراف نکرد ….
در مورد نواب اربعه نیز همانگونه که گفته شد از آنها هیچ کتابی یا اثری که دال بر علم و شناخت آنها باشد نیست بلکه آنها تنها کاری که میکردن جمع کردن خمس و تحویل آنها به امام زمان بوده است! مامورین اخذ پول!
و بدلیل همین مسایل بود که فرق شیعه بعد از رحلت امام عسکری متفرق شدند و هریک سخنی گفتند ( رجوع کنید به انوار نعمانیه از ملا باقر مجلسی)
این در حالی است که اغلب راویان در شیعه مورد طعنه هستند و اغلب سخن انان مورد قبول نیست اما این چهار نفر که همگی غیر معصوم هم هستند کاملا مورد تاییدند و در مورد صدق سخنشان اصلا تردیدی نیست!
 
اما سوال بعدی اینکه ایشان چرا الان ظهور نمی کند؟ جواب این است که الان شرایط مطلوب نیست و ممکن است دشمنان به او صدمه بزنند، شیخ طوسی در الغیبه میگوید هیچ مانعی در سر راه ظهور ایشان نیست مگر اینکه ایشان از کشته شدنش بیم دارد ! ( الغیبه ص ۲۰۳)
حال معلوم نیست کسی که از کشته شدن میترسد نباید هیچوقت ظهور پیدا کند برای اینکه دشمنی و عداوت که پایانی ندارد ..خداوند در مورد یهود که دشمنان اسلامند میفرماید: وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ ﴿المائده: ۶۴﴾..پس ایشان نباتید ظهور کند!
و دیگر اینکه امامان قبلی که به ئگفته همین بزرگان همگی مسموم یا مقتول شدند چرا نترسیدند؟ و دیگر اینکه ترس از مرگ از اهل بیت پیامبر بعید است .. ممکن است بگوییم ایشان یاور ندارد تا ظهور کند ..بسیار خوب …در طول تاریخ حکومت های شیعی زیادی بر پا شد مثل فاطمیون ..صفویه …و همه آنها صادقانه به ایشان ایمان داشتند چرا ایشان باز هم نیامد؟
این در حالی است که داستان ترس از مرگ با روایات قبلی نمی سازد ..کسی که همیشه جوان است و بدن قوی دارد و خوب شمشیر میزند که ترسی از مرگ ندارد!!!
علاوه بر آن در کتب شیعه بارها ذکر شده که ائمه میدانند کی میمیرند و کجا میمیرند ..پس مشکلی نیست! و دیگر اینکه چرا ان نواب اربعه را که در میان آن جمع کثیر نظر به زنده بودن دادند کسی نکشت؟
 
 و بلاخره این داستان را میتوان روزها و شبها ادامه داد ….اما این سوال هم مهم است که مهدی وقتی ظهور کرد چه میکند؟ ما انتظار داریم او جهان را به گلستان تبدیل کند …او حامی مظلومان شود و مانند رسول خدا رحمت را به ارمغان بیاورد و باعث ابادانی جهان شود حال بنگرید به کتابهای شیعه در این مورد او لخت و عریان ظاهر میشود) نگاه کنید به مقاله خرافات شیعه در کتابهای شیعه)
و اولین کارش نه انهدام قمار خانه ها و مراکز فساد و نه کاخ ستمگران است بلکه نخستین کار او انهدام مساجد است!( بحار الانوار ۱۳۳/۵۲)
و بعد میرود و عایشه را از قبر در می اورد و از او انتقام میگیرد!(بحار الانوار ۳۱۴/۵۲)
وبعد ابوبکر و عمر را از قبر در می اورد و انها را میسوزاند!(انوار نعمانیه ۸۵/۲)
و انقدر میکشد اما شمشیرش از خون سیراب نمی شود!و با همه فقط با زبان شمشیر سخن میگوید (بحار النوار ۳۵۴/۵۲)
 
دو نکته مهم دیگر هم به این مقاله اضافه میکنم ..نخست آنکه ایشان یعنی مهدی موعود هر وقت بیایند طبق روایات متعدد شیعه با خودشان قرآن جدید می آورند!قرآنی که با این قرآن موجود متفاوت است! و خداوند این قرآن را فقط به ایشان داده چون بدرد کس دیگری نمی خورد!  نگاه کنید به کتاب الغیبه از نعمانی ص ۱۰۲ و مشابه این حدیث در اغلب کتب شیعه ….
دوم اینکه ایشان با ایران کاری ندارند ..قرار است از مکه بیایند و بعد در کوفه مسجد جدیدی درست میکنند و به مردم درس میدهند!(نگاه کنید به انوار نعمانیه ۹۵/۲)
اگر کشفیات جدیدی بدستم رسید تقدیم خواهد شد …….

نویسنده: عبدالله

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …